تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

جان واکرلیند، طالب آمریکایی

جان واکرلیند از یک پدر کاتویک و مادری بودایی به دنیا آمد و در محیط آمریکا پرورش یافت. او پس از خواندن زندگی‌نامة مالکوم ایکس به اسلام علاقه‌مند شد و به مطالعة قرآن پرداخت. او در مسجد منطقه‌ی ساحلی سان فرانسیسکو مطالعاتش را ادامه داد تا این‌که دین جدید را پذیرفت و نام خود را به سلیمان تغییر داد. او که در این زمان محصل دبیرستانی شانزده ساله‌ای بود، ترک‌تحصیل کرد و تمام وقتش را در مسجد به مطالعات مذهبی گذراند. جان کاملاً به شعایر اسلامی پای‌بند شده بود. معمولاً لباسی عربی شامل ردا و عرقچین سفید بر تن می‌کرد. خانوادة او فقط با نام جدید او مشکل داشتند و او را جان صدا می‌زدند. او در هفده سالگی برای آموزش زبان عربی به یمن رفت و پس از یک سال به آمریکا بازگشت. در فوریه‌ی سال 2000، چند روز قبل از سالروز تولدش، به یمن بازگشت. او پس از حادثة بمب‌گذاری کشتی نظامی آمریکا در بندر عدن آن را مجازات عادلانه دانست. جان واکر در اواخر سال 2000 میلادی عازم مدرسه‌ی دینی روستای بنو در شمال پاکستان شد تا علاوه بر فراگیری علوم دینی، زبان‌های اردو و پشتو را هم بیاموزد. او مدتی با جماعت تبلیغ همکاری نمود و سپس با گروه‌های جهادی کشمیری آشنا شد و مدتی را در میان آنان به‌سر برد و سپس با رفتن به افغانستان به صف طالبان پیوست. حوادث 11 سپتامبر و متعاقب آن حملة آمریکا به افغانستان خانوادة واکر را نسبت به سرنوشت فرزندشان نگران نمود. جان واکر پس از محاصره‌ی سه هفته‌ای شهر قندوز دستگیر و به همراه بیش از پانصد نفر دیگر گروه طالبان به دژی نظامی به نام قلعه جنگی منتقل شدند. او ابتدا از طرف دو مأمور سیا مورد بازگویی قرار گرفت. آنها می‌دانستند که زبان او انگلیسی است اما ملیت او را نمی‌دانستند. در طی یک شورش در قلعه جنگی یکی از مأموران سیا کشته شد و قلعه به دست اسیران افتاد. قلعه به شدت مورد حملة هواپیماهای آمریکایی قرار گرفت و اسیران به زیرزمین قلعه پناه بردند. پس از تسخیر قلعه از باقی‌ماندة اسرایی که در زیرزمین بودند خواسته شد که خود را تسلیم نمایند. اسیران تسلیم نشدند و نیروهای آمریکایی پس از انداختن تعدادی نارنجک و مواد منفجره چند نفر دیگر از اسرا را نیز کشتند اما اسیران که جان واکر هم در میان آنان بود، خود را تسلیم ننمودند. نیروهای آمریکایی با ریختن بنزین به زیرزمین و آتش زدن آن تعداد زیادی از اسرا را زنده سوزاندند اما بقیه که دیگر رمق چندانی برایشان باقی نمانده بود هم‌چنان از تسلیم شدن امتناع می‌ورزیدند. جان واکر که به شدت زخمی شده بود، در میان این جمع بود و نظاره‌گر این واقعة دهشتناک بود. سرانجام نیروهای آمریکایی با سرازیر نمودن آب به زیرزمین قلعه تصمیم به غرق نمودن بقیة اسرا گرفتند. آب تمام زیرزمین را به تدریج پر می‌کرد و عده‌ای از اسیران که تاب و تحمل را از دست داده بودند، در آب غرق شدند و بقیه نیز با بیرون آمدن از زیرزمین خود را به نیروهای آمریکایی تسلیم نمودند اما در پایان فقط 86 نفر از پانصد اسیر زنده ماندند. جان واکر با پای تیرخورده‌اش، 24 ساعت در سرداب آب‌گرفتة قلعه سر پا ایستاده بود تا غرق نشود. او به محض خروج از قلعه با خبرنگار نیوزویک مصاحبه و هویت خود را افشا کرد. این خبر به سرعت در رسانه‌های عمومی آمریکا پخش شد و شبکه‌های تلویزیونی CNN، BBC و CBS فیلم بازجویی هفت دقیقه‌ای او را روی آنتن بردند. او را همراه با زندانیان دیگر به گوانتانامو فرستادند. والدین جان، جیمز جی برازنان، وکیل نمونه‌ی کانون وکلای آمریکا در سال 2001 را برای دفاع از فرزندشان استخدام کرده‌اند.


مهتدین

Mohtadeen.Com