|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
آریا ویجی، هندویی با شناختن پیامبر صلی الله علیه وسلم، دین اسلام را پذیرفت |
من یک هندو به دنیا آمده ام، در سن نوجوانی درمورد زندگی دچار شبه شدم. از جمله اینکه من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ چه کسی مرا آفریده؟ هدف از این کار چه بود و غیره. اطرافیانم فکر می کردند که تردیدها مربوط به دوران نوجوانی می باشد و خود به خود می گذرد. به هر حال زیاد در این باره با کسی حرف نمی زدم و برایم تبدیل به یک مسئله ی شخصی شده بود. در طی دوران دبیرستان درمورد خدا خیلی فکر می کرد و اینکه خدای واقعی چه کسی است، آیا در مسیحیت یا هندوئیسم و یا اسلام باید دنبالش بگردم؟ در کل باید بگویم که در آن موقع زیاد به وجود خدا معتقد نبودم. بیشتر از روی نظریات و فرضیه های علمی به زندگی می اندیشیدم. ولی کم کم طی تجربیاتی که به دست آوردم به خداوند ایمان پیدا کردم. گاهی اوقات فکر می کردم که وقتی کاری برایم پیش می آید خدا را به یاد می آورم، مثلاً وقتی که غمگین هستم و یا فشار کاری را باید تحمل کنم از خدا می خواهم کمکم نماید و گاهی نیز که سرم خیلی شلوغ است او را فراموش می کنم. خوشبختانه با وجود اینکه از مسلمانان متنفر بودم ولی یک دوست مسلمان داشتم. همه ی افکارم با هم قاطی شده و تا پایان دوران دبیرستان و ورود به دانشگاه این آشفتگی ذهنی همچنان ادامه داشت. وقتی وارد دانشگاه شدم ذهنیاتی که داشتم را از خودم دور کردم و سعی نمودم مانند مردم عادی رفتار کنم. گرچه در دوران دانشگاه همه چیز تغییر کرد، با بیشتر شدن حجم درس هایم و گرفتن بیش از حد واحد درسی، با دوستان زیادی آشنا شدم. یکی از واحد هایی که انتخاب کردم درمورد "محمد و کتاب مقدس هندوها" نوشته ی وید پرکاش آپادهایا بود. دو چیز در این بین مرا متحیر و سردرگم ساخته بود، یکی اینکه چرا باید شخصیتی از مسلمانان در مباحث هندو آمده باشد؟ و دیگری چرا توسط یک نویسنده ی برهمایی نوشته شده است؟ اینجا بود که جستجویم درمورد مذهب آغاز شد و با دوست مسلمانم صحبت کردم و او نیز چند کتاب برای مطالعه به من داد. صادقانه بگویم در ابتدا هرجمله و یا عبارتی از این کتاب ها می خواندم چیزی نمی فهمیدم. شاید به خاطر این بود که بسیاری از نام ها و شخصیت های موجود در این کتاب ها را نمی شناختم. وقتی که دوستم از من پرسید که آیا چیزی دستیگرم شده یا نه؟ نتوانستم پاسخ کاملی به او بدهم. بعد از آن، شروع به بحث و گفتگو با هم نمودیم. او پیشنهاد داد که از طریق اینترنت و چند سی دی اسلامی اطلاعات خود را افزایش دهم. تمام شک و تردیدهایی که داشتم به دوران نوجوانیم بر می گشت و خدا را شکر به وسیله ی مطالعه ی قرآن پاسخ آنها را دریافت نمودم. از خداوند سپاس گزارم که مرا به سوی حقیقت هدایت فرمود. بالاخره در سال 2004، به دین اسلام مشرف شدم، و شهادتین را از ته قلبم و با اطمینان کامل اعلام نمودم. به عقیده ی من هر فرد هندویی چه زن و چه مرد با مطالعه و تحقیق به حقیقت اسلام پی می برد و می تواند مسلمان شود، همانطور که من به آن رسیدم. باید بگویم که خدا را شکر پس از گذشت چند ماه برادرم نیز مسلمان شد. او صداقت و درستی را در اسلام یافت. من پس از مسلمان شدنم نام عبدالله را برای خود انتخاب نمودم. از اینکه مسلمان شده ام هیچ گونه نگرانی و اندوهی ندارم و از بابت مرگ خیالم راحت است زیرا می دانم که در روز قیامت نزد خداوند سربلند هستم. لطفاً برایم دعا کنید تا والدینم نیز مسلمان شوند.
پایان
ترجمه: مسعود |