تاریخ چاپ :

2025 Jul 16

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

شناخت مسيحيت

شناخت مسيحيت

 تعريف مسيحيت : در مباحث قبلی خوانديم که يگانه دينی که الله  متعال (جل جلاله) برای بشريت فرستاده دين مقدس اسلام است ، زيرا ما ايمان داريم که تمامی پيامبران مسلمان بوده اند ، اکنون بهترست القابی را که مسيحيان برای خود اختيار نموده اند ، مور بررسی قرار دهيم .

هرگاه به کتابهای مختلفيکه درمورد مسيحيان نبشته شده است ، نظراندازيم ، پيروان اين کيش هم اکنون نامهاي مختلفی دارند که عبارت اند از :

1- مسيحيت : اين واژه اصلا  از تخلص حضرت عيسی گرفته شده است ، او را حضرت عيسای مسيح ميگويند ، و مسيحيت نسبت است به سوی حضرت مسيح . در اين اصطلاح خوب درک ميکنيم که دين خدا به سوی يک انسان نسبت شده ، که خود دلالتی بر تحريف اين دين ميکند .

2- عيسويت : اين واژه از نام حضرت عيسی گرفته شده ، که نسبت به سوی حضرت عيسی (عليه السلام) ميباشد . در اين واژه نيز بخوبی ديده ميشود که دين الهی ، بسوی يک مخلوق نسبت شده ، اين دين را دين عيسی خوانده اند ، ولی درحقيقت ، پيامبران دين ديگری جز دين خدا نداشته اند که آنرا اسلام گويند .

3-  نصاری : واژهء نصاری ار کلمه (ناصره ) گرفته شده ، وناصره هم نام جايی است درفلسطين، واز اينکه حضرت عيسی در اين منطقه زندگی ميکرد ، او را عيسای ناصری ميگفتند ، و پيروان اين دين را نصاری گويند .

 دليل سوم رد مسيحيت

(نسبت آن به مسيح)

 همين نسبت اين دين به يک شخص يا منطقه دليل واضحی برای رد اين دين است ، زيرا اين دين دين خدا نيست ، دين يک مخلوق است به اين اساس آنرا به شخص نسبت داده اند نه به خدای عزوجل. شايد بعضی ها دليل بگويند که عيسوی ها عيسی را خدا ميگويند ولی در جواب آنان ميگويم که در بحث های بعدی خود تان ميدانيد که آنان عيسی را خدای پسر ميگويند ، الله  را نيز معتقد هستند ولی بر اساس محبت زياد به خدای پسر (العياذ بالله ) خدای واحد را فراموش کرده اند ، با وجود اينکه در اصل کتاب شان از خدای همه که عيسی نيز مخلوق وپيامبرش است ذکر هايی امده است .

مسيحيت دراصطلاح : دايرة المعارف بريطانی در اين مورد ميگويد : ( دينی است که پيروان آن خود را بسوی باشنده منطقه ناصره (حضرت مسيح ) نسبت ميدهند ، واورا مسيح منتخب خدا ميدانند . ( انسايکوپيديا اوف بريتش ) "دايرة المعارف بريطانی، مقاله مسيحيت" ج5 ، ص : 693‏

ولی تعريف دقيق مسيحيت را ميتوان چنين بيان داشت : مسيحيت دينی است که به حضرت مسيح منسوب شده ، وعقيده تثليث ، يکتابودن اين سه عنصر، و صلب مسيح ، ايمان داشته ، دارای کتاب مخصوص وعبادات مخصوصی ميباشد .

شرح تعريف :

1-  مسيحيت يک دين است : فعلا درجهان اديان مختلفی وجود دارد ، که بعضی ها آن حق وبعضی هم باطل ميباشد ، واز اينکه درقرآن کريم خطاب به کافران ميخوانيم (لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ) دين شما براى خودتان و دين من براى خودم. الکافرون /6‏

بنابراين اطلاق دين برعقايد باطله نيز شده ميتواند ، ومسيحيت نيز يکی ازاديانی است که بطلان آن بادلايل ثابت ميشود.

