تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

خدمتکاران منزل، اما...؟

اسم پیش از اسلام: مریم

اسم بعد از اسلام: مریم

شغل: خدمتکار

وضعیت تأهل: متأهل

ملیت: نپالی

 

داستان نومسلمان نپالی

خدمتکار خانه، اما؟

اسم من مریم است. من زنی از نپال می باشم. حدود سی و هفت سال سن دارم. تحصیلاتم تا سطح ابتدایی ادامه داده ام، شوهر کرده و چهار فرزند دارم. من، شوهر و فرزندانم در یک روستای کوچک زندگی می کنیم. من به همسرم در تأمین معاش کمک کرده و در خانه شیرینی پخته و شوهرم آن را در مرکز فروش شیرینیجات به فروش می رساند. همه ی بچه هایم به مدرسه می روند و یکی از پسرهایم ازدواج کرده است.

هم تراز، اما...؟

من، درصورتی که حاجتی داشتم، به محل عبادت موجود در روستایم می رفتم. وقتی از بتی که در آنجا مورد پرستش قرار می گیرد چیزی طلب می کردم، پاسخی نمی گرفتم.

برای همین به سودمند بودن این بت ها چندان باوری نداشتم. چیزی هم درباره ی دین اسلام در کشور نپال نشنیده بودم. در مدت اقامتم در کشور کویت که سه سال با خدمتکارانی در آن جا زندگی می کردم، کودکانی را می دیدم که نماز می خواندند و حسرت می خوردم که چرا نمی توانم مانند آن ها نماز بخوانم. دختر صاحب منزل موقعی که خانه را نظافت می کردم از من می خواست که به قرآن دست نزنم چون مسلمان نیستم. از این موضوع ناراحت بودم. به حمام می رفتم و گریه می کردم. من از داخل درد می کشیدم و قلبم از انده پر بود.

ورود به دین اسلام

من علاقه داشتم که به دین اسلام روی آورم. اما نمی دانستم که این کار چگونه امکان دارد. همیشه در ترس و اندوه بودم که هرگز نخواهم توانست یک زن مسلمان باشم.

یک دوست هندی مسلمان داشتم و آنچه در دل داشتم را برایش گفتم و از او درباره ی چگونگی درآمدن به آئین اسلام پرسیدم و او هم من را راهنمایی کرد.

از شادی به گریه افتادم و بلافاصله مسلمان شدم و الحمدلله قبل از آن که مرگ به سراغم بیاید اسلام خود را اعلام کردم.

آموختن دین اسلام

در نپال کسی شما را به اسلام دعوت نمی کند و کسی به نماز یا عبادت خدا راهنمایی ات نمی نماید، اما در اینجا کسانی را می بینم که کمکت کرده و اسلام را برایت توضیح می دهند و از این کار احساس خوشبختی می کنند. بسیار خوشحال می شوم وقتی کودکان مسلمان را می بینم که نماز می خوانند و به مسجد می روند.

الحمدلله، وقتی مسلمان شدن خود را اعلام کردم، نامه ای هم برای فرزندانم نوشتم و انشاءالله جزوه ها و نشریات اسلامی هم برایشان خواهم فرستاد.

من از اینکه پیش از مرگ اسلام آورده ام بسیار سعادتمند هستم. خداوند را بسیار شکر می گویم به خاطر این نعمت. اکنون می خواهم دعا و قرائت قرآن کریم را بیاموزم تا بتوانم به طور صحیح نماز بخوانم و به زیبایی دعا کرده و با خداوند مناجات نمایم.

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com