|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
رد بر عدم قبول حدیث مگس و بیان معجزه رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن |
بسم الله الرحمن الرحیم رد بر عدم قبول حدیث مگس و بیان معجزه رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن مقاله ی زیر برگرفته از کتاب "پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم" است. نویسنده می گوید: بخاری و ابن ماجه روایت کرده اند رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي شَرَابِكُمْ، فَلْيَغْمِسْهُ فِيهِ، ثُمَّ لِيَطْرَحْهُ، فَإِنَّ فِي أَحَدِ جَنَاحَيْهِ دَاءً، وَفِي الْآخَرِ شِفَاءً» یعنی: «اگر مگسی در ظرف غذای شما افتاد مگس را در آن فرو ببرید سپس آن را بیرون بیندازید. چون در یکی از بالهای آن شفا و در بال دیگرش بیماری است». در پاورقی بحثی را ذکر می کند به نام «جنگ و پیکار مگس» که در مجله ی «لواء الاسلام» و مجله ی «الدکتور» منتشر شد، در مجله ی دوم به ائمه و صحیحین در مورد حدیث حملات شدید و ناجوانمردانه ای کرده و آنها را با القاب بدی متصف کرده است. حالا به توضیح حدیث می پردازیم، که غوغا و جدال فراوانی بین آنهایی که حدیث را پذیرفته و آنهایی که آن را رد کرده اند، صورت گرفته، هرچند من در پایان نامه ام به نام «الوضع في الحدیث وشبه الـمستشرقین والکتاب الـمعاصرین» که با آن به درجه ی استادی[1] رسیدم، مفصلاً آن را توضیح دادم و هنگامی که از طرف ازهر شریف برای تدریس در مکه و اصلاح منهج آموزش و پرورش به آنجا رفتم بودم، در رادیو «سعودیه» در جواب یکی از شنوندگان که این حدیث را رد کرده بود، آن را بیان کردم، و در این جا خلاصه ای از این مطالب را ذکر می نمایم. راوی حدیث بخاری و ابو داود و نسائی و ابن ماجه می باشد و هیچ کدام از محدثین، سند حدیث را ضعیف ندانسته اند چرا که از نظر صحت سند در درجه ی بسیار بالایی قرار دارد و تنها بعضی از متساهلین حدیث، که از حدیث چیزی نمی دانند به متن حدیث شک کرده اند و گفته اند چگونه مگس میکروب های شفا دهنده را با خودش حمل می کند؟ و چگونه الله، شفاء و درد را با هم در یک حشره جمع می کند؟ آیا مگس تشخیص می دهد کدام یک از بال هایش را جلو بیندازد؟ علمای پیشین تمام تلاش خود را در پاسخ به این شبهه ها به کار برده اند و گفته اند هیچ مانع عقلی وجود ندارد که شفاء و درد در یک چیز جمع شود و در عالم واقع چنین چیزی مشاهده می گردد. مثلاً زنبور عسل از دهانش عسل شفا دهنده و از نیشش سم خارج می گردد. مار سمی کشنده است ولی درونش پادزهر آن نیز وجود دارد، پروردگاری که زنبور عسل را هدایت می کند تا با دقیق ترین اشکال هندسی لانه ی خود را بسازد و مورچه را راهنمایی می کند که غذای خودش را زیر لایه های زمین ذخیره کند، و برای اینکه دانه های ذخیره شده نرویند، آن را از وسط نصف کنند، آیا نمی تواند مگس را رهنمایی کند تا یکی از بالها را جلو بیندازد؟!! بعضی هم گفته اند حدیث مجاز است، منظور از بال دواء، بال کبر است و بال شفاء بال تواضع و فروتنی است. الله غیب دان می دانست که سر اعجاز حدیث آشکار می گردد و پزشکان کشف می کنند که در یکی از بال های مگس ماده ای وجود دارد برای نابود کردنِ میکروبی که در بال دیگر آن است، و اگر در ظرفی بیفتد که بال آن به ماده ی درون ظرف رسیده است، با فرو بردن بال دیگر، میکروب از بین می رود. بیانیه ی پزشکان معاصر در کنفرانسی که انجمن هدایت اسلامی در مصر برگزار نمود