 

2-  نسبت مسيحيت به حضرت عيسی : اصلا محور اساسی عقيده مسيحيت را حضرت عيسی تشکيل ميدهد ، بنابراين اين دين به عوض نسبت به خدا به حضرت عيسی (عليه السلام) نسبت شده است ، واز اينکه مسيحيان نميخواهند اسلام را دين خدا بگويند ، بنابراين آنرا نيز بنامی محمديزم اطلاق ميکنند ، که مسلمانان هيچگاهی اين اصطلاح را قبول ندارند .

 

3 – عقيده تثليث : مسيحيان به تثليث مقدس که عبارت از ( خدای پدر ، خدای پسر ، وروح القدس) ميباشد عقيده دارند . آنان بدين عقيده اند که ذات الله (جل جلاله) خدای پدراست ، (العياذ بالله ) وحضرت مسيح خدای پسر است ، وروح القدس هم مانند کبوتری ميباشد .

 

4-  يکتا بودن اين سه عنصر : مسيحيان به اين عقيده اند که آنان يکتا پرست وموحد هستند ، زيرا آنان ميگويند که همين اقانيم سه گانه ( خدای پدر، پسر، وروح القدس ) باهم متحد شده يک خدا را تشکيل ميدهند ، که اين سخن يکی از بخش های مهم عقيده مسيحيت بوده ، که هيچگاهی موافق عقل نميباشد ، وآنان برای پذيرش اين عقل عاطفه را نسبت به عقل ترجيح ميدهند .

 

5- صلب مسيح : موضوع صلب مسيح يعنی بدار آويخته شدن وی وزنده شدن وی بعد از سه روز عقيده دارند ، آنان ميگويند که دشمنان مسيح او را به صليب آويختند ، او را کشتند ، واو سه روز بعد دو باره زنده شد و به آسمان رفته درپهلوی پدرش نشسته است. بدين معنا که در اين مدت سه روز يک بخش خدا مرده بوده است.

 

6- کتاب مخصوص: مسيحيان اصلا به دو کتاب که عبارت از عهد قديم (تورات) وعهد جديد ( انجيل ) ايمان دارند، آنان اين کتاب را که از دوبخش ساخته شده است ، بنام بايبل ( کتاب مقدس) مينامند . ولی تمامی بايبل ها يکسان نبوده ، آنان در ايمان به يک کتاب اتفاق ندارند .

مشهور ترين کتابهای آنان اناجيلی است که به اشخاصی چون (لوقا – مرقس – يوحنا – متی ) ميباشد.

 

دليل چهارم رد مسيحيت :

(مولفين اناجيل)

هرگاه در مورد مولفين اين کتابها فکر کنيم ميبينيم که اين کتابها توسط لوقا (اسم يک شخص)  مرقس(اسم يک شخص )  يوحنا (اسم يک شخص )  متی (اسم يک شخص )  نوشته شده است . روی اين دليل اين کتابها کتاب الله  نيستند زيرا مولف اين کتابها انسانها است . و به همين دليل بود که يکتن از شخصيت های بزرگ که خود رهبر کليسا بود بعد از تحقيقات در کتابهاييکه به خدا نسبت داده ميشود در يافت که يگانه کتابی که مولف انسانی ندارد قرآن عظيم الشان ميباشد وبه اين اساس او به دين مقدس اسلام مشرف شد و بهمرای وی يک ونيم لک انسان ديگری که درجمله آن دو هزار کشيش بود نيز مسلمان شدند . (شما در ين زمينه کتاب آشوک کولن يانک را که از طرف جمعيت اصلاح وانکشاف اجتماعی افغانستان جاپ شده وبه قيمت 5 افغانی فروخته ميشود مطالعه ‏نماييد).‏

7- عبادات مخصوص : مسيحيت دارای يک سلسله عباداتی ميباشد که مهمترين آنان ، تعميد (غسل مخصوص)  حمد خوانی و عشای ربانی ميباشد که تفصيل اين موضوعات را درفصل های بعد ی خواهيم خواند. .