تاریخ چاپ :

2025 Jul 16

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

بنیان گزار تثلیث چه کسی بود؟


سه دین توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام، همگی از یک اصل یعنی ایمان به خدای یگانه پیروی می کنند. خدایی که تمام جهان را آفریده و در هر یک از این ادیان به نام های مختلف آمده است. حضرت موسی بر پذیرش وحدانیت خداوند تأکید بسیار داشت و در بخشی از کتاب مقدس به نام "شیما" از آن یاد شده است. این عقیده عیناً هزار و پانصد سال پیش توسط حضرت مسیح (عیسی) کلمه به کلمه تکرار شد، وی نیز به قوم خود اعلام نمود که پروردگار ما خداوند یکتا است.

تقریباً ششصد سال بعد پیامبر اسلام، دوباره همان پیام "پروردگار شما تنها خدای یگانه است" را برای بشریت به ارمغان آورد. طولی نکشید که مسیحیت از مقوله ی وحدانیت خدا منحرف شد. به هر حال تعالیم مبهم و غلط در طول چهار قرن اخیر کم کم شکل گرفته است. این تعالیم که به مباحثه و جدال در داخل و خارج از دین مسیحیت دامن زد به عنوان تثلیث شناخته شد. خیلی ساده عقیده ی تثلیث در مسیحیت جای گرفت و خدا به شکل سه نفر یعنی پدر، پسر و روح قدوس مورد پرستش واقع شد. در واقع یک نفر به سه نفر تبدیل شد.

اجازه دهید آنها را در یک قالب متفاوت بیان کنیم؛ پدر، پسر و روح مقدس کدام یک خدای واقعی است؟ آتانسییوس اسقف اعظم، بنیانگزار این تعالیم اعتراف نموده که هر چه بیشتر در مورد این موضوع نوشته کمتر توانسته به وضوح اندیشه های خود را بیان نماید بطوریکه نمی داند چنین افکار گیج کننده ای از کجا نشأت گرفت.

تثلیث در انجیل

اشارات موجود در انجیل راجع به اقنوم مقدس در بهترین حالت نیز خیلی مبهم هستند. بخشی از آن را مشاهده می کنیم که مسیح به پیروان خود می گوید تا به نقاط مختلف رفته و به موعظه بپردازند. با اینکه در این فرمان بزرگ که به ذکر سه شخصیت از اعضای تثلیث پرداخته، عبارت "غسل تعمید داده می شود به نام پدر، پسر و روح مقدس" کاملاً واضح است که این قسمت به کتاب مقدس اضافه شده؛ و دقیقاً مشخص است که کلام مسیح نمی باشد. به دو روش می توان آن را در انجیل دید:

1)  غسل تعمید در کلیساهای قدیمی، توسط پل نوشته و توضیح داده شده است که تنها به نام مسیح صورت می گرفت.

2)  فرمان بزرگ در اولین انجیل نوشته شده گنجانده شد و نامی از پدر نیامده و فقط نام پسر و روح مقدس در آن ذکر شده است.

اشاره های دیگری در انجیل به تثلیث شده است که در رساله ی " یوحنا 5:70" وجود دارد. محققان امروزی کتاب انجیل، این عبارت را مورد تأیید قرار داده اند که:

" پدر، پسر و روح قدوس هر سه از ازل در آسمان موجود بودند، و هر سه یکی هستند"، به طور قطع بعدها به انجیل اضافه شده است و در هیچ یک از تفسیر و ترجمه های امروزی انجیل یافت نمی شوند. به علاوه به وضوح دیده می شود که موضوع تثلیث از همان ابتدا نه تنها حضرت مسیح بلکه هیچ یک از پیامبران الهی آن را بیان نکرده اند. با وجود اینکه این تعلیمات را هم اکنون تمام مسیحیان دنیا تصدیق می کنند، ولی در اصل ساخت دست بشر می باشد.

تعلیماتی که شکل گرفت:

هنگامی که پل تارسوس، مردی که در واقع می توان او را بنیانگزار مسیحیت دانست، بسیاری از عقاید که امروزه مسیحیان آن را باور دارند وارد انجیل کرد با اینکه تثلیث در میان آن نبود. در آن موقع از مسیح به عنوان "پسر یزدان" نام برده می شد، سپس کم کم به این فکر افتاد که پسر حتماً از پدری به وجود آمده، پدر نیز انسانی است که خدا او را آفریده و از روح خود در او دمیده است. اساساً پل از عاملان اصلی نام برده ولی بعدها بزرگان کلیسا آنها را با هم در آمیخته و تثلیث را به وجود آوردند.

ترتولین وکیل و سرپرست کلیسای کارساج در قرن سوم، اولین کسی بود که کلمه ی تثلیث را بکار برد و اعلام کرد روحی که در بدن پسر دمیده شده در واقع خدا است، در نتیجه خدا نیز پدر آن پسر محسوب می شود و بدین صورت تثلیث به وجود آمد.

عقیده ی سابق متوقف می شود:

 وقتی در سال 318، تناقضات بر سر موضوع تثلیث بین دو روحانی کلیسا، الکساندریا آریوس دستیار اسقف و الکساندر به مشاجره کشیده شد، اسقف امپرور کنستانتین در این نزاع مداخله نمود.

اگرچه عقایدی که در مسیحیت وجود داشت برای وی مانند یک معما بود. فهمید که یکی کردن کلیساها برای ایجاد قلمروی مستحکم لازم است. وقتی که مذاکره به نزاع وجدال کشیده شد، کونستانتین برای اولین بار در تاریخ شورایی جهانی تشکیل داد که در آن تمام سران کلیساها فرا خوانده شدند تا یک بار برای همیشه به حل و فصل موضوع تثلیث بپردازند.

