تاریخ چاپ :

2024 Nov 24

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

توسل نویسنده: عبدالظاهر داعی

توسل عبارت است از وسيله قرار دادن هر نوع عمل صالحي كه موجب رضايت خدا و تقرب به او گردد. برای حل مشکلات از کدام وسایل می توان استفاده نمود؟

برای حل مشکلات شروط ذیل مهم است:

شرط اول: انسان مومن برای رفع مشکل خود فقط از ذات پروردگار (جل جلاله) کمک بخواهد. و دست دعا را فقط به بارگاه او بلند نماید. زيرا الله (جل جلاله) ما را راهنمائي كرده تا تنها از او كمك بخواهيم، چنانچه که در هر ركعت نماز مى گوييم: {إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}(الفاتحة: 5) پروردگارا تنها تو را مى پرستيم، و از تو ياري مى جوييم.

و در جای دیگری الله (جل جلاله) می فرماید: {وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ} (غافر: 60)

و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا برای تان اجابت كنم.

ادعو: فعل امر است به معنای بخواهيد. و(يا) را يای متکلم مي گويند و الله امر نموده است که فقط از من بخواهيد. و باز فرموده است که (استجب لکم) من برای شما اجابت ميکنم.

شرط دوم: عقيده داشته باشد که هيچ کسی نسبت به الله به او مهربانتر و نزدیکتر نيست، بنابراين اول به ذات مهربان، ذاتی که از همه به او نزدیکتر است رجوع نمايد.

و الله بندگان را ارشاد و راهنمائي كرده تا فقط او را بخوانند، و غير از او را نخوانند، و وعده به اجابت داده است، چنانچه می فرماید: {وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ} (البقرة: 186)

«و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم پس [آنان] بايد به فرمان من گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.»

شرط سوم: به اموری توسل نماید که مطابق قرآن و سنت باشد.

اکنون باید بدانیم که کدام توسل مطابق قرآن و سنت است که از آنها درهنگام مشکلات استفاده نماييم؟

ج: توسل به امور ذیل مطابق قرآن و سنت مي باشد:

1- توسل به ذات الله (جل جلاله): هرگاه برای ما مشکلی رخ دهد، مستقيما نام پروردگار را بزبان مي آوريم. مثلاً می گوییم:

- (يا الله (جل جلاله) مشکلی دارم، مشکل گشا فقط تو هستی مشکلم را رفع نما)

- (يا الله (جل جلاله) مريض هستم شفا دهنده فقط تو هستی، برايم شفا بده).

اصلا شفا دهنده پروردگار است، ومومن حقيقی بايد اين عقيده را داشته باشد، ولی پروردگار اسبابی را نيز مشروع نموده است، بنابراين ما بايد به نزد طبيب برويم، دوا بگيريم، اسباب دنيوی را استعمال کنيم، وسپس عقيده داشته باشيم که شفا دهنده حقيقی پروردگار است، زيرا در همين دوا گاهی شفا مي باشد وگاهی هم نمي باشد، اگر پروردگار بخواهد همين دوا را سبب نموده ما را صحت ميبخشد .

انسان مومن عقيده دارد که يگانه شفا دهنده و مشکل گشای وی الله مي باشد، به اين اساس هميشه در هنگام مشکلات خويش به او رجوع ميکند.

انسان مومن به اين عقيده ميباشد که تمامی بدی ها را فقط پروردگار ميتواند که دور نمايد. چنانچه خداوندجل جلاله می فرماید: {أَمْ مَنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ} (النمل: 62)

کيست آن ذاتی که مضطر (درمانده) را در هنگام دعا اجابت نمايد، و حالت بد را دور ميکند.

- (انسان مومن می گوید: یا الله جل جلاله فرزندی ندارم، برایم فرزند صالحی را نصیب نما.) زیرا انسان مومن عقیده دارد که خالق و دهنده فرزند الله جل جلاله است و جز او کس دیگری نمی تواند به کسی فرزند بدهد.

