|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 23 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
شبهه ای در مورد چگونگی رفتار با کافران در اسلام |
بسم الله الرحمن الرحیم
شبهه ای در مورد چگونگی رفتار با کافران در اسلام
چرا اسلام فرمان می دهد به کفار نیکی کنید در صورتی که از پیش سلام بودن نسبت به آنها منع می کند؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم از اینکه نسبت به کفار پیش سلام باشیم نهی نموده است؛ و می دانیم که در بسیاری از شرکت هایی که در کشورهای مسلمان وجود دارد، کفار کار می کنند و برخی از آنها مدیر مسلمانان هستند. حال چگونه با آنها رفتار کنیم و چگونه بین این حدیث و بین انتشار اسلام از راه تجارت و اخلاق و برخورد نیکو می توان جمع بست؟ و چه زمان به نیکی با آنها برخورد کرده و چه زمانی با نیکی برخورد نکنیم و آیا رفتار ما با آنها بستگی به رفتار آنها با ما دارد؟ از ویژگی های خوب دین بزرگ ما این است که نیکی را برای تمامی جهانیان قرار داده و رحمت را برای تمامی آفریده ها نازل نموده است؛ از ما خواسته که برای تمامی بشر، پیام آوران صلح و امنیت و عدالت باشیم جز کسانی که دست هایشان به خون مسلمانان و ستم به آنها آلوده است. الله سبحانه می فرماید: {الله شما را از نيکی کردن و رعايت عدالت نسبت به کسانی که در امر دين با شما نجنگيده اند و شما را از ديارتان بيرون نکرده اند، نهی نمی کند. بی گمان الله عدالت پيشگان را دوست دارد}[1]. از این راه کارمند مسلمان می تواند با مدیر یا همکار غیر مسلمانش رفتار کرده و به هر شکلی به آنها خوبی و نیکی و احسان کند. و اولین چیز: درست انجام دادن کار و اجرای مسؤولیت های سپرده شده به او بر اساس راستی و امانت می باشد، تا فکر رایج در ذهن بسیاری که گمان می کنند غیر مسلمانان همواره در انجام و اجرای درست کارها بهترند و مسلمانان کم کاری و کوتاهی می کنند، را از بین ببرد. علاوه بر این در قرآن و سنت به امانتداری تشویق شده است، هرچند دین شخص متفاوت باشد، چنانکه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: "امانت را به آنکه تو را امین شمرده ادا کن و به کسی که به تو خیانت کرده، خیانت مکن"[2].
یکی از نمونه های نیکی کردن به آنها: خوش آمد گویی با هر سخنی که برای آنها نیک می باشد، است؛ مانند: صبح بخیر یا شب بخیر، احوال پرسی و پرسیدن حال خانواده و فرزندان، درخواست موفقیت و خوشبختی و خوبی برای آنها، ستودن صفت های نیکی که در آن شخص کافر وجود دارد و چنین سخنان زیبای دیگر.
نباید گمان کنی که منع از پیش سلام بودن یعنی حرام بودن خوش آمد گویی با صیغه های دیگر؛ سلام، نامی از نام های الله متعال است و از نظر دینی دارای ویژگی هایی است که اقتضا می کند فقط میان مسلمانان رد و بدل شود، اما کلمات دیگری غیر از سلام مانند: خوش آمدی، صبح خوبی داشته باشی، روز بخیر، با کلمه ی «السلام علیکم» قیاس گرفته نمی شود.
امام نووی رحمه الله می فرماید: "اینکه بگوید: الله هدایتت کند، یا صبح خوبی داشته باشی، چنین چیزهایی اشکالی ندارد اگر برای دور کردن شر او یا مانند آن نیاز به خوش آمد گویی داشته باشد. پس می گوید: الله صبح تو را نیکو کند، یا همراه با خوشبختی یا عافیت یا شادمانی کند، و مانند این ها..."[3].
در فتوای "اللجنة الدائمة" آمده: "جایز نیست نسبت به کافر پیش سلام شد؛ زیرا از طریق حدیثی که ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده ثابت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «پیش سلام یهود و نصاری نشوید و هنگامی که یکی از شما آنها را در راه ملاقات کرد وی را به قسمت تنگ تر براند»[4] و در حدیث انس رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هنگامی که اهل کتاب بر شما سلام کردند بگویید و بر شما»[5]. پس آنگونه که در حدیث آمده باید به آنها پاسخ گفت یعنی گفته شود: "وعلیکم" یعنی: و همچنین بر شما.
اشکالی ندارد که به کافر در ابتدا بگویی: حالت چطور است؟ شب چگونه گذشت؟ صبحت چگونه گذشت؟ و مانند این ها اگر نیاز بود. تمام اهل علم و از جمله ی آنها ابو العباس شیخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله این کار را جایز دانسته اند"[6]. شیخ ابن عثیمین رحمه الله گفته است: "برخی از علما می گویند: اگر گفتی: صبح بخیر یا خوش آمدی فلانی، این سخن، سلام نیست؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «سلام را بر آنها آغاز نکنید»[7] و سلام دعا است بر خلاف خوش آمدی، از دیدنت خوشحالم، زیرا این خوش آمد گویی است و سلام نیست"[8].