شش هفته بعد در سال 325، سیصد نفر اسقف برای اولین بار در نایسی ان، گرد هم آمدند، تعالیم عقیده ی تثلیث در آن شکل گرفت. چنانکه هم اکنون مشاهده می کنیم خدای مسیحیان دارای سه ماهیت بوده، یا به صورت سه نفر یعنی پدر، پسر و روح قدوس پذیرفته شده است.

کلیسا اعلام نظر می کند

مسئله تا بخواهد حل و فصل شود راه درازی را در پیش داشت، آروس و منشی جدید اسقف الکساندریا که مردی به نام آتناسوس بود شروع به مجادله بر سر این موضوع نموده، حتی با آنکه عقاید نیقه نیز منعقد شده بودند. بحث و مناطره بر سر مسئله ی تثلیث زیاد تاب نیاورد. حرف زدن بر ضد تثلیث مانند الان کفر به شمار می رفت. چنین احکام سفت و سخت مجازات هایی چون قطع عضو و مرگ را در بر می گیرد. مسیحیت به دینی تبدیل شد که به خاطر اختلاف نظر در آن هزاران نفر نقص عضو و یا کشته شدند.

بحث و مناظره ادامه دارد

مجازات های وحشیانه ادامه داشت و حتی مرگ نیز به منازعه بر سر تعلیمات تثلیث پایان نداد. به هر حال همانطور که می دانیم این مباحثات تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است. اکثریت مسیحیان تا از آنها می خواهید درباره ی اصول و عقیده دینی خود صحبت کنند، چیزی بیشتر از این که "به آن اعتقاد دارم زیرا اینطور به من ابلاغ شده است" برای گفتن ندارند. توضیح خواسته شده برای همیشه مانند یک راز باقی می ماند. عنوان یکتاپرستی در مسیحیت توسط آموخته های آیروس که می گوید خدا یکی است زنده نگه داشته شده و به تثلیث اعتقادی ندارند. مسیر اصلی که مسیحیت در پیش گرفته بود آنها را به رعب و وحشت واداشت و در نتیجه انجمن کلیساهای بین المللی از پذیرش آنها خودداری نمود.

 

اسلام و اهمیت تثلیث:

هنگامی که مسیحیت امکان داشت در تعریف هستی و ماهیت پروردگار دچار مشکل شود، چنین چیزی درباره ی اسلام صدق نمی کند

«هرآئینه کافر شدند کسانیکه گفتند که خدا سوم سه کس است و هیچ اله برحق نیست مگر اله یگانه و اگر باز نیایند از آنچه می گویند خواهد رسید کافران را از ایشان عذاب درددهنده.» (آیه ی 5:73) .

بسیار قابل توجه است که در زبان عربی به عنوان نام خدا از کلمه ی الله استفاده می کنند. سوزان حنیف خود در این مورد می گوید: خدا که کیک سیب نیست تا به سه قسمت تقسیم شود. اگر خدا سه نفر و یا سه ماهیت داشته باشد، پس قطعاً او تنها و بی همتا نیست. خدا غیر قابل تقسیم است و هر مسیحی خبره و آگاه به این معتقد است که "همه باید درمورد اسلام مطالعه کنند".

مسیحیت ادعا می کند که دین یکتا پرستی است. توحید به معنای یکتا بودن خدا می باشد. عقاید تثلیث در مسیحیت به معنای سه گانگی خداوند است که در اسلام این به معنای کفر می باشد. مسیحیان به یک خدا ایمان ندارند بلکه به سه خدا ایمان دارند.

مسیحیان به راحتی از این اتهام نگذشته و مسلمانان را متهم کردند که آنها چیزی از تثلیث نمی دانند طوری که در قرآن آمده که خدا پدر، مسیح پسر و مریم مادر می باشد. در حالیکه الوهیت مریم یک ادعای واهی بود که توسط کلیسا ی کاتولیک در سال 431، که لقب مادر خدا را شورای افسوس به حضرت مریم اعطا نمود. نگاهی دقیق تر به آیات قرآن که بیشتر اوقات توسط مسیحیان برای تأیید اتهامات خود مبنی بر اینکه مریم به عنوان یکی از اعضای تثلیث معرفی شده است در واقع عاری از حقیقت است، مورد استفاده قرار می گیرد.

هنگامی که قرآن هم تثلیث و هم خدا پنداشتن مسیح را محکوم نمود، در هیچ کجای آن تشخیص هویت واقعی این سه اجزاء تثلیث را بیان نکرده است.

در نتیجه ما می بینیم که تعالیم تثلیث در مسیحیت توسط فردی بنا شد. هیچ قانون و فرمانی از جانب پروردگار برای بنای عقیده ی تثلیث وضع نشده زیرا این نظریه یعنی سه گانگی خداوند هیچ جایی در عقاید توحیدی ندارد. قرآن به کثرت راجع به جایگاه و عظمت خداوند توضیح داده است. خداوند بارها و بارها در پیام خود به بندگانش چنین فرموده است

«می داند آنچه پیش روی آدمیان است و آنچه پشت ایشان است و آدمیان درنگیرند خدا را از روی دانش.» (18:110)

«این از آن جمله است که وحی فرستاده است به سوی تو پروردگار تو از علم و مقرر مکن با خدا معبود دیگر را آنگاه انداخته شوی در دوزخ ملامت کرده شده رانده شده.» (17:39)

«گفتیم هرآئینه این است ملتِ شما ملت یکتا و من پروردگار شمایم پس عبادت من کنید.» (21:92)

 


ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com