تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

لیندا فیتزجرالد، کاتولیک ایرلندی سابق ( بخش 3)

موضوع این بود که مدتی اسلام را مورد مطالعه قرار داده و به یاری خداوند به فکر مسلمان شدن بودم. در یک لحظه نمی دانستم دارم به چه چیزی فکر می کنم، هیچ وقت فکر اینکه این جوراتفاق ها برایم پیش بیاید را تصور نمی کردم. مسلماً نمی خواستم مسلمان شوم، و همیشه افکار خودم را روی مذهب کاتولیک متمرکز می نمودم. همیشه به خداوند ایمان داشتم و معتقد بودم مسیح پسر خدا می باشد. حالا تمام عقاید و اصول تربیتی و کل روش زندگی ام را مورد سؤال قرار داده بودم.

از صبح تا شب فقط به اسلام فکر می کردم. پس از مدتی، هنگامی که صدای اذان را می شنیدم علاقه ی شدیدی به نماز خواندن در وجود من جان می گرفت. در آغاز به شیوه ی مسیحیان نماز می خواندم، سپس از یکی از همکارانم کتابی درمورد شیوه ی برگزاری نماز را به امانت گرفتم. کتاب را مطالعه نمودم، و در تلوزیون به افرادی که نماز می خواندند نگاه می کردم، و شروع به نماز خواندن نمودم.

در ابتدا بدون اینکه حجاب داشته باشم نماز می خواندم. نمی دانستم که حجاب در نماز الزامی است، و وقتی کسی بالاخره به من گفت دلیل این کار را نمی دانستم. سر کار با خالد خیلی در رابطه با این موضوع جر و بحث نمودم. هنوز هم نمی توانستم عمق مطلب را درک کنم. بعد وقتی که عصر به خانه برگشتم، در اتوبوس یک دفعه احساسی از عظمت و بزرگی خداوند به من دست داد و خودم را در برابر او ناچیز و کوچک شمردم. فهمیدم که اگر خداوند این را از من می خواهد پس باید هنگام نماز حجاب داشته باشم. بهتر است غرورم را کنار بگذارم و هر چیزی که باعث رضایت او می شود را انجام دهم. در این باره دیگر هیچ وقت شک و تردید را به دلم راه ندادم و در هنگام نماز خواندن حجاب کامل را رعایت نمودم.

خوب، هنوز هم زیاد مطمئن نبودم که دارم چی کار می کنم. بعضی اوقات موضوع برایم شفاف بود و فکر می کردم که باورش دارم و آن را فریاد بزنم. ولی بعضی وقت ها خیلی مطمئن نبودم و درونم پر از تردید و ترس می شد. جدا از این چیزها واقعاً مذهب خوبی است. قرآن با محتوایی زیبا درمورد هر چیزی به ما می گوید که چگونه رفتار کنیم، چگونه نماز بخوانیم، مرز بایدها و نبایدها را به ما نشان می دهد. این چیزها را در هیچ یک از کلیساها نمی توان یافت. حقیقتی که با گذشت زمان طبق درخواست خودشان آن را تغییر داده اند. اگر شما پیرو این دین باشید نمی توانید طبیعتاً به دنبال بدی ها بروید. شما مهربان و صبور و متواضع خواهید شد و هرگز خدا را فراموش نخواهید کرد و زیرا او را شبانه روز پنج بار در نماز یاد می کنید، و این آرامشی را برای زندگی شما به ارمغان می آورد.

گاهی اوقات از اینکه اسلام را پیدا کرده ام بسیار خوشحال می شوم، برعکس گاهی آرزو می کنم که ای کاش هیچ وقت با آن آشنا نمی شدم. ولی حالا می دانم که این دین واقعی است ومن هیچ راهی به جز مسلمان شدن ندارم. درباره ی این حالت هایی که برایم پیش می آمد با خالد صحبت می کردم، و او می گفت اگر رضایت خدا را با چشم دل ببینی جرأت انجام این کار را پیدا خواهی کرد.

در کل آدم ترسویی هستم و ترسم بیشتر به خاطر این است که وقتی روسری سر کنم مردم چه عکس العملی از خود نشان می دهند. چطور به مادرم بگویم، چگونه می توانستم به ایرلند برگردم. از خدا می خواهم تا توانایی این کار را به من بدهد.

(پایان بخش 3) ادامه دارد...

 



 

ترجمه: مسعود

سایت مهتــدین

Mohtadeen.Com