|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 05 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
نسبت دادن عاجزی وشکست به خداوند در بایبل (دليل 22 رد مسيحيت) |
بايبل خداوند (جل جلاله) را مانند يک انسان ضعيف که درمقابل حريف خود در پهلواني شکست ميخورد ، بيان داشته است ، اين سخن که شايسته ی الله متعال (جل جلاله) نيست ، دربايبل چنين ذکرشده است : (( شبانگاه يعقوب برخواست ودوهمسر وكنيزان ويازده فرزند وتمام اموال خود را برداشته به كنار رود اردن آمد وآنها درگذرگاهي يبوق فرستاد وخود درهمانجا تنها ماند . سپس مردي به سراغ او آمده ، تا سپيده صبح با او كشتي گرفت . وقتي آن مرد ديد كه نمي تواند بريعقوب غالب شود ، بر ران او ضربه زد وپاي يعقوب صدمه ديد ، سپس آن مرد گفت : بگذار بروم ، جون سپيده دميده است ، اما يعقوب گفت : تا مرا بركت ندهي نميگذارم كه ازينجا بروي ، آن مرد پرسيد : نام تو چيست ؟ جواب داد : يعقوب ، به او گفت : پس ازين نام تو ديگر يعقوب نخواهد بود ، بلكه اسراييل ، زيرانزد خدا ومردم مقاوم بوده وپيروز شده اي . يعقوب از او پرسيد : نام توچيست ؟ آن مرد گفت : چرا نام مرا مي پرسي ؟ آنگاه يعقوب را درآنجا بركت داد ، يعقوب گفت : در آنجا من خدا را روبرو ديده ام ، وبا اين وجود هنوز زنده هستم ، پس آن مكان را فني ئيل (چهره خدا ) ناميد)) سفر پيدايش فصل 32 ، شماره 24-30 صفحه 32. این متن سخناني است که دلالت بر نهايت بي ادبي به خداوند متعال (جل جلاله) است وهرگاه کسي به اين سخنان باور کند ، گناه بزرگي را انجام داده است ، زيرا اين عبارات به خدا چيز هايي را نسبت مي دهد ، که حتي شايسته يک انسان با شخصيت نيست. وقتي بايبل مي گويد : (سپس مردي به سراغ او آمده ، تا سپيده صبح با او كشتي گرفت ) اين مرد کي بود ، هدفش ذات خدا است ، آيا شايسته است کسي که خالق آسمانها وزمين وتمام بشريت است درمقابل يک انسان عادي ايستاده با وي کشي بگيرد . (تعالي شانه عمايصفون) الله متعال (جل جلاله) ازآنچه بروي تهمت ميکنند ، پاک ومنزه است . بايبل به اين بي احترامي اکتفا نکرده ، فريب کاري وغلطي درهنگام کشتي گيري را به الله متعال (جل جلاله) نسبت ميدهد ، وميگويد : ( وقتي آن مرد ديد كه نميتواند بريعقوب غالب شود ، بر ران او ضربه زد وپاي يعقوب صدمه ديد ) اين فريب کاري درهنگام کشتي توسط انسان هاي ضعيف وبد اخلاق صورت مي گيرد که توصيف الله متعال (جل جلاله) به چنين صفات ويقين نمودن به چنين سخن ، بي نهايت بد اخلاقي درمقابل خدا بوده وکفر گوينده را ثابت ميکند . ومعلوم ميشود که اين عبارت ها را انساني در بايبل نوشته است که خودش به عظمت و کبرياي الله متعال (جل جلاله) ايمان نداشته است . بايبل خدا را چنان کم زور وضعيف بيان مي دارد که نميتواند بدون اجازه ی يعقوب حرکت کند ، بايبل ميگويد : ( آن مرد گفت : بگذار بروم ، چون سپيده دميده است ، اما يعقوب گفت : تا مرا بركت ندهي نمي گذارم كه ازينجا بروي ، آن مرد پرسيد : نام تو چيست ؟ جواب داد : يعقوب ، به او گفت : پس ازين نام تو ديگر يعقوب نخواهد بود ، بلكه اسراييل ، زيرا نزد خدا ومردم مقاوم بوده وپيروزشده اي .) در آنجا هم بي ادبي حضرت يعقوب را درمقابل خدا نشان ميدهد ، وهم ضعف وناتواني خدا را ثابت ميسازد . خوب فکر کنيد ، آيا یک انسان عاقل ميتواند يقين کند که اين سخنان ، کلام خدا باشد ؟ ويا حد اقل سخنان يک پيغمبر معصوم ؟ هرگز خدا پاک ومقدس است ، الله متعال (جل جلاله) ذات قوي و بي نياز است ، وحضرت يعقوب (عليه السلام ) نيز ازچنين قصه ها وحکايات پاک ومنزه است . 6- دليل ششـم : نسبت دادن پشيماني وجهل به خدا : بايبل با نهايت بي احترامي به خدا نسبت پشيماني ، حزن ، وتاسف را به خدا ميدهد ، وميگويد : (( هنگامي که الله ديد مردم غرق درگناهند ودايما بسوي زشتي ها وپليدي ها مي روند ، از آفرينش انسان متاسف ومحزون شد )) سفر پيدايش ، فصل 6 ، شماره 5-6 ، صفحه 5. بايبل ميخواهد بگويد که خداييکه خالق جهان است ، نميدانست که اولاد آدم گناه ميکنند ، بنابراين آنان را خلق نمود ، وزمانيکه ديد که آنها گناه ميکنند ، از آفرينش آنها پشيمان شده ، متاسف و غمگين گشت . آيا يک انسان عاقل که خداي عزوجل را خالق همه ی جهان ميداند ، او را عالم به تمامي امور قبلي وبعدي جهان ميداند ، اين گفته هاي بايبل را بجز خرافات وتهمت و بي احترامي به ذات الله ( جل جلاله) چيزي ديگري خواهد خواند؟ هرگز . نه تنها بايبل ذات خدا را در پيدايش زمين متهم نموده ، حتي در بعضي از موارد آني نيز متهم به پشيماني ساخته است ، درمورد قوم داود و نزول عذاب برآنان چنين ميخوانيم : (( بنابراين خدا ، آن صبح مرض مهلکي بر اسرائيل فرستاد که تا سه روز ادامه داشت وهفتاد هزار نفر درآن کشور مردند ، ولي وقتي فرشته ی مرگ به پايتخت نزديک مي شد ، خدا متاسف شد، وبه فرشته فرمود: کافي است ، دست نگهدار )) کتاب دوم سموئيل ، فصل 24، شماره 15-16 صفحه 327. بدین شکل عبارات بايبل ميخواهد خدا (جل جلاله) را چنان معرفي کند که او از عاقبت کارهاي خود بي خبر بوده ، ونتيجه ی هيچکاري را نميداند ، بنابراين با انجام بعضي از کارها ، مانند ساير انسانها پشيمان ميشود. خلاصه اينکه با مطالعه بايبل هرانسان خداپرست وخدا دوست احساس ميکند که اين کتاب ، براي خداشناسي وخدا پرستي نیست، بلکه توهيني به خدا و راهي براي بي خدايي است ، زيرا اين کتاب ذات خدا ( جل جلاله) را با چنان صفات زشتي بيان ميدارد ، که حتي براي يک انسان عادي اين عيب ها شايسته نيست . اين سخنان زشت درمورد الله ( جل جلاله) نه تنها کلام خداي پاک نيست ، بلکه حتي کلام حضرت عيسي (عليه السلام) نيز نميباشد ، زيرا پيامبران مقام مقدس الهي را بي نهايت احترام نموده ، او را ذات قادر ، قوي ، عالم ، وخالق جهان ميدانند ، الله ( جل جلاله) عالم است ، وازنتايج تمامي امور قبل ازوقوع وتجربه با خبرست ، بنابراين پشيمان وتاسف به ذات مقدس وي شايسته نيست ، همچنان صفات جهل ، بي خبري ، کشتي گيري ، فريب کاري درکشتي ، صفات انسانهاي ضعيف ميباشد ، که اين صفات به ذات الله ( جل جلاله) شايسته نبوده ، ونسبت دادن اين صفات به الله (جل جلاله) نهايت بي احترامي به ذات مقدس وي ميباشد . از الله (جل جلاله) استدعا ميکنيم که عقل وفکرمارا باز نموده ، تاحقيقت ها را بدرستي بدانيم وذات پرور دگار متعال را بخوبي بشناسيم .
|