تاریخ چاپ :

2024 Dec 05

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

تقرب جستن صوفیه به خدا با آواز و رقص و دف زدن

ویژگی دیگر دین باطل صوفیه تقرب جستن آنها به خدا با آواز و رقص و دف زدن و دست زدن است و آنها این اعمال را عبادتی برای خدا به حساب می‌آورند.

دکتر صابر طعیمه در کتاب (الصوفیه معتقداً ومسلکاً) می‌گوید: رقص‌های جدید صوفی‌ها نزد بزرگترین طریقت‌های صوفیه به مناسبت‌های جشن تولد بزرگانشان به وسیله‌ای برای جمع کردن همه و پیروان آنان برای شنیدن موسیقی که گاهی دویست نوازنده زن و مرد به نواختن آن می‌پردازند تبدیل شده است. بزرگترین افراد صوفی نیز در مناسبت‌ها شرکت می‌کردند و سیگار می‌کشیدند، بزرگان قوم با پیروانشان به بررسی خرافاتی که به مردگانشان نسبت داده می‌شد، می‌پرداختند.

و با مطالعات زيادي كه انجام داد‌ه‌ايم بما رسيده كه ترانه‌هاى بعضى از طريقه‌هاى صوفي از (كورال صلوات الآحاد المسيحيه) گرفته شده است.

شیخ الإسلام ابن تیمیه با توجه به زمان به وجود آمدن این مسأله و دیدگاه امامان دربارة آن و کسی که آن را به وجود آورد می‌گوید: ... بدان که در اوائل سدهای سوم نه در حجاز و نه در شام، نه در یمن و نه در مصر، نه در مغرب و نه در عراق و نه در خراسان، کسی که از اهل دین و زهد و عبادت با شنیدن سر و صدا و سوت و کف زدن موافقت نمی‌کرد چه با دف و چه با کف و یا با چوب، این [اعمال] در اواخر سدة دوم بوجود آمد. هنگامی که امامان آن را دیدند، مردودش دانستند. امام شافعی رحمه الله  گفت: در بغداد، زنادقه عملی انجام می‌دهند که آن را (تغبیر)، (خاکپاشی) می‌گویند و با آن مردم را از قرآن برمی‌گردانند، یزید بن هارون می‌گوید: فقط افراد فاسق به روی خود خاک می‌پاشند، خاک پاشیدن چه زمانی جزو اسلام بوده است... .

در این باره از امام احمد پرسیدند، او گفت: بدترین آنان کسی است که آن را به وجود آورده است، گفتند: آیا با آنها معاشرت داری، گفت: نه. هم‌چنین همه امامان دین از آن متنفر بوده‌اند و حتی بزرگان قوم مانند، ابراهیم أدهم و فضیل بن عیاض و معروف الکرخی و ابوسلیمان الدارانی، و احمد بن ابی الحواری و السری السقطی و غیره هیچکدام [در جلسات آن‌ها] حاضر نمی‌شدند.

 

شیوخ بزرگواری که در جلسات آن [غبار بر سر و روی خود فرو ریختن] حاضر می‌شدند، در آخر عمر آن عمل ترک ‌کرده‌اند. و مشایخ بزرگ بر أهل آن خرده می‌گرفتند چنان که این کار را عبدالقادر و شیخ ابوالبیان و دیگران انجام دادند و اینکه امام شافعی ـ یرحمه الله ـ گفت: که آن پدیده را زنادقه به وجود آوردند، کلام امام بزرگواری است که به اصول اسلام آگاه است و بی‌‌تردید به جز کسانی که به زندیق بودن متهم هستند مانند ابن سینا، ابن راوندی، فارابی و امثال آنها هیچ کس به مراسم سماع علاقه‌ای نداشته است و مردم را به آن دعوت نمی‌کرده است.

