تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

دومین رمضان من: دیدگاه یک نو آئین

دومین رمضان من: دیدگاه یک نو آئین

 

چهارشنبه، 8 آگوست سال 2012

 ساعت 6:38 بعد از ظهر

امسال دومین رمضان است، در روزهای آغازین رمضان امسال نسبت به سال گذشته احساس راحتی بیشتری می کنم. در اولین رمضان بسیار مضطرب بودم به حدی که مریض شدم و نتوانستم دو هفته روزه بگیرم.!

 امسال احساس آرامش بیشتری می کردم، من برای فهمیدن اینکه چطور در این ماه پر برکت احساس خوبی داشته باشیم بسیار تحقیق نمودم و این تحقیقات كمك بسیاري به من کرد.

همچنین من در این باره با دوستانم و هم کلاسی هایم که به آنها افتخار می کنم مشورت کردم.

من هنوز هم احساس تنهایی می کنم زیرا من تنها فرد در خانه هستم که روزه می گیرم و به تنهایی افطار می کنم و این آسان نیست.!

 من بعد از اتمام کار و بازگشت به خانه آشپزی می کنم و از این کار لذت نمی برم، زیرا من نمی توانم با کسانی که آنها را دوست دارم لحظات لذت بخش افطار را بگذرانم.!

من در فوریه سال گذشته مسلمان شدم و چند ماه بعد از آن رمضان آغاز شد. در آن زمان من کمی سر درگم شده بودم. من نمی دانستم چه چیزی را و چگونه انجام دهم، به چه کاری اجازه داده شده است و چه چیزی ممنوع است و این موضوع کارها را برایم سخت می نمودم.

 الحمدالله من سعی کردم به بهترین نحو به وظایفم عمل کنم. سخت ترین مسأله این بود که من نمی توانستم این موضوع را با خانواده ام در میان بگذارم. من سوالات زیادی داشتم که بسیاری از آنها بی پاسخ مانده است.

براستی که اینترنت و کتاب در پاسخگوییی به سوالات به اندازه برادران و خواهران مهربان نیستند.

من به اسلام آوردنم افتخار می کنم لذا می خواهم که به همگی در این باره بگویم.

 آیا می توانید حس فردی را که بخواهد از خوشحالی زیاد با صدای بلند گریه کند درک کنید؟ وقتی من گفتم که یک مسلمان هستم، همکلاسی های مسلمانم از شادی ذوق زده شدند اما عده ای از مردم به محض آگاهی از اسلام آوردنم از من فاصله گرفتند. در هر حال من بعد از مسلمان شدنم دوستان خوب دیگری به دست آوردم که آنها نعمتی برایم محسوب می شوند.

من در یک شهر کوچک در بلژیک زندگی می کنم که در آن هیچ اتحادیه و اجتماع مسلمانان و یا مسجدی نیست، اما وقتی که برای کار به بروکسل می روم، متوجه می شوم که مسلمانان در آنجا زیاد مهربان نیستند. بدترین تجربه من در رمضان هنگامی بود که به یک خواهر مسلمان گفتم" السلام علیکم" و او تنها نگاهی خشم آلود به من انداخت و به راهش ادامه داد. من می دانم که زیاد شبیه مسلمانان نیستم، اما با این گونه عکس العمل او سرخورده شدم.

بعد از ایمان آوردنم چیزهای زیادی یاد گرفتم. من کتابهای زیادی خریدم. هر روز نماز و قرآن می خوانم. تا آخرین حد  تلاشم را می کنم تا هر چه بیشتر بیاموزم - انگار که می خواهم سالهایی را که مسلمان نبوده ام جبران نمایم.

 اکنون هدفم این است که زبان عربی را بیاموزم و به دانشگاه بروم و ان شاء الله در کلاسهای عقاید و ادیان خود را ثبت نام کنم. و بعد از آن می خواهم آنچه در این کلاسها آموختم را به بچه ها آموزش دهم. آموزش اسلام به دیگران دست آورد بزرگی برای من خواهد بود.

سخت ترین کار هنگام روزه گرفتن برای من ترک قهوه صبح است- من بدون آن روزم را آغاز نمی توانم بكنم. همچنین زودتر بیدار شدن برای خوردن نیز مشکل است. من معمولا به خواب بیشتری احساس نیاز می کنم و اغلب بعد از سحری نمی توانم بخوابم، و بیدار می مانم. لذا تمرکز کردن در اداره برایم مشکل است.

من چند ماه قبل یک برنامه خوب آن لاین به نام "How to Fast in a healthy way" یافتم و واقعا برایم کمک کننده بود. من غذاهای پرچرب و سرخ شده نمی خورم، به جای آن از حبوبات، سبزیجات، میوه ها و آب زیاد استفاده می کنم. من در وب لاگ خود این برنامه را منتشر کردم؛ زیرا فکر می کنم که بسیار مفید است. من برنامه ریزی کردم تا بهتر روزه بگیرم و روزهایم را تغییر دهم.

برای مثال: من بعد از آمدن از سرکار به خانه آشپزی می کنم و بعد از افطار کمی می خوابم. من برنامه کاریم را دوباره تنظیم کرده ام.  زودتر سر کار می روم پس زودتر می توانم به خانه بیایم، لذا وقت بیشتری برای خرید و پختن غذاها خواهم داشت. در زمان نهار به اتاق دیگر جهت نماز خواندن می روم.

من در این رمضان سعی می کنم که بیشتر صبور باشم. من درباره هر موضوعی زود عصبانی می شوم و تحت فشار قرار می گیرم پس به خود خاطرنشان می کنم که باید آرام باشم. من متوجه شده ام که احساس آرامش بیشتری می کنم و این خود زمینه ای برای آسودگی بیشتر است.

نویسنده: جک مک گیی

برگرفته از

http://www.aquila-style.com/focus-points/my-second-ramadhan-a-converts-perspective/17727/