تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

سفر من به عنوان یک تازه مسلمان

به نام خدا


من اهل هندوستان هستم، پدرم هندو و مادرم یک اسکاتلندی می باشد. هر دوی آنها زیاد مذهبی نبودند بنابراین مرا تشویق به دنبال کردن مذهب نمی کردند. برعکس عمه ام خیلی مذهبی بود و به آیین هندو اعتقاد داشت.

در تمام طول عمرم تنها یک بار به کلیسا رفته ام آن هم در سن پانزده سالگی که یک دکتر چینی از من خواست همراه وی به کلیسا بروم. در آنجا سعی می کردم تا حرف های کشیش برایم جذابیت داشته باشد، ولی متأسفانه هیچ احساسی نسبت به مسیحیت پیدا نکرده و بعد از آن دیگر به کلیسا نرفتم.

تعداد زیادی از ادیان و مکتب ها را مورد مطالعه و تحقیق قرار دادم اما هیچ کدام به اندازه ی اسلام برایم قابل قبول و منطقی به نظر نمی رسیدند. میل و اشتیاق من به یادگیری به حدی بود که درمورد هر چیزی مطالعه می کردم و اغلب از این کار لذت می بردم.

یکی از موضوعاتی که به آن علاقه داشتم مبحث خدا شناسی بود. وقتی در اسلام راجع به پروردگار و آخرین پیامبر مطالبی خواندم تازه فهمیدم که چقدر دوست دارم به مطالعاتم در این زمینه ادامه دهم.

دیدگاه پدرم نسبت به اسلام این بود که مسلمانان به زنان خود ظلم می کنند، درصورتی که او فردی الکلی بود و گاهی مادرم را به شدت کتک می زد. بالاخره مادرم از او جدا شد و اکنون مدت زیادی است که رابطه ی چندان نزدیکی با هم نداریم.

به خواندن قرآن روی آوردم و پس از آن طولی نکشید که شهادتین را اعلام نمودم. مادرم از این کار من حمایت کرد و تقریباً او هم از آرامشی که از دین اسلام به انسان دست می دهد بی نصیب نماند.

 

پایان

 


ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com