|
|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
| لینک مشاهده : |
|
عـنوان : |
چالشی که زنان تازه مسلمان غربی با آن مواجه هستند |
|
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از اینکه جشن و مراسم تشرف این خواهر به دین اسلام به اتمام رسید، خواهر تازه مسلمان شروع به یادگیری و کسب تجربه برای زندگی کردن در میان جامعه ی مسلمانان می نماید. در مدت زمانی که فرد تازه مسلمان سعی می کند خود را با شرایط جدید وفق دهد که احتمالاً دو سال طول خواهد کشید، کم کم احساس راحتی نسبت به دین جدیدش می کند. گاهی احساس به تعالی رسیدن و گاهی احساس ضعف و فرومایگی را تجربه می نماید، بعضی اوقات ایمان آنها مورد آزمایش قرار می گیرد. آیا پروردگار در این باره به بندگانش قول پشتیبانی و حمایت نداده؟ در اینجا ماجرای چند خواهر تازه مسلمان را ذکر خواهیم کرد. برخی از آنان با ایمان قوی توانستند بر مشکلات غلبه نمایند و بعضی دیگر پس دادن این امتحان بزرگ بسیار سخت و طالقت فرسا بوده و در نتیجه اسلام را ترک نموده و بقیه جایی در این بین قرار داشتند. ماجرای اسلام آوردن کریستینا کریستینا مسلمان شدنش را از خانواده اش پنهان نگه داشت. او از کینه و تنفر والدینش نسبت به مسلمانان خبردار بود و کسی که با آنها فرق داشت را تحمل نمی کردند. بنابراین تصمیم می گیرد که مخفیانه مسلمان شود تا اینکه به جای دیگری نقل مکان کند. وی می بایست به تعهداتی که داشت عمل می نمود. در اتاقش نماز می خواند و فقط در جاهایی که از چشم والدینش به دور بود حجاب می گرفت، به ناچار به گیاه خواری روی آورده بود. یک روز پدرش هنگامی که کریستینا داشت نماز می خواند سر رسید. مانند گلوله ای او را از اتاقش بیرون انداخت و وی را به باد کتک گرفت. وی را مجبور به ترک خانه کرد و بدون سرپناه در خیابان ها آواره ماند. البته دوستانش کمک چندانی به وی نکردند و خودش با پیدا کردن شغل نه چندان پر درآمدی زندگیش را سپری می نمود. ماجرای مسلمان شدن "ماری" ماری درباره ی دین اسلام و مسلمانان بسیار کنجکاو بود. بنابراین وی در اینترنت از طریق سایت های اسلامی و گفتگو با آنها به پاسخ سؤالات خود رسید. او فهمید که زن چقدر در اسلام مورد احترام است، جایگاه وی در خانواده و اجتماع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با خبر شدن از چنین ارزش هایی، ماری را بر این واداشت تا جزئی از این جامعه شود. او مسجدی محلی پیدا کرد و قرار گذاشت تا به آنجا رفته و شهادتین را اعلام بدارد. امام پس از پایان نماز مراسم اعلام شهادتین را برگزار نمود. با اینکه تکرار کلماتی به زبان عربی برایش سخت بود ولی بالاخره توانست آن را بخواند. او در این بین به سختی توانست جایگاه خود را به عنوان یک مسلمان تثبیت نماید. ترجمه: مسعود
|
|