از این قرار است: مگس بر روی مواد کثیفی که حاوی انواع بیماری ها هستند می نشیند. مقداری از آن را بوسیله ی پاهایش منتقل می شود و بعضی از آن را می خورد. از مقدار تغذیه شده، در بدنش ماده ی مهمی به نام «ضد باکتری» تولید می کند که میکروب های بیماری زا را از بین می برد و با وجود ضد باکتری، میکروب ها نمی توانند زنده بمانند و در جسم انسان نیز این باکتری ها نمی توانند هیچ آسیبی به بدن انسان برسانند، خاصیتی در یکی از بال ها وجود دارد که ماده ی ضد باکتری را به گوشه ای از بال ها هدایت می کند. بنابراین اگر مگسی در غذا یا مایعی افتاد، میکروب های بیماری زایی که معلق بر روی پاهای مگس هستند به غذا یا شراب منتقل می شوند. نزدیک ترین پادزهر برای خنثی کردن آنها همان ماده ای است که در شکم مگس در نزدیکی یکی از بال هایش قرار دارد. و اگر بیماری در آن میکروب های منتقل شده باشد، دوای آن نیز نزدیک همان است. در مجله ی تجربه های پزشکی انگلیسی عدد 1307 سال 1927 مقاله ای نوشته شده است که ترجمه اش این چنین است: مگس ها، میکروب بعضی از امراض را در بدن خود پرورش می دهند، و پس از مدتی آن میکروب ها کشته شده و اثر آن از بین می رود، در بدن مگس ماده ای سمی بنام «بکتریوفاج» یا همان باکتری خوار پدید می آید. اگر عصاره ی این مگس ها را در محلولی نمکی حل کنید آن محلول حاوی باکتری خوارهایی می شود که می تواند چهار نوع ویروس بیماری زا را از بین ببرد. و بسیاری از پزشکان غربی در این زمینه مقالاتی را نوشته اند. اینگونه روشن می شود حدیثی که متساهلین آن را دروغ می پندارند، يكي اؤ بزرگ ترین معجزات، برای اثبات و صدق رسول الله صلی الله علیه وسلم می باشد. دو پزشک شریف، دکتر محمود کمال و دکتر محمد عبدالمنعم حسین، نظرات پزشکی را با دلایل پزشکیِ کافی برای صحت این حدیث استدلال کرده اند که ما بدون تغییر آن را نقل می کنیم[2]. نظریه ی دنیای پزشکی در مورد حدیث ذباب تحقیقات و پزوهش های علمی حدیث: «إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي شَرَابِكُمْ، فَلْيَغْمِسْهُ فِيهِ، ثُمَّ لِيَطْرَحْهُ، فَإِنَّ فِي أَحَدِ جَنَاحَيْهِ دَاءً، وَفِي الْآخَرِ شِفَاءً» را تأیید می کند. تحقیق علمی دکتر محمود کمال و دکتر محمد عبدالمنعم حسین: «اعتراضات فراوانی در مورد حدیث مگس، بخصوص از طرف پزشکان منکرین این حدیث، منتشر شده است، بدین سبب که مگس، انتقال دهنده ی میکروب های بیماری زا می باشد، ما می دانیم که در بین احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم احادیث دروغ و صحیح وجود دارد، و این وظیفه ی عالمان حدیث است که آن را بررسی کنند و نظر خود را ابلاغ نمایند و صحت و سقم حدیث را بیان کنند. علمای حدیث و فقهای برجسته برای بیان صحت حدیث به نقد و بررسی رجال حدیث می پردازند، اما برخی از پزشکان از جهت پزشکی به این قضیه نگاه کرده اند و گفته اند که حدیث دروغ است. ما دوست داریم در این چند سطر به توضیح آن بپردازیم. این حدیث را بر سه مبنا بررسی می کنیم: 1- عدم تعرض و دخالت در صحت و سقم حدیث. چون این عمل در حوزه ی اختصاصی فقها و علمای حدیث است که در این زمینه تحقیق کرده اند، و آنها بهتر می دانند که چگونه احادیث ضعیف را از صحیح تشخیص دهند. 2- دستاوردهای علمی به فرض صحت حدیث، برای رسیدن به حقایقی که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن به ما خبر داده اند. الله متعال در مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ﴾ [النجم : ٣-٤] «هرگز بر اساس هوی و هوس سخن نمی گوید بلکه وحیی است که به او ارسال شده است». 