|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 11 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
دنیا و آخرت برای امامان است و در آن هرگونه تصرفی میکنند |
یکی از روایات این باب از ابی بصیر از ابی عبدالله است که گفته: آیا میدانید که دنیا و آخرت برای امامان است و به میل خود در آن تصرف میکنند و این حق را خدا به آنها داده است.([2]) آیا چنین چیزی شرک در ربوبیت پروردگار نیست مگر خداوند نمیفرماید: «أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» البقرة: ١٠٧ (آيا نميداني كه ملك و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن او است؟) یا اینکه میفرماید: «وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ»المائدة: ١٨ (و سلطنت آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، متعلّق به خدا است (و همهچيز از آن او است) و برگشت (همگان) به سوي او است (و به حساب و كتاب هركسي رسيدگي ميكند)). فرمانروايى آسمآنها و زمين و آنچه ميان آن دو مىباشد از آن خداست و بازگشت [همه] به سوى اوست یا اینکه میفرماید: «لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ » المائدة: ١٢٠ (حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنها است، از آن خدا است، و او بر هر چيزي توانا است). یا اینکه میفرماید: «الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ » الفرقان: ٢ (آن كسي كه حكومت و مالكيّت آسمانها و زمين از آن او است، و فرزندي (براي خود) برنگزيده است، و در حكومت و مالكيّت انبازي نداشتهاست). یا اینکه میفرماید: «فَلِلَّهِ الْآَخِرَةُ وَالْأُولَى» النجم: ٢٥ (چرا كه دنيا و آخرت از آن خدا است (و قانونگذاري و فرماندهي هر دو سرا مربوط بدو است)). یا اینکه میفرماید: «قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ » سبأ: ٢٤ ((اي پيغمبر! به مشركان) بگو: چه كسي شما را از آسمانها و زمين روزي ميرساند (و بركات و نعمات آنها را در اختيارتان ميگذارد؟ اگر از روي عناد پاسخت ندادند، خودت) بگو: خدا). یا اینکه میفرماید: «رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ» العنكبوت: ١٧ (و روزي را از پيشگاه خدا بخواهيد و او را بندگي و سپاسگزاري كنيد). این گروه چگونه چیزهایی را برای ائمه ادعا میکنند که از قدرت هیچ انسانی برنمیآید و صفاتی به ائمه میدهند که از مقتضیات خداوند است، ضمناً هیچ دلیل و حجتی را از خداوندU ارائه نمیدهند مگر پیروی از هوا و هوس، شیطان و بزرگان زندیق خودشان، شگفت اینکه همه اینها را به ائمه نسبت میدهند و در نهایت میگویند: این حق را خدا به آنها داده است... آیا این عین الحاد و تلاش برای پنهان کردن هدف خطرناک شیطان در مورد خدا کردن (تألیه) ائمه و قایل شدن صفات خدا برای آنها نیست؟!
-------------------------------------------------------- ([1])ـ اصول کافی، ج1، ص407و410. ([2])ـ اصول کافی، ج1، ص409. |