اما حُنفاء اهل امت ابراهیم خلیل علیه السلام هستند، کسی که خدا او را به عنوان امام منصوب کرد و اهل دین اسلام دینی که خداوند غیر از آن را قبول ندارد، پیروان شریعت خاتم پیامبران محمد ص هیچ کدام به آن علاقه‌ای ندارند و کسی را که به آن فرا نمی‌خوانند، اینان اهل قرآن و ایمان و هدایت، خوشبختی و خردمندی، نور و رستگاری و اهل معرفت و علم و یقین و اهل اخلاص و محبت برای خدا و توکل بر او، اهل ترس از او و بازگشت به سوی هستند، و در ادامه می‌گوید: هر کس که نسبت به حقائق دین و احوال قلوب و معارف آشنا باشد می‌داند که شنیدن سوت و صدا و و کف زدن، هیچ منفعتی و سودی به قلوب نمی‌رساند، مگر اینکه در ضمن آن ضرر و فسادی وجود دارد که از نفع آن بیشتر است. پس آن برای روح، مثل شراب است برای بدن و به این دلیل است که مستی که این به صاحب خود می‌دهد از مستی شراب بیشتر است و صاحبان آن لذتی می‌برند که از آن بالاتر نیست، مثل لذتی که شارب خمر می‌برد حتی بالاتر و بیشتر از آن، و اینان را بیشتر از شراب از ذکر خدا و نماز دور می‌کند و میان آنها دشمنی و کینه می‌اندازد.

و می‌گوید: خداوند و پیامبر و هیچ یک از امامان به رقص کردن امر نکرده‌اند، بلکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ »(لقمان: 19).

«در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن، و [در سخن گفتنت] از صدای خود بکاه و [فریادمزن]».

و می‌فرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا » (الفرقان: 63). «و بندگان [خوب خدای] رحمان کسانی هستند که آرام [و بدون غرور و تکبر] روی زمین راه می‌روند [و تواضع در حرکات و سکنات ایشان و حتی در راه رفتن آنان آشکار است].». یعنی با آرامش و وقار [روی زمین راه می‌روند] چون که عبادت مسلمانان فقط رکوع و سجود است.

 

ولی دف و رقص را نه خدا و پیامبر و نه هیچ یک از گذشتگان به آن فرمان نداده‌اند و ادامه می‌دهد که: سخن کسی که می‌گوید: این دامی است که با آن عوام به تلّه می‌افتند صحیح است. چراکه بیشتر آنان این دام را برای مال اندوزی پهن کرده‌اند. چنان که خداوند متعال می‌‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ » (التوبه: 34).

«ای مؤمنان! بسیاری از علماء دینی یهودی مسیحی، اموال مردم را به ناحق می‌خورند، و دیگران را از راه خدا باز می‌دارند».

هر کس این عمل را انجام دهد از پیشوایان گمراهی است که در حق پیشوایی آنان گفته شده است: «وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (67) رَبَّنَا آَتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا »(الأحزاب: 67 – 68).

«پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده‌ایم و آنان ما را از راه بدر برده‌اند و گمراه کرده‌اند * پروردگارا! آنان را دو چندان عذاب کن، و ایشان را کاملاً از رحمت خود بدور دار [و کمترین ترحّمی بدیشان منما]».

اما آنهایی که صادقند آن را براى خود دام می‌گيرند، دامی که پاره است اگر صید وارد آن شود، از آن خارج می‌شود، همچنان که این امر بسیار اتفاق افتاده است. آنهایی که در طریق به آن سماع مبتدع وارد شدند ولی چون در آن هیچ اصل شرعی را که خداوند و رسول او واضع آن باشند، نیافتند، فقط احوال فاسدی را به ارث بردند... .

و اینجا کلام او به پایان می‌رسد.( ‏مجموع الفتاوی، (11/569 – 574).‏

این صوفی‌ها که به وسیله آواز و رقص بـه خداوند تقرّب می‌جویند، کلام خداوند در مورد آنها صدق می‌کند: «اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا »(الأعراف: 51). «آن کسانی که [به دنبال دین حق راه نیفتادند، و بلکه] خوشگذرانی و بازی را آئین خود کردند [و دین را مسخره پنداشتند و به بازیچه گرفتند]».

 


سایت مهتدین

Mohtadeen.Com