3- قبل از تحقیق و بررسی کافی و مراجعه به مصادر علمی در مورد حشرات به نقد حدیث نپردازند. به همین دلیل، ما پس از مطالعه ی بسیار و گفتگوهای زیادی که بین دو گروه در مجلات و روزنامه ها صورت گرفته است، تلاش کردیم که حق را در جای خودش قرار دهیم، عده ای بعد از خواندن نظرات علمای حدیث در مورد صحیح بودن آن، تردیدی در تصدیق آن پیدا نمی کنند. و عده ای تلاش می کنند تا به مراجع علمی برای تأیید این حدیث مراجعه کنند. در مراجع و اسناد علمی آمده که استاد آلمانی «بریفیلد» از دانشگاه «هال» در سال 1871 متوجه شد پشه های خانگی به انگل هایی از جنس قارچها آلوده شده اند، که آن را «امبوزا موسکی» از خانواده ی «انتو موفترالی[3]» از گروه «زیگو مایسس[4]» و «فیکو مایسس[5]» نامید. این قارچها زندگی خود را در روغنی که در شکم مگس است ادامه می دهند. شکل آن انگلها دائره ای است سپس دراز می شوند و از راه سوراخ های تنفسی یا مفاصل شکمی از درون مگس بیرون می آید و در خارج از بدن مگس قرار می گیرند. چرخه ی زاد و ولد این انگل ها اینگونه ادامه می یابد. و تخم های آن انگلها در درون سلول هایی جمع می شوند تا جایی که سلول توانایی نگهداری آنها را داشته باشد. پس از مدت معلومی و به علت تجمع زیاد، این سلول ها منفجر شده و تخم ها تا مسافت دو سانتیمتر به بیرون پرت می شوند. در اطراف یک مگس مرده و رها شده بر شیشه، فرصت خوبی برای تولید این نوع میکروب هاست. سلول مستطیلی که انگلها در آن نگهداری و سپس به بیرون پرتاب می شوند در اطراف قسمت سوم و آخر مگس می باشد که بر شکم و پشت آن قرار دارد .. و این قسمت سوم و آخر مگس، زمانی که مگس بر هر جایی می نشیند، همیشه در بالا قرار می گیرد تا تعادل مگس را برای پرواز حفظ کند. همان طور که گفتیم انفجار، پس از بالا رفتن فشار مایع درون سلول های مستطیلی به وقوع می پیوندد و این زمانی است که تا حد معینی فشار صورت گیرد، این عمل باعث می شود مایع درون سلول، در اطراف سلول های مستطیلی قرار گیرد و هنگام انفجار از آن مایع و تخم ها قسمتی از سیتوپلاسم از قارچها جدا شده و از سلول خارج گردد. آنچنان که استاد: «لانجیرون» بزرگ ترین دانشمند قارچ شناسی در سال 1945 گفته: همانطور که گفتیم این قارچها در اشکال دائره ای در درون بافت های مگس زندگی می کنند و آنزیم های قوی را دسته بندی می کند که می تواند اجزاء حشره های حامل بیماری را ذوب کند. از سوی دیگر در سال 1947م آنتی بیوتیک هایی به نام جافاسین توسط آرشتین و کوک از انگلیس و رولیس از سویس در سال 1950م از قارچ هایی از همان گروهی که بیان کردیم کشف کردند. قارچ هایی که در بدن مگس زندگی می کردند. این آنتی بیوتیک ها باکتری های گِرَم منفی و مثبت مختلفی را از بین می برد. از جمله ی این باکتری ها: وبا و تیفوئید و اسهال خونی است. و در سال 1948 م برایان، کورتیس، جیفیریس و ماکجوان از بریتانیا آنتی بیوتیک هایی به نام کلوتینیزین از قارچ های مورد نظر کشف کردند. آنتی بیوتیک هایی که بر باکتری های گِرَم منفی تاثیر بسیار دارد؛ مانند: اسهال خونی و تیفوئیدی. همچنین در سال 1949م کوکس و فارمر از انگلیس و جرمان، روث، اتلنجر و بلاتنر از سویس، آنتی بیوتیکی به نام انیاتین از همان قارچ های که در بدن مگس زندگی می کنند، جدا کردند. آنتی بیوتیکی که تأثیر بسیار قویی بر باکتری های