|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 11 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
قرآن در باره مداح چه می گوید؟ |
خداوند دراوّلین صفحه نامه اش به مسلمانان یادآورمی شود که: همه ستایش ها ، مداحی ها و حمد ها ازآنِ مالک جهانیان است . «اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين» مداح چنانکه از نامش پیداست می گوید شغل من مدح و ستایش و تمجید است (حمدمصدراست) درلغت بمعنی ستایش وستودنی است که به اعمال نیک اختیاری که ازاو سرمی زند تعلق می گیرد ، گاهی هم به صفات عالیه ی که دراو قرار دارد گفته می شود و به ذات و صفات و افعال هم تعلق می گیرد ، و البته به معنی شکرهم می آید . الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجا (کهف/1) ستایش(ومدح مخصوص) خداوندی است که بربنده اش کتاب(آسمانی) فرو فرستاد و درآن کجی ننهاد(که موجب هدایت مردم شده ، اینجا تقریباً به معنی شکر آمده) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرَاً (اسراء/111) وبگو: ستایش و حمد مخصوص خداوندی است که فرزندی برنگرفته و درفرمانروایی او را هیچ شریکی نیست ، و از ناتوانی کارسازی نداردوچنانکه سزاوار است اورا به بزرگی یاد کن .(گاهی به صفات کمال تعلق می گیرد) در قرآن کریم معمولاً«الحمد» آمده که گاهی جمله اسمیه است مثل«اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين»وگاهی با جمله فعلیه شروع می شود، مثل خَلَقَ اللَّهُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ (عنکبوت/44). «زمخشری»در کتاب«کشاف»می گوید«اَلْحَمْد» الف ولام ، الف ولام جنس است یعنی حالت استغراقی دارد یعنی اصولاً جنس حمد اختصاص به خدا دارد و هرکسی هم که کارنیکی کرده باشد و شایسته حمد باشد ستایش او هم مال خداست چون نعمت و توفیق آن را خدا به او داده لذا درآیه اوّل سوره تغابن جارومجرور مقدم واقع شده و فرموده : لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِير. سیبوی در«الکتاب» می گوید : الف ولام ، الف ولام اکمال است ، یعنی کامل ترین حمد از آن خداست . خدا گاهی انسان را هم شایسته حمد دانسته ، چنانکه به پیامبرش می فرماید: وَمِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَّحمُوداً (اسراء/79) یعنی:وپاسی ازشب راباآن بیدارباش که برای توافزون(بر دیگران)است.نزدیک است که پروردگارت تورا به مقامی پسندیده بگمارد .(یعنی مقامی قابل ستایش) بنابراین این 2 قول را می توان جمع کرد که کامل ترین حمدازآن خداست و جنس حمد مال خداست . و اصولاً حمد ومدح به خدا اختصاص دارد. ازنظرعقلی کسی که خداراحمد می کند یک تحسین عقلی داردکه می گوید:ای خداعقل من تورا«حمد»می کنم حتی اگرتعریف کننده ای نداشته باشی،ذاتاً کمالات تو قابل ستایش است،از این رو درسوره ابراهیم آیه 8 می فرماید: إِن تَكْفُرُوا أَنتُمْ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيد(ابراهیم/8) یعنی:اگرشماوهرکس که درزمین است کافرشوید(بدانید که)خداوندبی نیاز ستوده است. انسان با مدح و حمد خداوند وارد عالمی می شود که با خوش بینی همه کارهای خدارا قابل ستایش می بیند ، یعنی مؤمن با حمد خدای تعالی می گوید من هیچ اعتراضی بتو ندارم ،همه کارهای تو ستوده و بدون خطاست . مدح خداوند به انسان امید می دهد که هرچه در این عالم می بیند از حمید سرزده . حمدخداانسان راوارد عالم امید می کند ، رسول خدا(صلی الله علیه وسلم) در همه حال حمد می کردند ، هرگاه به آینه نگاه می کرد می فرمود : حمد وستایش مخصوص پروردگاری است که چهره من را نیکو آفرید و خُلق نیکو به من عطا فرمود. یعنی:حمدتنهایک لفظ نیست،بلکه عالمی است برای رشد بشر. خداونددر قرآن کریم با مطرح واختصاصی کردن حمدو مداحی و ستایش برای ذات اقدس خود،درحقــیـقـت می گوید:موحـد مسلمان باید چنین عقیده ای داشته باشد. ولی مداح مذهب به مقابله می آیدکه:من متدیّنین 1400پیش رامدح می کنم و ازآنجاکه به سراغ وحــی نمی رود تصوّرمیکندتابعین دین اصل دین هستند وخیــال می کندتشویق وهورا کشیدن برای کسانی که به تکالیفشان به نحو احسن عمل کرده اند در دستگاه آفرینش پاداش دارد ! مداحی حضرت علی (علیه السلام) یکی ازمتدیّنین پس ازرسول خدا(صلی الله علیه وسلم) حضرت علی(علیه السلام) است که درخطبه اوّل نهج البلاغه می فرماید : الحَمدٌ لِلّهِ الَّذِی لاَ یَبلٌغٌ مِدحَتَهٌ القَائِلٌونَ ، وَلاَ یٌحصِی نَعمَاءَهٌ العَادٌّونَ ، وَلاَیؤدِّی حَقَّهٌ المٌجتَهِدٌونَ ، ألَّذِی لاَیٌدرِکٌهٌ بٌعدٌ الهِمَم ، وَلاَیَنَالٌهٌ غَوصٌ الفِطَنِ ، ألَّذِی لَیس لِصِفَتِهِ حَدِّ مَحدٌودٌ ، وَلاَ نَعتٌ مَوجٌودٌ ، وَلاَ وَقتٌ مَعدٌودٌ وَلاَ أجَلٌ مَمدٌودٌ ، فَطَرَالخَلاَئِقَ بِقٌدرَتِهِ ، وَنَشَرَالرِّیَاحَ بِرَحمَتِهِ ، وَ وَتَّدَ بِالصٌّخٌورِ مَیَدَانَ أرضِهِ.............. مدح و ستایش شایسته پروردگاری است که جمیع گویندگان توانائی مدح و ثنایش را ندارند، و شمارشگران عـاجزازشمارش نعمت ها و بخششهای اویند وکوشندگان ازتوانائی ادای حقّ نعمت او بی بهره اند .