|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 24 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
نكوهش تفرقه و اختلاف |
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد:
خداوند تفرقه را نكوهش كرده و از راهها و اسبابي كه مؤيد آن است برحذر داشته است. نصوص از كتاب و سنت بر پرهيز كردن از تفرقه و اختلاف دلالت دارند و سرانجام بد آن را روشن كرده اند و آن از بزرگترين اسباب خواري و پستي در دنيا و عذاب و رسوائي و سيه رويي در آخرت است. الله تعالي ميفرمايد:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ*يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ*وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}( آل عمران 105- 107)
«شما مانند كساني نباشيد كه پس از آنكه آيات روشن برايشان آمد راه تفرقه و اختلاف را پيمودند و برايشان عذابي بزرگ است روزي كه چهره هايي نوراني و چهره هايي سياه مي گردند. اما به كساني كه سياه روي شده اند مي گويند آيا بعد از ايمانتان كافر شديد؟ پس به خاطر آنچه كفر ورزيديد عذاب را بچشيد و اما كساني كه نوراني هستند همواره در رحمت خداوند جاويدانند».
ابن عباس مي گويد:(تبيض وجوه أهل السنة والجماعة وتسود وجوه أهل البدعة والفرقة) «اهل سنت و جماعت رخسارشان سفيد و اهل بدعت و فرقه گرايي رخسارشان سياه مي گرد».
الله تعالي مي فرمايد:{إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}( انعام 159)
«آنانكه در دينشان تفرقه ايجاد كردند و به دسته ها، گروه ها و فرقه ها تبديل شدند تو در هيچ چيز با آنها نيستي كار آنها با خداست و سپس آنها را به آنچه كرده اند آگاه مي كند».
اين آيات بر ذم و نكوهش تفرقه و خطرات آن بر امت در دنيا و آخرت دلالت دارند و آن سبب هلاكت و نابودي اهل كتاب كه يهودي و نصاري بودند، شد و آن سبب هر نوع انحرافي است كه در انسان واقع مي شود.
در سنت احاديث بسياري در ذم و نكوهش تفرقه و اختلاف و تشويق بر جماعت و اتحاد وجود دارد كه از آن جمله امام احمد و ابوداود از معاويهس روايت مي كنند كه او ايستاد و گفت: آگاه باشيد كه همانا رسول الله صلی الله علیه وسلم ميان ما ايستاد و فرمود:
«أَلَا إِنَّ مَنْ قَبْلَكُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ افْتَرَقُوا عَلَى ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ مِلَّةً وَإِنَّ هَذِهِ الْمِلَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ ثِنْتَانِ وَسَبْعُونَ فِي النَّارِ وَوَاحِدَةٌ فِي الْجَنَّةِ وَهِيَ الْجَمَاعَةُ»«آگاه باشيد كه قبل از شما اهل كتاب به هفتاد و دو گروه تبديل شدند و اين امت نيز به هفتاد و سه گروه تبديل مي شود هفتاد و دو گروه از آنها در آتش هستند و يك گروه در بهشت است و آن جماعت مي باشد». أحمد (4 / 152) . وأبو داود (5 / 5)
پيامبر صلی الله عليه وسلم خبر داده كه امت او به هفتاد و سه گروه تقسيم مي شوند و هفتاد و دو گروه در آتش هستند شكي نيست آنها كساني هستند كه مانند گذشتگان در باطل فرو رفته اند سپس اين اختلافي كه پيامبر صلی الله عليه وسلم به آن خبر مي دهد، يا فقط در دين يا در دين و دنيا روي مي دهد سپس به دين برمي گردد. و مي شود اختلاف تنها در دنيا باشد. به هر حال گروه گروه شدن و اختلاف ناگزير در امت واقع شده اند و پيامبر صلی الله عليه وسلم امتش را از آن برحذر داشته تا كسي را كه خداوند بخواهد او را سلامت بدارد، نجات دهد.
اختلاف و گروه گروه شدن سبب هلاكت و نابودي امتهاي گذشته شده است:
اگر در قرآن و سنت بينديشيم سببهاي نابودي امتهاي گذشته پراكنده شدن و اختلاف بسيار، خصوصاً اختلاف در كتاب نازل شده بر آن ها، مي يابيم.
