|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 11 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
عدالت اصحاب رضی الله عنهم |
و صحابي در اصطلاح يعني كسي كه پيامبر را ديده و به او ايمان داشته است و بر اسلام وفات يافته است.( الاصابة 1/10.) و تعريفهاي ديگري براي واژه صحابه ارائه دادهاند. و اصحاب در همراهي پیامبر صلی الله علیه وسلم و در مقام و فضل با يكديگر متفاوت هستند. و عدالت و درستكاري بودن اصحاب امري بديهي و پذيرفته شده نزد اهل سنت و جماعت است، و اقوال علماي اهل سنت در مورد عدالت اصحاب محمد صلی الله علیه وسلم بيان خواهد شد. خداوند متعال ميفرمايد: « لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا »(الفتح: 18). «خداوند از مؤمنان ـ هنگامى كه در زير آن درخت (بيعهالرضوان كه در حديبيه انجام گرفت) با تو بيعت كردند ـ راضى و خشنود شد; خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مىدانست; از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پيروزى نزديكى (يعنى فتح خيبر) بعنوان پاداش نصيب آنها فرمود». خداوند در اين آيه بيان نموده است كه او تعالي از مؤمناني كه زير درخت با پیامبر صلی الله علیه وسلم بيعت كردند راضي و خوشنود است. چون خداوند ايمان و صداقتي كه در دلهايشان نهفته بود را ميدانست بنابراين آرامش را بر آنها فرود آورد، پس در اينجا خداوند به صداقت و راستي ايمان اين قومي كه زير درخت با پیامبر صلی الله علیه وسلم بيعت كردهاند گواهي ميدهد. و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «از كساني كه زير درخت بيعت كردهاند هيچ كس به جهنم نميرود مگر صاحب شتر سرخ».( الترمذی كتاب المناقب، باب في فضل من بايع تحت الشجرة حديث 3863 و اصل اين روايت در مسلم كتاب فضائل الصحابة حديث 1496.) و صاحب آن شتر فردي از منافقان به نام الجد بن قيس بود كه همراه پيامبر بيرون آمده بود، و تعداد كساني كه زير درخت با پیامبر صلی الله علیه وسلم بيعت كردند هزار و چهار صد نفر بود و گفتهاند كه هزار و پانصد نفر بودند، خداوند به ايمان اينها گواهي داد و ثابت كرد كه دلهاي اينان همانند ظاهرشان است، و هيچ منافقي در ميان آنها نيست به جز يك نفر كه پیامبر صلی الله علیه وسلم او را معرّفي كرده است و آن منافق با پيامبر همراه بود اما در بيعت حضور نداشت و با پيامبر بيعت نكرد و خداوند متعال ميفرمايد: « وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ » (الحديد: 10). «چه عذرى براى شماست كه در راه خدا انفاق نمىكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آن خداست (و كسى چيزى را با خود نمىبرد)! كسانى كه قبل از پيروزى فتح مكه انفاق كردند و جنگيدند (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند; آنها بلندمقامتر از كسانى هستند كه بعد از فتح مكه انفاق نمودند و جهاد كردند; و خداوند به هر دو وعده نيك داده; و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است و پاداش آن را به شما خواهد داد». يعني به كساني كه قبل از فتح انفاق كرده و در راه خدا جنگيدهاند وعده نيك داده است و همچنين كساني را كه بعد از فتح مكه اموال خود را بخشيده و در راه خدا جنگيدهاند وعده نيك داده است، و مصداق اين گفتة الهي است كه ميفرمايد: « إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ (101) لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ (102) لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ »(الأنبياء: 101 ـ103). «(اما) كسانى كه از قبل، وعده نيك از سوى ما به آنها داده شده ( مؤمنان صالح) از آن دور نگاهداشته مىشوند. آنها صداى آتش دوزخ را نمىشوند; و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند، وحشت بزرگ، آنها را اندوهگين نمىكند; و فرشتگان به استقبالشان مىآيند، (و مىگويند:) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مىشد». اين هم شهادت و گواهي الهي براي همه اصحاب است كساني كه قبل از فتح ايمان آورده و انفاق كردهاند، و كساني كه بعد از فتح مكه ايمان آورده و انفاق كردهاند. و خداوند متعال در بيان محل مصرف مال غنيمت ميگويد: « لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»(الحشر: 8). «اين اموال براي فقيران مهاجراني است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند، آنها فضل خداوند و رضاي او را ميطلبند و خدا و رسولش را ياري ميكنند، آنها راستگويانند». خداوند حالت دلهاي آنان را بيان ميدارد و ميگويد كه آنها خوشنود و فضل خدا را ميخواهند. و ميفرمايد: « وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »(الحشر: 9). «و براي كساني است كه در اين سرا (سرزمين مدينه) و در سراي ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند، هر مسلماني را به سويشان هجرت كند دوست دارند، و در دل خود نيازي به آنچه به مهاجران داده شده احساس نميكنند، و آنها را بر خود مقدم ميدارند هرچند خودشان بسيار نيازمند باشند، و كساني كه از بخل و حرص نفس خويش