پس فهمیده می شود که تعارضی بین عدم پیش سلام بودن و بین اخلاق مسلمانان که به وسیله ی آن اسلام را در زمین منتشر کنند وجود ندارد. از جمله نمونه های نیکی کردن به آنها: شرکت در شادی ها و غم های دنیوی آنهاست، اما باید از شرکت در جشن های دینی آنان که به شکل عید برگزار می شود بپرهیزیم. اما شرکت در چیزهای دیگر و ملاقات و ارتباط با آنها برای تبریک یا تسلیت، به مناسبت موفقیت هایشان یا بازگشت از سفر یا بهبود بیماری یا وفات خویشاوندان و عزیزانشان، اشکالی ندارد و چنین ارتباط هایی بدون شک در دل آنها اثر گذاشته و جنبه های انسانی و رحمت دین عزیزمان برای آنها ثابت شده و در دعوت آنها به اسلام غنیمت شمرده می شود.
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت شده است: "نوجوانی یهودی که خدمتکار رسول الله صلی الله علیه وسلم بود، بیمار شد. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم به عیادت او رفته و کنار سرش نشسته و فرمودند: «اسلام آور»، نوجوان به پدرش که کنار سرش نشسته بود نگاهی کرد، پدرش گفت: از ابا القاسم صلی الله علیه وسلم اطاعت کن، پس نوجوان، مسلمان شد و رسول الله صلی الله علیه وسلم بیرون آمدند در حالی که فرمودند:«ستایش پروردگاری را سزد که او را از آتش نجات داد»"[9]. از جمله نیکی به آنها: دوری از اخلاق بدی است که به صورت فراوان میان کارمندان یک شرکت دیده می شود پس باید تلاش کند تا از نظر اخلاقی نمونه باشد، همان اخلاقی که باید مردم را با آن به سوی دین دعوت نموده و رهنمون سازد و سبب فتنه و آزمایش برای دیگری نشود که گمان کنند و بگویند: اسلام همین است و اهلش این چنین هستند.
از دیگر نمونه های رفتار نیکو: دادن جایگاه مناسب به آنها و ارج نهادن به جایگاه آنها در کارشان یا در میان قومشان است. به این صورت که اگر مدیر باشد با لقب کاری مناسب مورد خطاب قرار گیرد و اگر همکار باشد نیز به همین صورت. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم در نامه اش به هرقل – پادشاه روم - او را «بزرگ روم»[10] نامید.
از جمله رفتار نیک با آنها: پذیرفتن وساطت اهل خیر و نیکوکارانشان و آنهایی که دارای جایگاهی هستند، البته در صورتی که آسیبی به کسی نرساند. زیرا وساطت غیر مسلمان جایز است، به ویژه اگر در میان قومش دارای جایگاه و منزلت باشد و چه بسا همین، سبب مسلمان شدن او یا قومش شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره ی اسیران و کشته شدگان غزوه ی بدر فرمودند: "اگر مطعم بن عدی زنده بود، سپس درباره ی این بدبوها سخن می گفت - وساطت می کرد - به خاطر او رهایشان می کردم"[11].
زیرا وی هنگامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم از طائف بازگشتند به ایشان پناه داد و او کسی بود که دستور داد قرارداد محاصره ی بنیه اشم پاره شود.
