تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

رد بر اینکه چرا ابوهریره رضی الله عنه احادیث زیادی روایت نموده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم


رد بر اینکه چرا ابوهریره رضی الله عنه احادیث زیادی روایت نموده است؟


 

1- روایت فراوان ابوهریره رضی الله عنه در آن مدت کم که نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم بود چه شگفتی دارد؟ در حالی که سه سال، همنشینی با رسول الله صلی الله علیه وسلم زمان اندکی به شمار نمی‌ رورد. آیا عقلاً و عادتاً جائز نیست که افرادی در مدت کمی فعالیت های زیاد و کارهای بزرگی انجام بدهند که افراد دیگر نمی ‌توانند آن کارها را در مدت زمان کوتاهی انجام دهند؟ معمولاً حافظه و علاقه و استعداد و دوری از فعالیت‌ های دنیایی بر جمع ‌آوری و یاد گرفتن علم تأثیر گذاراند.


در عصر خودمان نیز دانشجویان و دانش ‌آموزانی را می‌ بینیم که در مدت کوتاهی همراه اساتید خود بودند و به اندازه ‌ای از سخنان آنها یادداشت برداری کرده ‌اند که شاید از احادیث ابوهریره رضی الله عنه هم بیشتر باشد. هرچند میان دوران ما و دوران آنها تفاوت‌ های فراوانی وجود دارد. همچنین بین آنان و ابوهریره رضی الله عنه از لحاظ استعداد و مسئولیت ‌های فراوان و کارهای دست و پا گیر تفاوت چشم‌ گیری دیده می ‌شود.


می ‌خواهم بگویم فراموش نکنیم بسیاری از این 5374 احادیث او از دو یا سه خط بیشتر نیستند. اگر همه‌ ی آنها را جمع‌ آوری کنید بیشتر از یک جلد کتاب را فرا نمی‌ گیرند، پس چه غرابت و شگفتی وجود دارد که ابوریه را به تعجب وا داشته است؟


2- ابوهریره رضی الله عنه در آن دوران چیزی از مال دنیا نداشت و به مقدار کمی راضی بود و اهل تجارت و کشاورزی هم نبود و تنها کاری که داشت همراهی کردن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود و همیشه در خدمت ایشان به سر می‌ برد. برای اثبات این موضوع رشته‌ ی کلام را به خودش می ‌سپاریم تا در این باره توضیح دهد. مسلم و بخاری از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌ کنند:


«إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ أَكْثَرَ أَبُو هُرَيْرَةَ، وَلَوْلاَ آيَتَانِ فِي كِتَابِ اللَّهِ مَا حَدَّثْتُ حَدِيثًا، ثُمَّ يَتْلُو ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰإِلَى قَوْلِهِ ﴿ٱلرَّحِيمُ. إِنَّ إِخْوَانَنَا مِنَ المُهَاجِرِينَ كَانَ يَشْغَلُهُمُ الصَّفْقُ بِالأَسْوَاقِ، وَإِنَّ إِخْوَانَنَا مِنَ الأَنْصَارِ كَانَ يَشْغَلُهُمُ العَمَلُ فِي أَمْوَالِهِمْ، وَإِنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ كَانَ يَلْزَمُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم بِشِبَعِ بَطْنِهِ، وَيَحْضُرُ مَا لاَ يَحْضُرُونَ، وَيَحْفَظُ مَا لاَ يَحْفَظُونَ». «مردم می‌ گویند ابوهریره حدیث فراوانی روایت کرده است اگر به خاطر دو آیه‌ ی 159- 160 سوره‌ ی بقره نمی ‌بود هیچ حدیثی را روایت نمی‌ کردم و آیه را تلاوت نمودند. «آنهایی که پنهان می ‌دارند آنچه را که از دلائل روشن و هدایت فرو فرستاده‌ ای...» مهاجرین مشغول تجارت و انصار، مشغول رسیدگی به دارایی بودند و همانا با فقر و گرسنگی، همیشه در مناسبات رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر بودم، پس من چیزهایی یاد گرفته ‌ام که آنها یاد نگرفته ‌اند و من احادیثی حفظ کرده ‌ام که آنها حفظ نکرده ‌اند».


یکی دیگر از دلایل روایت احادیث فراوان، مشغول شدن به علم و روایت و فتوی دادن بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم بود تا جایی که به امارت و ریاست هم پشت کرد.