2- توسل به يکی از نامهاي الله جل جلاله: مثل: يا غفور، يا رحيم، يا رحمن، يا ذالجلال والاكرام، و مثل دعاي مشكلات و غم كه از حضرت عبدالله ابن مسعود(رضی الله عنه) روايت شده است: اللهم إني عبدك،ابن عبدك، ابن امتك، ناصيتي بيدك ماض في حكمك، عدل في قضاؤك، أسالك اللهم بكل اسم هو لك سميت به نفسك، او انزلته في كتابك أو علمته احدا من خلقك او استاثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي.

3- توسل به صفات الله جل جلاله: مثل (اللهم إنی أسالك بأسمائك الحسنى و صفاتك العليا) الهی به نامها حسنی و صفات عالی ات از تو ميخواهم. (اللهم برحمتك أستغيث) ای الله (جل جلاله) به رحمت تو داد رسي و استغاثه ميكنم.

4- ايمان خود را به بارگاه الهی تقديم نمودن: مثل: (اللهم إني آمنت بك و برسولك فاغفر لي و وفقني): «الله (جل جلاله) من به تو و رسولت ايمان آورده ام، مرا ببخش و موفقيت نصيبم کن.»

چنانچه خداوند(جل جلاله) صفت مومنین را برای ما بیان نموده که می گویند: {رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ} (آل عمران: 193)

«پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى‏خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد پس ايمان آورديم، پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را از بین ببر و ما را در زمره نيكان بميران.»

5- توسل بواسطهی اعمال صالحه: مثلا انسان در دعای خود ميگويد: الهی من بخاطر رضايت تو نماز خواندم اگر مورد قبولت واقع شده باشد مرا از اين مشکل خلاص کن.

الهی من بخاطر رضايت تو فلان کار نيک را انجام دادم، الهی اين عمل را خاص برای رضايت تو انجام دادم اکنون مرا از اين مصيبت خلاص کن. اين اسلوب در احاديث مبارک ذکر گرديده است.

 از ابو عبد الرحمن عبد الله بن عمر(رضی الله عنه) روايت است که فرمود: از آنحضرت (صلی الله علیه وسلم) شنيدم که می فرمود: از مردمان قبل از شما سه شخصی بودند، که به سفر رفتند و برای سپری کردن شب وارد غاری شدند، ناگهان سنگ بزرگی از کوه سرازير گرديده و دهن غار بسته شد، سپس آنان گفتند: هيچ چيزی شما را از اين سنگ بزرگ نجات نخواهد داد، مگر اينکه از خدا بخواهيد که به برکت اعمال نيک تان، شما را نجات دهد.

مردی از ميان شان گفت: ای الله (جل جلاله)! من پدر و مادری داشتم که پير و خيلی ضعيف بودند و قبل از ايشان هيچ يک از اعضای خانواده، و خدمتگاران را سير آب نمی کردم، روزی در جستجوی چيزی به دور رفتم و زمانی بازگشتم که آن دو بخواب رفته بودند، من حصهی شير شان را دوشيدم، چون ديدم که آنها به خواب رفته اند، روا ندانستم که آنها را از خواب بيدار کنم و يا يکی از اعضای خانواده و خدمتگزارانم را شير بنوشانم، من همچنان صبر کردم که آنها بيدار شوند، و ظرف شير هم در دستم بود تا لحظه ای که صبح دميد، در حاليکه فرزندان خورد سالم در پيش پايم از گرسنگی سروصدا می کردند. پس آنها از خواب بيدار شده و حصهء شير خود را نوشيدند.ای الله (جل جلاله)! اگر اين کار را براي رضايتت کردم ما را از اين مشکل (مشکل سنگ) نجات ده. پس آن سنگ بزرگ کمی دور شد به شکلی که از آن برآمده نمی توانستند.