حذيفه رضی الله عنه به عثمان رضی الله عنه گفت:(أدرك هذه الأمة، لا تختلف في الكتاب كما اختلفت فيه الأمم قبلهم) «اين امت را درياب تا در كتاب همانگونه كه امتهاي سابق در آن دچار اختلاف شدند، دچار اختلاف نگردند». هنگامي كه ديد اهل شام و عراق در حرفهاي قرآن دچار اختلاف هستند اختلافي كه رسول اللهص از آن نهي كرده است. فايده آن دو چيز است:
اول اينكه: حرام بودن اختلاف در اينگونه مسائل.
دوم اينكه: توجه نمودن به كساني كه قبل از ما بوده اند و دوري نمودن از شباهت به آنها. الله تعالي مي فرمايد:
{ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ}( بقره 176)
«اين به خاطراين است كه خداوند كتاب[تورات] را به حق نازل كرده و كساني كه در باره آن با يكديگر به اختلاف پرداختند در بدبختي دوري افتاده اند.»
و مي فرمايد:{وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ}( آل عمران 19)
«و كساني كه به آنها كتاب آسماني داده شده بود با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم پيدا كردند و به خاطر حسدي كه در ميانشان وجود داشت».
و دليل از سنت آنچه است كه ابوهريرهس از رسول الله صلی الله علیه وسلم روايت مي كند كه فرمود:«ذَرُونِي مَا تَرَكْتُكُمْ فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِكَثْرَةِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِمْ فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَإِذَا نَهَيْتُكُمْ عَنْ شَيْءٍ فَدَعُوهُ» «در مورد چيزهايي كه از شما واگذاشته ام چيزي نپرسيد. كساني كه پيش از شما بودند بخاطر زياد سؤال كردن، و اختلاف بر سر پيامبرانشان، هلاك شدند هرگاه شما را به چيزي امر كردم آن را به اندازه توان و قدرتتان انجام دهيد و اگر شما را از چيزي نهي كردم آن را رها كنيد». بخاري (7288) ، و مسلم (1337) .
در اين حديث پيامبر صلی الله عليه وسلم به آنها امر ميكند از سؤال نمودن به آنچه آنها را امر ننموده، خودداري كنند زيرا چيزي كه سبب هلاكت گذشتگان شد، زياد سؤال كردن بود سپس با گناه كردن بر پيامبرانشان اختلاف كردند يعني به آنچه پيامبرانشان به آنها امر مي كردند، مخالفت نمودند.
آيا اختلاف رحمت است؟!
بعضي از مردم با اعتماد بر حديث موضوع(اختلاف أمتي رحمة) «اختلاف امت من رحمت است» ادعا مي كنند كه وجود اختلاف، رحمت و بركت است. و اين سخن به وسيله كتاب، سنت و عقل مردود مي باشد. بعضي از آيات و احاديث وارده در نكوهش اختلاف و گروه گروه شدن را ذكر كرديم. و آن براي كسي كه اهل تدبر و تأمل باشد، كفايت مي كند.
بلكه قرآن بر اينكه اختلاف با رحمت سازگاري ندارند و ضد هم هستند، دلالت دارد. الله تعالي مي فرمايد:{وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ*إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ}( هود 118- 119)
«پيوسته در اختلافند مگر كسي كه پروردگار تو به او رحم كرده است».
و حديثي كه ياران اين ادعا به آن استدلال مي كنند باطل و صحيح نمي باشد و چيزي از آن در كتاب و سنت يافت نميشود. و اين براي باطل بودن اين ادعا كافي است علاوه بر اين چيز معقول و پسنديده اي نيست، انسان عاقل تصور نمي كند كه اختلاف، رحمت باشد. پس از آنكه ما فساد و تباهي هاي خطرناك آن را دانستيم، نتيجه آن دشمني، كينه و جدايي است بلكه چه بسا جنگ و خونريزي كه بسياري از آنچه بين مردم روي داده به بخاطر اختلاف بوده است و حتي در بعضي از مسائل فروع نيز رخ داده است.
راه رهايي و نجات از گروهها و اختلافات:
معلوم و آشكار است كه دسته رستگار و نجات يافته و ياري شده همان جماعت هستند. و جماعت به كساني گفته مي شود كه بر مسيري كه موافق منهج پيامبر صلی الله عليه وسلم و اصحابش هستند، قرار داشته و از آن تجاوز ننمايند و از آن به هيچ طرفي منحرف نگردند.