گرم مثبت و منفی و بر سایر قارچها دارد؛ مانند: اسهال خونی، تیفوئید و وبا که بعد از استعمال آن امکان ورود چنین بیماری هایی به بدن وجود ندارد. اما از عجایب علمی این است که وارد کردن مقدار زیادی از این آنتی بیوتیک ها به جسم باعث عوارض مختلفی می شود، زیرا این ماده چنان قوی ست که بر تمام آنتی بیوتیک ها در درمان بیماری ها برتری دارد، و مقدار کمی از آن برای از بین بردن تیفوئید و اسهال خونی و وبا و... کافی است. در سال 1947 موفتیش، آنتی بیوتیکی از کشت قارچ های موجود در بدن مگس جدا کرد و متوجه شد که آنها در برخی از باکتری های گرم منفی، مانند: حصبه و اسهال خونی و... بسیار مؤثرند و با بحث و تحقیق در مورد فواید این قارچ ها برای مقاومت با باکتری هایی که باعث بیماری های تغذیه ای که نیاز به وقت کوتاهی برای مداوا دارد، می شود، او متوجه شد که یک گرم از این آنتی بیوتیک ها می تواند بیش از 1000 لیتر شیر را از آلوده شدن به باکتری های بیماری زای مزمن حفظ کند. و این بزرگ ترین دلیل بر توانایی شدید و مؤثر این مواد است. اما در مورد آلوده بودن مگس به باکتری های بیماری زایی همچون باکتری های وبا، حصبه، اسهال خونی و... که مگس آنها را انتقال می دهد، باید گفت مکان این باکتری ها در اطراف پاهای مگس و مدفوع آن است. و این در تمام مراجع باکتریولوژیکی ثابت شده است و نیازی نیست که اسم مؤلفین و مراجع را نام ببریم. از تمام این بحث ها چنین نتیجه می گیریم که هرگاه مگسی بر غذایی می نشیند، غذا را با پایش که حامل باکتری های بیماری زا هستند لمس می کند. اگر آن را از غذا دور کنیم باز هم غذا آلوده می شود، اما قارچ هایی که آنتی بیوتیک ها را جدا می کنند و میکروب ها موجود در مدفوع و پاها را می کشند، بر شکم مگس قرار دارند، اما همراه با مایع درون سلول های مستطیلی از قارچ های حاوی آنتی بیوتیک ها حرکت نمی کنند، مگر پس از اینکه فشاری بر مایع درون سلول وارد شود تا در آن انفجار صورت گیرد و باعث آزاد شدن تخم ها و مایعات درون سلول شود. اینگونه دانشمندان با تحقیقات خود، حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را تفسیر می کنند که فرو بردن مگس، به درون غذا یا نوشیدنی ای که مگس در آن افتاده، لازم و ضروری است، تا میکروب های بیماری زا نابود شوند. و آن حقیقتی را که حدیث به آن اشاره می کند و آن این که در یکی از بال های مگس شفاست را تأکید می کنند و منظور از شفا یعنی همان آنتی بیوتیکی که از قارچ های بر روی شکم مگس جدا می شوند. پس از این توضیحات، ای خواننده ی عزیز! به صحت و سقم حدیث اعتقاد بیشتری پیدا کردید و مطمئن شدید که اذعان و قبول کردن حدیثی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است، شایسته ی مؤمن واقعی است نه رد و انکار آن. با پیشرفت علم و معارف بشری، آیات و نشانه های پروردگار بیشتر کشف می شوند تا صداقت نبوت محمد صلی الله علیه وسلم بیشتر برای جهانیان آشکار گردد. الله می فرماید: ﴿سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾[فصلت: ٥٣] یعنی: «ما به آنان هرچه زودتر دلایل و نشانه های خود را در داخل و بیرون خودشان به نشان می دهیم تا برای ایشان روشن و آشکار گردد که اسلام و قرآن حق اند، آیا تنها ابن بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است».
برگرفته از کتاب "پاسداری راستین از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم" تألیف: ابو محمد، محمد بن محمد ابوشهبه
|