تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

فوزالدین احمد اورینگ، واعظ و مددکار اجتماعی از هلند

به دشواری می توانم بیان کنم که شور و علاقه ام به جهان شرق برای اولین بار چگونه به وجود آمد. ابتدا کاملاً به صورت زبان شناسی بود. وقتی هنوز در مدرسه ی ابتدایی درس می خواندم شروع به یادگیری زبان عربی نمودم. چون کسی نبود که در این باره کمکم نماید بنابراین پیشرفت چندانی نداشتم. نمی توانم بگویم که توسط زبان عربی بود که با دین اسلام آشنا شدم، اوایل چند کتاب خریدم که همه ی آنها به وسیله ی نویسندگان غربی نوشته شده بنابراین زیاد عاری از غرض نبودند. کم کم به حقانیت پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم اعتقاد پیدا کردم. اما دانسته هایم راجع به اسلام محدود بوده و کسی نبود که راهنمایم کند.

کتابی که بیشتر از همه روی من تأثیر داشت تاریخ ادبیات فارسی بود که در میان آن ترجیع بند هاتف اصفهانی و هفت بند محتشم کاشانی در آشنایی من با اسلام و پذیرفتن آن نقش داشتند. اول از همه اشعار هاتف مرا به وجد آورد به طوریکه تصور خیالی زیبایی از روح به من ارائه داد. سپس تلاش برای به دست آوردن حقیقت باعث شد تا به اعتقاد والایی در زندگیم برسم. این اعتقاد والا همان ایمان به وحدانیت پروردگار بود و اینکه تنها او است که از من حمایت می کند.

طبق علاقه ی خود و خواسته ی مادرم برای تعالیم دینی به کلاس خصوصی رفتم. البته این فقط برای پیروی از اصول و عقاید مسیحی نبود بلکه برای بالا بردن سطح آگاهی هایم لازم و ضروری بود. فکر می کنم مدیر مدرسه تا حدودی غافلگیر شد وقتی که در پایان برنامه ی آموزشی انشایی را تحویل دادم که در آن به پیروی از عقاید اسلامی اعتراف کرده بودم.

آن موقع عقاید من بسیار ابتدایی و کمی نامعقول بود. عقیده ای بود که اساساً به استدلال های عقلی در مقابله با هجمه های ساده ی متریالیستی دنیای غرب مجهز نبود. سپس این سؤال برایم پیش آمد که چرا باید اسلام انتخاب شود و چرا نباید در دینی که به صورت اتفاقی در آن به دنیا آمده ایم بمانیم؟ پاسخ در خود سؤال نهفته است، اسلام یعنی در آرامش به سر بردن و هدف تسلیم بی قید و شرط خدا بودن است. گرچه زیبایی و اعجاز والا و الهی قرآن در ترجمه زائل می شود، خداوند در کلام خود می فرماید: {پس راست کن روی خود را برای دین حنیف شده، پیروی کن دین خدا را که پیدا کرد مردمان را بر آن که تبدیل برای دین خدا نیست، این است دین درست ولیکن اکثر مردمان نمی دانند.} (30:27)

همچنین اسلام تنها دین خالص و پاکی می باشد که مانند مسیحیت و دیگر ادیان اسطوره و افسانه ها در آن جایی ندارد. در مقایسه با تعالیم مسیحیت که در آن طفل تازه به دنیا آمده مسئولیت گناهان اجدادش را به عهده دارد، خداوند در این باره می فرماید: {و او آن است که ساخت شما را جانشینان در زمین و بلند کرد بعضی را بالای بعضی درجه ها تا بیازماید شما را در آنچه داده است به شما. هر آئینه پروردگار تو شتاب کننده عقوبت است و هر آئینه او آمرزنده مهربان است.}6:165

پایان