|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
تعدادی از محققین و دانش پژوهان فرانسوی به دین اسلام مشرف شدند |
وینست مونتین وینست مونتین یکی از محققان و جهانگردان فرانسوی می باشد که به مطالعه ی مسائل عرب و اسلام علاقمند بود. او سال های زیادی را در خاورمیانه و کشورهای عربی سپری نموده است. وی همچنین سفری به ایران و سنگال و اندونزی و خیلی از کشورهای دیگر نیز داشته است. بیش از صدها مقاله و کتابچه از جمله، اسلام در اندونزی، جهان اسلام و عرب، و غیره منتشر ساخته، که اکثر آنها راجع به اسلام و مسلمانان و جهان عرب می باشند. همچنین کتاب ابن خلدون را به زبان فرانسوی ترجمه کرده است که ترجمه ی این کتاب حدود شش سال طول کشید. در پایان تورهای جهانگردی خود به این نتیجه رسید که بهترین دین اسلام است و در کشور موریتانی شهادتین را اعلام نمود. روزنامه های فرانسوی جهان عرب و ماجرای اسلام آوردن وی را در چندین شماره به چاپ رساندند. در اینجا داستان مسلمان شدن آقای مونتین را بیان می داریم. - چگونه به اسلام علاقمند شدید؟ وقتی که شخصی اسلام را می پذیرد، در واقع او دینی را قبول کرده نه اینکه چیزی را از خودش درآورده باشد. به عبارت دیگر وی عقیده ی جدیدی که در این جهان وجود دارد را انتخاب نموده است. مسیر زندگی که خیلی روشن و واضح است و باعث شده ملت های زیادی توسط این عقیده با هم یکی شوند. برای من این حقیقت به این معناست که بر خلاف سن بالایی که دارم باید با نفس خود مقابله نموده و در دینی که در میان مردم فقیر خاورمیانه و منطقه ای نا آرام و بحرانی که یک طرف آن مردم رنج دیده ی فلسطین را در برگرفته پایدار و مقاوم باشم. همچنین باید خود را از قدرت های بزرگ دور نگه دارم و دنبال پول و ثروت نباشم و این به دین معنا نیست که گوشه نشین شوم نه بلکه باید طرف عدالت و صداقت را بگیرم. ما دنیای معاصر را اینچنین می بینیم که برای خود هدفی دارد و روش های رسیدن به آن را توجیه می کند، مایه ی تأسف است که فکر کنیم هر کسی دین اسلام را قبول کند درواقع ارزش های والا را رد کرده است. فرانسه وطن من است اما کشورهای عربی سرزمین معنویات و معراج من به سوی پروردگار می باشد. عقیده ام نسبت به اسلام نمایانگر شوق و علاقه ی درونی من است و در نهایت هدفم از زندگی این است. تغییر مذهب من به سوی اسلام به عوامل مذهبی، نژادی و اجتماعی و همچنین انگیزه فرهنگی و حمایت های درونی بستگی دارد. با نگاه به عوامل مذهبی این فرمایش پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را به خاطرمان می آوریم که می فرمایند: هر بچه ای که به دنیا می آید فطرتاً مسلمان است اگرچه پدر و مادرش او را مسیحی، یهودی و یا غیره تربیت کنند. در یک خانواده ی کاتولیک به دنیا آمدم، و در آخر از دینی که از بچگی بر من تحمیل شد دست کشیدم. مسیحیت برایم بسیار مبهم بود، و به نظر می رسید که هیچ استفاده ی بهینه ای ندارد. روشن بود که برای ارتباط با پروردگار نیازی به میانجی و رابط نیست. از آن پس احساس کردم مانع بزرگی میان اسلام و مسیحیت وجود دارد یعنی الوهیت دانستن عیسی مسیح که در اسلام به کلی رد شده است، و پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم که مسیحیان آن را قبول ندارند. بنابراین تمام تلاش ها برای مصالحه کردن به نظر می رسد که چیزی جز آشفتگی و سردرگمی نیست. برای من ضروری است که بین این دو یکی را انتخاب نمایم، اسلام یا مسیحیت. - چگونه با قرآن آشنا شدید؟ برای اولین بار با ترجمه ی قرآن به زبان فرانسوی که توسط آندریا ریار در سال 1647، منتشر شده بود مواجه شدم. در واقع این کتاب اولین ترجمه ی قرآن به زبان فرانسوی می باشد. هنگامی که در مدرسه ی نظامی فرانسه مشغول به تحصیل بودم توسط یکی از افسران که در ارتش فرانسه خدمت می کرد با این کتاب آشنا شدم. آن موقع بین سال های 1934و 1936، بود. هر هفته چند بخش از قرآن را مطالعه می کردم. - واکنش شما در برابر مسیحیت و نظریه ی مسیح پسر خدا است چه بود؟ طبق این آیات از قرآن که می فرماید: «ای اهل کتاب از حد مگذرید در دین خود و نگویید بر خدا مگر سخن راست، جز این نیست که عیسی مسیح پسر مریم پیامبر خدا است و کلمه ی اوست، انداخت آن را به سوی مریم و وحی است از جانب خدا پس ایمان آرید به خدا و پیامبران او و نگویید خدایان سه هستند بازآیید از این نوع گفتار تا این بازماندن بهتر باشد شما را، جز این نیست که خدا معبود یگانه است، پاکی است خد ار از آن که باشد او را فرزندی مر او را است آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است و بس است خدا کارسازنده.»(4:171) و نیز ففرموده است: « هر آیینه کافر شدند کسانیکه گفتند که خدا سوم کس است و هیچ اله بر حق نیست مگر اله یگانه و اگر بازنیایند از آنچه می گویند، خواهد رسید کافران را از ایشان عذاب درد دهنده.» (5:73) و «و نیست هیچکس او را همانند.» (112:4) تنها نظریه و گفته هایی برایم قابل قبول و منطقی هستند که بر اساس فرمایشات قرآن باشد. اوایل مسیحیت چندان از عقیده ی اسلام دور نبود ولی در سال 320، میلادی نظریه مسیح پسر خدا می باشد در میان مسیحیان رواج پیدا کرد. نمی توانم چنین عقیده ی بی ربطی را در دین مسیحیت بپذیرم، به ویژه تثلیث که خداوند در قرآن در این باره می فرماید: «و به سبب گفتن ایشان که هر آیینه ما کشتیم عیسی مسیح پسر مریم را که در واقع پیامبر خدا بود و نکشته اند او را و بر دار نکرده اند او را و لیکن مشتبه شد بر ایشان و هر آیینه کسانیکه اختلاف کردند در باب عیسی در شک انداز حال او و نیست ایشان را به آن یقینی، لیکن پیروی ظن می کنند و به یقین نکشته اند او را.» (4:157) می دانیم که مسلمانان به قرآن به عنوان کلام خدا ایمان دارند همچنانکه انجیل این حکم را برای مسیحیان دارد. مسیح برای آنها کلام خدا است. شک ندارم که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نیز پیامبر واقعی است. ایمان دارم که همه ی پیامبران وجود ایشان را تضمین کرده اند که پیامبر خدا است و برای تمام بشریت فرستاده شده است. پیام او هم در کتاب عهد عتیق و هم جدید هویدا است. بهترین اثبات کننده برای من قرآن است. -چه عواملی باعث شد تا متوجه دین اسلام شوید؟ تعداد زیادی از موارد اجتماعی و اخلاقی وجود داشت تا مرا به سوی دین اسلام روانه سازد. پس از مطالعاتم دریافتم که دین اسلام موافق اصیل بودن گناه نیست. در اسلام چنین باوری وجود ندارد که گناه تمام انسان ها روزی روی دوش کسی بیافتد، درواقع مسیحیت باعث رشد تکاپوی آدمی نمی شود. در اسلام آرامش خاصی رو پیدا کردم که در هیچ مذهبی با آن روبرو نشده بودم. چنانکه اسلام روح و جسم را از هم جدا نمی داند بلکه برای ذهن و جسم اهمیت زیادی قائل است. حرکت بعدی مسائل اجتماعی بود که مرا به سوی اسلام کشاند. پذیرفتن اسلام به این معنی است که من عضو ملت ششصد میلیونی اسلام شده ام. درواقع سی سال از عمر گرانبهای خود را در کشورهای مسلمان نشینی چون آفریقای شمالی، ایران، لبنان، سنگال و غیره سپری نموده ام. هر کجا که می رفتم مسیر زندگی مشابهی نظیر تمایلات انسانی، عقیده ای یکسان را در آنجا می یافتم. ممنوعیت غذایی هیچ گاه مرا آزرده خاطر نکرد زیرا الکلی و سیگاری نبوده و می توانستم بدون گوشت خوک هم غذایی مفصل داشته باشم. پنج رکن اسلام نمایان کننده ی ثبات شخصیتی در انسان است. زبان عربی زبان ارتباط معنوی می باشد چرا که هیچ کس نمی تواند بدون دست یابی به فرهنگ و زبان عربی، قرآن بخواند و یا ترجمه نماید. تکیه گاه قران کریم درواقع اندیشیدن و تفکر کردن به زبان عربی است. با خواندن کتاب های سرشار از هوش و زکاوت ابن خلدون، یا اشعار مشهور الموطنبی، آثار فیلسوف معروف ابن رشد، و خیلی های دیگر تأثیر آیات قرآن را در آنها مشاهده می کنید. به خاطر مشرف شدنم به دین مبین اسلام تبریکات زیادی را دریافت نمودم، از جمله برادری مسلمان از اندونزی و یک کشیش عرب بود. اولین نماز جمعه را مسجد ریمال در ناکشات خواندم، مهمترین اتفاقی که در سال 1977، در زندگیم افتاد. از آن به بعد نام منصور الشفیع را برای خود برگزیدم، این نام به عربی معادل اسم مسیحی خودم "وینست" است. در این مرحله تنها حمایت و پشتیبانی پروردگارم را چراغ راه زندگیم می دانم. ترجمه: مسعود |