از دیگر نیکی ها: رد و بدل شدن هدیه میان مسلمان و کافر است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم هدیه هایی که از سوی پادشاهان عرب و عجم برای وی فرستاده می شد را می پذیرفتند و لباسش را بر عبدالله بن ابی بن سلول پوشانده و هنگامی که مُرد او را در آن کفن کردند؛ زیرا او عباس بن عبد المطلب را که در غزوه ی بدر اسیر شده و عریان بود را لباس پوشاند و رسول الله صلی الله علیه وسلم کار او را تلافی نمودند. عمر بن خطاب رضی الله عنه نیز به برادر مشرکش در مکه، جامه ای که رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی هدیه داده بود را هدیه کرد. یکی از بزرگ ترین خوبی نسبت به آنها: گذشت کردن از اشتباهات و بدی های آنهاست در صورتی که کارشان سبب اهانت یا خواری شخص مسلمان نشود بلکه نشانگر بزرگواری و احسان وی باشد. همان گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آزار و اذیت مشرکان درگذشتند و نسبت به آنها بسیار شکیبایی نمودند سپس الله او را بر آنها چیره ساخت و مکه را برایش فتح نمود ولی هرگز به خاطر خودش انتقام نگرفتند. درود و سلام الله بر وی باد. امام قرافی رحمه الله می گوید: "فرمان به نیکوکاری با آنها، بدون داشتن محبت درونی شامل: نرمی با ضعیفانشان و کمک به مستمندانشان و غذا دادن به گرسنگانشان و پوشاندن برهنگانشان و به نرمی سخن گفتن با آنها بر اساس لطف و مهربانی به آنها نه از روی ترس و ذلت می شود. همچنین تحمل آزار و اذیت همسایگی آنها با وجود توانایی دفع آن باید بر اساس لطفی که به آنها می کنیم، نه به خاطر ترس و بزرگداشت آنها و دعای هدایت برای آنها و اینکه از اهل سعادت شوند و دلسوزی برای آنان در تمامی امور دینی و دنیوی شان و دفاع از شخصیتشان هنگامی که یکی از آنان در معرض آزار و اذیت قرار گرفت و محافظت از اموال و خانواده و آبرو و تمامی حقوق و منافع آنها و اینکه در رفع ظلم، آنها را یاری نموده و آنها را به حقوقشان برساند و هر نیکی که از سوی بالادست به پایین دست انجام می شود یا از نوع نیکی هایی که دشمن به دشمن می کند، انجام دهد. زیرا این ها از جمله اخلاق والاست. بنابراین تمام رفتار ما با آنان، شایسته است که از این نوع باشد نه از روی عزت و جبروت از سوی ما و نه از روی بزرگداشت آنان و خوار شدن در برابر آنها"[12]. در فتوای فتاوى اللجنة الدائمه آمده است: "بهترین روش در برخورد با مسلمانان اهل ذمه[13]: وفا کردن به پیمان با آنهاست، به دلیل احادیث و آیاتی که به وفای عهد و نیکی با آنها و رفتار بر اساس عدالت با آنان فرمان داده است. الله تعالی فرموده: {الله شما را از نيکی کردن و رعايت عدالت نسبت به کسانی که در امر دين با شما نجنگيده اند و شما را از ديارتان بيرون نکرده اند، نهی نمی کند. بی گمان الله عدالت پيشگان را دوست دارد}[14]. همچنین سخن نرم گفتن با آنها و احسان به صورت عمومی نسبت به آنان جز در مواردی که شرع از آن منع کرده است مانند آغاز نمودن سلام و به ازدواج درآوردن دختر مسلمان با آنها و ارث بردنشان از مسلمان و مانند این ها که در نص شرعی از آن منع شده است. برای فهم جزئیات بیشتر می توانید به کتاب «أحکام أهل الذمة» تألیف ابن قیم جوزیة رحمه الله و سخن دیگر اهل علم در این موضوع، مراجعه کنید".
برگرفته از: https://islamqa.info
[1] {لَا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُعَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚإِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ} ممتحنه:8 [2] "أَدِّ الْأَمَانَةَ إِلَى مَنْ ائْتَمَنَكَ وَلَا تَخُنْ مَنْ خَانَكَ" روایت ابوداود. آلبانی آن را در "سنن صحیح ابوداود" صحیح دانسته است. [3] "المجموع" تألیف نووی: 4/487 [4] "لا تبدأوا اليهود والنصارى بالسلام، فإذا لقيتم أحدهم في طريق فاضطروه إلى أضيقه" روایت مسلم. [5] "إذا سلم عليكم أهل الكتاب فقولوا وعليكم" روایت بخاری و مسلم. [6] فتاوی اللجنة الدائمة/ مجموعة الأولی: 3/434. [7] روایت آن را قبلا ذکر کردیم. [8] لقاء باب المفتوح. [9]"أَنَّ غُلَامًا مِنَ اليَهُودِ كَانَ يَخدُمُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ فَمَرِضَ، فَأَتَاهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ يَعُودُهُ ، فَقَعَدَ عِندَ رَأسِهِ ، فَقَالَ: (أَسلِم)، فَنَظَرَ إِلَى أَبِيهِ وَهُوَ عِندَ رَأسِهِ، فَقَالَ لَه: أَطِع أَبَا القَاسِمِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ. فَأَسلَمَ، فَخَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ، وَهُوَ يَقُولُ: (الحَمدُ لِلَّهِ الذِي أَنقَذَهُ مِنَ النَّارِ)". روایت بخاری. [10] "عظيم الروم" روایت بخاری و مسلم. [11] "لَوْ كَانَ الْمُطْعِمُ بْنُ عَدِىٍّ حَيًّا، ثُمَّ كَلَّمَنِي فِى هَؤُلاَءِ النَّتْنَى، لَتَرَكْتُهُمْ لَهُ" روایت بخاری. [12] الفروق:3/15. [13] کافران مطیع پادشاه اسلام یا کافری که در پناه اسلام باشد. [14] ممتحنه: 8، آیه اش قبلا ذکر شد. |