تاریخ چاپ :

2025 Jul 11

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

نقد خبر مفضل بن عمر

ما در ابتداي داستان چند جاي آن را نقد كرديم، حالا بقية آن را نقد مي‌كنيم.

اول اينكه مشاهده نموديد ولادت قائم را سال 257 گفته است در صورتي كه در رواياتي كه از حكيمه خاتون مشاهده نموديد ولادت را 255 گفته است.

ديگر اين كه اين راوي كه اينهمه قصة دروغ سرهم كرده اطلاعاتش بسيار كم بوده، و مرتكب اشتباه شده، مثلاً در همين اواخر داستان مي‌گويد: «و قتل يحيي و صليب كشيده شدن عيسي و شكنجه دادن جرجيس و.....»، در صورتيكه تمام مسلمانان مي‌دانند كه حضرت عيسي طبق آية قرآن به صليب كشيده نشد و كشته هم نشد، خداوند در آية 158-157 سورة نساء مي‌فرمايد: [النساء: 157-158]. يعني: «(يهوديان) گفتارشان چنين است كه ما عيسي بن مريم را كشتيم، در صورتيكه كشته نشد و به صليب هم كشيده نشد و ليكن امر بر آنان مشتبه شده، و كساني كه در اين مسئله اختلاف كردند در مورد آن در شك هستند و بجز گمان پيروي نمي‌كنند، در صورتيكه يقينا عيسي را نكشتند، بلكه خدا او را به سوي بهشتش بالا برد و خداوند با قدرت و با حكمت مي‌باشد».

ديگر اينكه در اين داستان ديديم كه عده‌اي در هنگام ظهور قائم، مي‌آيند و مي‌گويد: «از دمشق تا زوراء هر جا آبادي بود، و يران كرديم، و به حال خراب گذاشتيم، سپس كوفه و مدينه را نيز خراب كرديم و منبر پيغمبر را شكستيم و قاطران خود را در مسجد بستيم، آن‌ها در آنجا سرگين انداختند....».

أما جواب: اين راوي نمي‌داند كه علم پيشرفت مي‌كند و ماشين وهواپيما اختراع مي‌شود، بلكه خيال مي‌كند در آينده كه به نظر او قائم، ظهور مي‌كند مردم با الاغ و قاطر مسافرت مي‌كنند و الاغ و قاطر را درب منزل مي‌بندند، و سرگين هم مي‌ريزند!

ديگر اينكه در اين روايت مي‌گويد: (كفن ابوبكر و عمر را در مي‌آورد و آن‌ها را به درخت دار مي‌زند)، آيا اين صحيح است كه در انظار مردم چنين كند تمام اين داستان قابل انتقاد است، و ما براي اينكه بحث طولاني نشود، به چند موردي اكتفاء كرديم، ببينيد چگونه راوي مطالب را بافته و آن مطالب را از قول امام صادق گفته و بيش از ده بار در آن به خدا قسم خورده.

حال بقية داستان: مفضل از امام صادق مي‌پرسد آيا فرعون و هامان در آن زمان كيستند؟ فرمود: ابوبكر و عمر، عرض كرد: آقا آيا پيغمبر و علي با قائم خواهند بود؟ فرمود: آري، آري، و الله پيغمبر و علي ناگزير بايد قدم روي زمين بگذارند......... اي مفضل گويا مي‌بينم كه ما ائمه آن موقع جلوي پيغمبر جمع شده و به آن حضرت شكايت مي‌كنيم كه امت بعد از وي چه به روز ما آورند.


مهتدین

Mohtadeen.Com