دومی گفت: ای الله (جل جلاله)! دختر عمویی داشتم که محبوبترين مردم در نزدم بود، و در روايتی آمده که: من با بالاترين درجه ای که مردان زنان را دوست می دارند او را دوست می داشتم، و خواستم با وی هم بستر شوم، ولی او امتناع ورزيد، تا اينکه سالی فرا رسيد که قحطی بود، وی خود نزدم آمد، من به وی يکصد و بيست دينار دادم که خود را در اختيارم بگذارد، و او اين کار را کرد، چون بر وی تسلط يافتم، در روايتی آمده که چون در ميان قدمهايش نشستم، گفت: از خدا بترس و اين مهر را (کنايه از پردهی بکارت است) جز به حقش دور منما، من در حاليکه او را از همه بيشتر دوست می داشتم از وی روی برگرداندم و از طلايی که به وی داده بودم هم گذشتم، ای الله (جل جلاله)! اگر اين کار را بخاطر رضایتت کردم ما را از اين مشکل نجات ده. سنگ قدری آنسوتر رفت، ولی آنها هنوز نمی توانستند بيرون بيايند.

سومی گفت: ای الله (جل جلاله)! من اشخاص را به کار گماشتم و مزدشان را هم دادم، بجز از يک مرد که دستمزدش را گذاشت و رفت. من مزدش را به تجارت انداختم، که از آن سود زيادی عايد شد، و مال فراوانی بدست آمد، وی پس از مدتی نزدم آمده گفت: ای بندهی خدا مزدم را بده، من گفتم: همهء شترها، گاوها، گوسفندها و غلام هايی را که می بينی از مزد شماست. گفت: ای بندهء خدا مرا مورد تمسخر قرار مده. گفتم: من ترا مسخره نمی کنم، آنگاه وی همه را گرفته و با خود برد و چيزی باقی نگذاشت، ای الله (جل جلاله)! اگر اين کار را برای تو نموده ام ما را از اين مشکل نجات ده. آنگاه سنگ از دم غار به کنار رفت و آنها از غار بيرون آمده و به راه افتادند. متفقٌ عليه.‏

 دروسي که از اين حديث شريف گرفته ميشود:

الف: درهنگام مشکلات انسان ميتواند اعمال نيک و خوب خود را بيان داشته و بخاطر رضايت الهی از آن عمل نيک، خلاصی از مشکل را دعا نمايد چنانچه هر کدام آنها گفتند (اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتُ فَعَلْتُ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ فَفَرِّجْ عَنَّا مَا نَحْنُ فِيهِ): «پروردگار هرگاه من اين کار را براي رضايت تو کرده باشم، براي ما خلاصي از اين مصيبت را نصيب نما.»

ب: اعمال نيک سبب خلاصی از مصيبت ها ميگردد، بنابراين هر مسلمان بايد دايماً به اعمال نيک مبادرت ورزد. تا در هنگام مصيبت وسيله اى براى نجات اش داشته باشد.

6- توسل به الله با ذكر حال خودش: مثلاً شخصی حال بيچارگي و ناتواني خود را بيان داشته به الله رجوع نمايد، مثل دعاي حضرت زكريا(علیه السلام ) که خداوند(جل جلاله) آنرا در قرآن کریم برای ما بیان داشته می فرماید: {قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا - وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا - يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا} (مريم: 4-6)  

گفت پروردگارا من استخوانم سست گرديده و [موى] سرم از پيرى سپيد گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو نااميد نبوده‏ام- من پس از خويشتن از بستگانم بيمناكم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشينى] به من ببخش- كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب [نيز] ارث برد و او را اى پروردگار من پسنديده گردان.

7- توسل به دعاي يك شخص نيك: مثلا به نزد يك انسان با تقوا كه حيات داشته باشد، مثلا استاد، پدر، مادر و غیره اشخاص صالح و نیک، رفته و از او بخواهد برايش دعاي خير كند، خودش نيز اعمال نيک نمايد، و سپس دعاي آنانرا مطالبه نمايد، صحابه (رضی الله عنهم) از پيامبر(صلی الله علیه وسلم) ميخواستند تا برايشان دعا نمايد، درحاليکه خود شان اعمال نيک مينمودند.