|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
حسن روف، از انگلستان بخش دوم |
بسم الله الرحمن الرحيم ...
حسن روف (انگلستان) فعال اجتماعی
در مذهب کاتولیک رومی، انسان ها را به نقص و کمبود منسوب می داند و برعکس پاپ و پیروانش را به تقدسی می رساند که چیزی مانند الوهیت است.
سپس به مطالعه ی فلسفه ی هندویسم پرداخته و آموزش های نوین آن را نزد یوبانیشادر ویدانتا فراگرفتم. در این جا نیز موارد زیادی را دیدم که برایم جالب بوده و مواردی نیز وجود داشت که با عقل من جور در نمی آمد.
در آن پاسخ مناسب و دوای درد جامعه را نیافتم و در این مکتب نیز امتیازات بسیار زیادی برای راهبان قائل می شوند در حالی که دست یاری به سوی فقرا و مساکین دراز نمی شود. انگار قسمت آنان در دنیا همین بوده و اگر زندگانی دنیا و سختی های آن را تحمل کنند ممکن است در جهان دیگر وضعیت بهتری داشته باشند.
اما به حقیقت این آئین چیزی جز وسیله ای برای زیر دست گرفتن عامه ی مردم و تسلط بر آنان نیست. چرا که این دین تنها برای تسلط بخشیدن به کاهنان است که رشته ی کارها را به دست گیرند و هیچ ارتباطی با خدا ندارد جز آنکه می خواهد وضعیت را به بهانه ی آنکه مشیت الهی است، همانطور که هست حفظ کند.
از آئین بودا مسائل عقلی و دستورات آن مطالب زیادی آموخته و در آن تلاش برای ایجاد تفاهم جهانی را می دیدم و اینکه انسان باید برای رسیدن به آن هزینه بپردازد. اما بودائیت را از تعالیم اخلاقی تهی دیدم، درست مانند آئین هندو. در این آئین شاهد آن بودم که چگونه انسان به نیروی فوق بشری می رسد، البته چنانچه مردم گمان می کنند. اما خیلی زود دریافتم که این قدرت و توانایی نشانه ی پاکی و والایی روحی نیست بلکه نشانگر پیشرفت علم و فنون تربیتی به سطوح بالاتر و چیره شدن بر شهوات و امیال و آرزوها است، مانند رشته های ورزشی.
اما در این آئین هیچ اثری از ذکر و یاد خداوند ندیدم. در آن اشاره ای به وجود خالق هستی نمی بینیم و تنها روشی شخصی برای رسیدن به برخی از اهداف می باشد. در این مذهب مسائل معنوی و روحانی مورد توجه می باشند و ادعا دارد که می تواند از لحاظ تئوری دنیا را (مانند مسیحیت) نجات دهد.
اما اگر ار لحاظ تئوری باورهای زیادی هستند که می توانند جهان را رهایی دهند، پس چرا چنین نشده و در زندگی واقعی چنین اتفاقی نیافتاده است؟ پاسخ: این ادیان و آئین ها توجهی به اکثریت غالب عموم مردم نداشته و تنها اقلیت های خاصی را مورد خطاب قرار می دادند. اگر به تعالیم مسیحیت و بودایی، آنگونه که مد نظر بنیان گزاران آن بوده، برگردیم، مشاهده می کنیم که از مشکلات اجتماعی دوری می کنند و توجهی به آن ها ندارند.
حضرت عیسی علیه السلام و بودا از پیروان خود می خواستند که دست از دارائی های و امیال دنیایی و نفسانی برداشته و به برقرار ساختن ارتباط نیکو با خداوند تاکید کرده اند، با گفته هایی مانند: "در برابر شر مقاومت نکنید." و "فکرتان را با آنچه فردا می آید مشغول نکنید." برای همین این مکاتب از لحاظ اجتماعی کاری از پیش نبرده اند، چرا که در رابطه با افراد معمولی و بالابردن سطح روحی و عقلی آنان ناتوان می باشند. شاید عجیب باشد که علی رغم سکونت داشتن در یک کشور عربی، توجه من به دین اسلام اندک و سطحی بود و آنگونه که ادیان دیگر را مورد کنکاش و بررسی قرار می دادم، دین اسلام را مطالعه نمی کردم. اولین آشنایی من با دین اسلام بواسطه ی خواندن ترجمه ی قرآن کریم که توسط "رودویل" انجام شده بود صورت گرفت و تعجبی ندارد که با مطالعه این ترجمه شور و اشتیاقی در من نسبت به دین اسلام ایجاد نگردید.
سپس با یکی از داعیان اسلامی معروف در لندن آشنا شدم، آنگاه بود که از کوتاهی اعراب در آگاه ساختن غیرمسلمانان نسبت به دین اسلام و تعالیم دین خود در کشورهای اسلامی تعجب کردم. خیلی وقت ها بی اعتمادی نسبت به بیگانگان را در بین مسلمانان می بینید که رفتاری معمول در شرق می باشد که هدف آن پنهان سازی و کتمان است به جای نشر و آشکار ساختن افکار خویش.
با راهنمایی درست داعی مسلمان، یک نسخه از قرآن کریم که توسط یک فرد مسلمان ترجمه و تفسیر شده بود مطالعه نموده و بواسطه ی خواندن تعداد زیاد کتاب اسلامی توانستم تفکر و تصور صحیحی در مورد دین اسلام کسب نمایم. مدت زیادی طول نکشید تا آنکه توانستم گمشده ای که سال ها در جستجویش بودم را پیدا نمایم.
ادامه دارد... ترجمه: مسعود |