آفریدگاری که نهایتی برای صفتش نیست و مقید به ثابت نمی گردد. وبرایش زمانی ثابت شده نیست . ازلی و ابدی است و مدّت ندارد. مخلوقات رابه نیروی خودخلق کرده و ازروی رحمت نسیم و بادها را پراکنده نموده و زمین را به کوهها استوارساخت. یعنی حضرت علی(علیه السلام) مداحی خدایتعالی را می کند به صفات ذات و اعمالش. ولی شیعه اش هم می گوید: من مداح اهل بیت هستم یعنی ای علی:اگرتو فقط خالق راشایسته مـدح وستایش می دانی من تووخانواده ات را هم شایسته مدح می دانم ، من بجای مداحی خدا ،که تو انجام می دادی مداحی تورامی کنم،باآنکه می دانم صفات خدائی نداری ، درحالیکه خداوند می گوید نوع بشر شایستگی ستایش را ندارند . وَقُلِ الْحَمْدُِللهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْوَلَدا(اسراء/111) یعنی:وبگو، ستایش (مخصوص) خداوندی است که فرزندی برنگرفته«یعنی ازنوع وجنس بشرشایسته مداحی و حمد درحد تقدس نیست» حضرت علی«ع»می فرماید: نه من و نه هیچ مرده ای نه مداحی می فهمند و نه گریه ، در( خطبه 230 نهج البلاغه) كسي بر سر گورشان بيايد نمي شناسند ـ و به كسي كه برايشان گريه كند توجّه ندارند ـ و هر كس ايشان را صدا بزند جواب ندهند . و در( خطبه 110 نهج البلاغه)می فرماید : مردگان همسايگاني هستندكه هرگاه آنان را صدا كنند جواب ندهند ـ و ظلم و ستمي را جلوگيري نكنند ـ و به نوحه سرايي و مداحي توجه نكنند ـ اگر در حقّ ايشان نيكي شود شاد نگردند ـ و اگر قحطي شود يأس ندارند ـ اطراف يكديگرند ولي تنها هستند ـ همسايه اند در حاليكه از هم دورند ـ با آنكه نزديكند به ديدار هم نروند . یعنی این دکان های تشریفات کنار قبوررا باید درهم کوبید و قرآن خوانها ومداحان را فراری داد . پیامبر و توبیخ مداحان .......... رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در اشکال گوناگون مداحان را مورد سرزنش قرار می دادند: (سرزنش زنان مداح )خدالعنت كند زني را كه چهره اش را در مصيبت خراش دهد و گريبانش را بدرد و فرياد و فغان بر دارد .{مداحی کند} (مسكن الفواد ، صفحه 108) (سرزنش مداحان عزادار)پيامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) می فرمود: به هنگام مصيبت صداي خود را بلند نكنید و گريبان ندرید و فغان برنیاورید.«مداحی نکنید»(مسند زيدبن علي بن الحسين ( ع ) صفحه 175) پيامبرخدا (صلی الله علیه وسلم ) مي فرمود :نوحه خواني ومداحی از دوران جاهليت است. (كتاب من لايحضره الفقيه ، اثر شيخ صدوق ، از علماي شيعه ، جزء 4 ،صفحه376 ) بنابراین از یک سو رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) می فرماید : نوحه خوانی از دوران جاهلیت است وازطرف دیگر می فرماید : کسی که مداحی کرد برچهره اش خاک بپاشید. احثوا التراب في وجوه المداحين(وسائل الشيعه/ ج12 ) يعني : برچهره مداحان خاك بپاشيد اکنون این سؤال پیش می آید ما در کدام دوران قرار گرفتیم ، آیا در کنار اعراب جاهلیت نیستیم ؟ مداح و روضه خوان می خوانند ! در حقیقت می گویند خــــدا وپیامبر خـدا می خواهند دکان ما را تخته کنند . می گوید من مداح اهل بیت هستم!سیّدم وفرزند فاطمه ام واعظ اهل بیتم، آیه الله ، ثقه الاسلام ، حجه الاسلام، فخرالاسلام، قطب و شیخ ............غیره بقول مرحوم علامه برقعی همه شامل این آیه شریفه اند : إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الْهُدَى (النجم/23) یعنی :آنها جزنامهائی کـه شما ونیاکانتان نامیده اید نیستند ، خداوند دلیلی برآنان نـازل نکرده ،آنان(مشرکان)جــز از گمان و خواهش نفسشان پیروی نمی کنند. نتیجه ایــــن بخش:خداوندمی گویدحمداختصاص به من دارد ، پیام آور خـــدا هم اعتراف می کند، فقط خداوند شایسته حمداست ، علی(علیه السلام) هم می فرماید: حمد مخصوص خالق هستی است، ولی مداح می گوید:من مداح اهل بیت هستم و حمدرا مخصوص اهل بیت اعلام می کنم!
|