بازداشته شدهاند، رستگارانند». و خداوند دربارة امت محمد صلی الله علیه وسلم ميگويد: « كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آَمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ »(آل عمران: 110). «شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شدهاند; (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار)». امكان ندارد كه اين امتي كه خداوند ميگويد بهترين امت است به گونهاي باشد كه بعضي از فرقههاي گمراه ميگويند كه مهاجرين و انصار همه مرتد شدهاند به جز سه نفر[1]، كساني كه همه مرتد ميشوند و فقط سه نفر باقي ميماند خداوند دربارة آنها نميگويد كه آنها بهترين امتي هستند كه به سود انسانها آفريده شدهاند. و پیامبر صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «اصحاب مرا ناسزا نگوئيد، سوگند به كسي كه جانم در دست اوست اگر كسي از شما به اندازة كوه احد طلا انفاق كند به اندازه مشت يا نيم مشت آنها نخواهد رسيد»[2]. و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «روز قيامت نوح فراخوانده ميشود او ميگويد: پروردگارا حاضرم، خداوند متعال به او ميگويد آيا پيام مرا رساندي؟ ميگويد: بله. آنگاه به امّت نوح گفته ميشود، آيا نوح پيام الهي را به شما رساند؟ ميگويند: بيمدهندهاي نزد ما نيامده است، خداوند به نوح ميگويد: چه كسي براي تو گواهي ميدهد كه پيام الهي را به آنها رساندهاي؟ نوح ميگويد محمد و امت او، و آنگاه پيامبر و امت براي نوح گواهي ميدهند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: در اين آيه همين بيان شده است: « وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا »(البقره: 143). «شما را امتى ميانهاى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط;) تا بر مردم گواه باشيد; و پيامبر هم بر شما گواه است». سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم در تفسير اين آيه فرمود: «وسط و ميانهروي يعني عدالت و درستكاري»[3]، پس پيامبر خودش وسط و ميانهروي را به درستكاري و عدالت تفسير مينمايد، بنابراين خداوند خودش تاييد ميكند كه اين امت، امت عادلي است و خداوند آن را درست و راست نموده است. و همچنين از اموري كه به صورت اجمالي و كلي بر عدالت اصحاب دلالت ميكند اين است كه علما روايتهايي را كه اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم روايت كردهاند بررسي نمودهاند و حتي يك صحابي را نيافتهاند كه دروغي به پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبت داده باشد، و با وجود آن كه در آخر دوران اصحاب ن بدعتهاي قدريه و شيعه و خوارج رواج يافت اما هيچ كسي از اصحاب به اين فرقهها گرايش نداشتند و از آنها نبودند، و اين دليلي است بر آن كه خداوند آنها را برگزيده و براي همراهي پيامبرش انتخاب كرده است[4]. و سپس بايد به امر مهمّي گوشزد كرد و آن اينكه عدالت به معناي عصمت نيست، و ما گرچه معتقد به عدالت اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم هستيم ولي نميگوييم كه آنها معصومند، زيرا آنها انسان بودهاند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «همه فرزندان آدم خطاكارند»[5]. بنابراين اصحاب از فرزندان آدم هستند و ممكن است خطا از آنها سر زده باشد، گرچه اشتباهات و خطاهاي آنان در درياي نيكيهايشان پوشيده و پنهان ميماند. ابن عبدالبر ميگويد: اهل حق يعني اهل سنت و جماعت اجماع كردهاند كه همه اصحاب عادل و درستكارند[6]. و ابن حجر السعقلاني ميگويد: اهل سنت همه بر اين اتفاق دارند كه همة اصحاب عادل و درستكارند، و در اين مورد جز افرادي از اهل بدعت كسي مخالفت نكرده است[7]. و همچنين تاعراقي و الجويني و ابن الصلاح و ابن كثير و كساني ديگر نقل كردهاند كه مسلمين بر اين اجماع دارند كه همه اصحاب عادل و درستكارند[8]. الخطيب البغدادي ميگويد: اگر خداوند چيزي در مورد آنها نميگفت باز هم هجرت و جهاد و جانفدايي آنها براي اسلام و بذل اموال در راه خدا و جنگيدن با پدران و برادران و خيرخواهي در راه دين و قوّت ايمان و يقين دليلي قطعي براي عدالت آنهاست و بايد در پرتو به پاكي و اينكه آنها از همه پاكان و درستكاراني كه بعد از آنها تا ابد خواهند آمد افضل و بهتر است بايد معتقد بود[9].
-------------------------------------------------- [1]- اصول الکافی 2/244. [2]- مسلم: كتاب فضائل الصحابه حديث 254. [3]- بخاری كتاب التفسير، باب وکذلک جعلناکم أمة وسطاً حديث 4487. [4]- عبدالله بن مسعود میگوید: خداوند به دلهای بندگان نگاه کرد پس دید که قلب محمد از قلبهای همه بندگان بهتر است بنابراین او را برگزید و به پیامبری مبعوث کرد و بعد از قلب محمد بهترین قلبها قلوب اصحاب او بود، بنابراین خداوند آنها را وزیرانی برای پیامبرش گرداند. مسند احمد 1/379. [5]- مسند احمد 3/198. [6]- الاستیعاب 1/8. [7]- الاصابه 1/17. [8]- برای توضیح بیشتر به کتاب: (صحابة رسول الله في الکتاب والسنة) باب چهارم مبحث عدالة الصحابة مراجعه کنید. [9]- الکفایه فی علم الروایه ص 96. |