و مهمتر از همه ی این انگیزه‌ ها، الله بخاطر دعای رسول اکرم صلی الله علیه وسلم حافظه ی خوب و روشنی به ایشان عطاء نمود، روایت شده ابوهریره رضی الله عنه از حافظه ی ضعیفش نزد رسول اکرم شکایت کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود: عبایت را پهن کن، می ‌گوید: آن را پهن کردم. با دستشان آن را گرفتند سپس فرمودند: آن را جمع کن و بپوش. عبایم را جمع کردم و پس از آن چیزی را فراموش نمی ‌کردم[1]. عالمان اسلامی این واقعه را معجزه می ‌دانند و ابوهریره رضی الله عنه در آن دوران در حفظ از همه‌ ی اصحاب برتر بود.


نسائی در باب علم و حاکم در مستدرک روایت کرده‌ اند: «زید بن ثابت رضی الله عنه گفته است: من و ابوهریره رضی الله عنه و یکی دیگر نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم بودیم، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: دعا کنید. من و دوستم دعا کردیم و رسول الله صلی الله علیه وسلم «آمین» می گفتند؛ سپس ابوهریره دعا کرد و گفت: بارالها! آنچه را دوستانم از تو خواستند من هم می‌ خواهم، بارالها! دانشی می‌ خواهم که فراموش نشود و رسول الله صلی الله علیه وسلم آمین گفتند. سپس دو صحابه ی دیگر گفتند: ای رسول الله! پس ما چه - در مورد علم که فراموش نشود -؟ فرمودند: جوان دوسی – یعنی ابوهریره – بر شما پیشی گرفت.


بخاری در تاریخش از محمد بن عماره بن حزم روایت کرده است: «در مجلسی نشسته بود که چند نفر از بزرگان صحابه آنجا بودند، ابوهریره رضی الله عنه احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را برای آنان روایت می‌ کرد. بعضی از آنها حدیث را نمی‌ دانستند و به ابوهریره مراجعه می ‌کردند، و چند بار این کار را تکرار کردند، متوجه شدم که ابوهریره از همه ی اصحاب به سنت داناتر است».


روایت دیگری که به این واقعیت اشاره می‌ کند روایت ابن حجر در کتاب «الإصابة» است: «ابو زعیزعه کاتب مروان می ‌گوید: مروان مرا پیش ابوهریره فرستاد، او هم شروع کرد به روایت کردن حدیث و مروان مرا پشت تخت نشانده بود تا آنچه می ‌گوید را بنویسم. پس از یک سال دوباره به دنبال ابوهریره فرستاد و به من فرمان داد تا بررسی کنم و من به نوشته‌ هایم نگاه می ‌کردم، حتی یک حرف را هم در خواندن تغییر نداد». صحابه و تابعین این ویژگی و صفت ابوهریره رضی الله عنه را خوب می ‌دانستند.


ابن عمر رضی الله عنه می ‌گوید: «تو از همه‌ ی ما بیشتر ملازم رسول الله بودی و از همه ‌ی ما بهتر احادیث را می‌ دانی».


امام شافعی می ‌گوید: «ابو هریره حافظ‌ترین افراد به حدیث در زمان خودش بود». آیا بعد از این روایات باز هم درست است چون احادیث فراوانی را روایت کرده است او را متهم کنیم؟ و آیا این موجب خدشه‌ دار کردن امانت و عدالت او می‌ شود؟


بر این اساس روایت فراوان او به علت ملازمت رسول الله صلی الله علیه وسلم و دوری از دنیا و روی آوردن و مشغول شدن به علم است، همچنین او هیچ مسؤلیت حکومتی و سیاسی نیز نداشته و دیرتر وفات نمود. نه اینکه کثرت روایت، باید بر اساس جایگاه شامخ و منزلت بلند در دین باشد آنچنان که نویسنده گمان برده است و در ابتدای کتابش سعی کرده بین جایگاه دینی و روایت حدیث رابطه ‌‌ای ایجاد کند، مگر خلفاء راشدین را نمی ‌بینید با اینکه جایگاه شامخی داشتند به تبحر در روایت نپرداختند، اما خلیفه‌ ی چهارم علی رضی الله عنه چون دوران ایشان بعد از سه خلیفه‌ ی قبلی است و شرایط برای علم و فتوی فراهم شده بود روایات بیشتری از ایشان نقل شده است[2].


پس ایجاد ارتباط بین جایگاه دینی و روایت فراوان، از نظر پژوهش های دینی ارزشی ندارد، گذشتگان این را خوب درک کرده بودند. اعمش از ابی صالح روایت کرده که گفته «ابوهریره از همه‌ ی اصحاب بیشتر روایت کرده است ولی از همه‌ ی آنها برتر نیست».


برگرفته از کتاب "پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم" تألیف: ابو محمد، محمد بن محمد ابوشهبه

 

 



[1]- نویسنده از مستشرق یهودی گولد زیهر پیروی کرده و حدیث را انکار می‌کند.

[2]- الإتقان ج۲ ص۱۸۷.