شاطبي: در كتاب الاعتصام مي گويد:(إن الجماعة ما كان عليه النبي وأصحابه والتابعون لهم بإحسان) «جماعت آنچه است كه پيامبر، اصحاب و تبعيت كنندگان از آنها به نيكي، برآن قرار دارند».
راه نجات و رستگاري همان تبعيت و پيروي از منهج اهل سنت و جماعت بصورت قولي، عملي و اعتقادي و عدم مخالفت يا جدا شدن از آنها مي باشد. الله تعالي مي فرمايد:
{وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَسَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}( نساء 115)
«و هركس بعد از روشن شدن حق و هدايت با رسول خدا مخالف نمود و راه غير مؤمنان را براي پيروي برگزيد او را در همان جهت انتخابي قرار داده و سرانجام وارد جهنمش خواهيم كرد كه سرانجام بدي است»
و ميفرمايد:{وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}( انعام 153)
«اين راه راست من است از آن پيروي كنيد و از راهها و مناهج بپرهيزيد كه باعث دچار تفرقه در راهش خواهيد شد اينها چيزهايي است كه خداوند شما را به آن سفارش مي كند باشد كه تقوا پيش گيريد».
و از سنت، ترمذي و ديگران از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روايت ميكنند كه رسول الله صلی الله علیه وسلم مي فرمايد:«لَا يَجْمَعُ أُمَّتِي أَوْ قَالَ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى ضَلَالَةٍ وَيَدُ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ»«امت من بر گمراهي يا فرمودند امت محمد بر گمراهي جمع نمي شوند و دست خداوند با جماعت است».ترمذي (4 / 466)
و با اين عبارت به سخنمان پايان مي دهيم كه راه نجات و رسيدن به سعادت، تمسك و چنگ زدن به كتاب الله تعالي است كتاب شكست ناپذيري كه به هيچ وجه باطل در آن راه نمي يابد، از جانب كسي كه كارهايش از روي حكمت و بسيار ستوده صفات است، نازل گشته است . همچنين تمسك جستن و چنگ زدن به سنت ثابت شده پاك رسول الله صلی الله علیه وسلم كه از روي هوا و آرزو سخن نمي گويد و آنچه مي گويد جز وحي نمي باشد. اين دو يعني كتاب و سنت تنها مراجع براي عقيده اسلام و شريعت مي باشند. پس هر منهجي كه از اين راه اجتناب نمايد آن منهج خسارتمند و زيانكار است. متمسك شدن به سنت همان راه مؤمنان و راه رسيدن به رضايت پروردگار عالميان و سنگري محكم است و اين همان منهجي است كه خداوند به وسيله آن امت را از بدعت بدعتگذاران و پذيرش دروغگويان، تأويل و تفسير جاهلان و تحريف غلوكنندگان حفظ مي كند.
و اين همان راهي است كه به وسيله آن امت در صدر اسلام اصلاح شدند و رستگاري و نجاتي جز بازگشت به آن برايمان وجود ندارد. امام دارالهجره، امام مالك بن انس: مي گويد:(لا يصلح آخر هذه الأمة إلا بما صلح به أولها) «آخر اين امت جز به آنچه اول اين امت اصلاح شد، اصلاح نمي گردد». و آنچه اول اين امت به وسيله آن اصلاح گرديد عمل به كتاب خدا و سنت رسولش صلی الله عليه وسلم بود و آنچه بر مسلمان در اين راه واجب است اين است كه به كتاب و سنت به فهم سلف صالح و منهج آنها عمل نمايد. بخاطر اين سخن الله تعالي كه مي فرمايد:
{وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَسَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}( نساء 115)
«و هركس بعد از روشن شدن حق و هدايت با رسول خدا مخالف نمود و راه غير مؤمنان را براي پيروي برگزيد او را در همان جهت انتخابي قرار داده و سرانجام وارد جهنمش خواهيم كرد كه سرانجام بدي است».
پس تبعيت و پيروي از راه مؤمنان كه صحابه و پيروي كنندگان از آنها به نيكي از امامان هدايت يافته قرار دارند، راه نجاتي است كه از الله تعالي مي خواهيم امت اسلامي را براي تمسك به كتاب پروردگارش و سنت پيامبرشص و تبعيت از راه مؤمنان موفق بدارد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com
|