|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 11 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
توصیف صحابه در قرآن کریم و سنت نبوی |
یقیناً نصوص قطعی قرآن بر عدالت و رضایت خداوند عزوجل نسبت به صحابه شهادت میدهند، و در آیات متعدد بطور شفاف روشن به ثنا و تمجید ایشان تصریح نموده و آنقدر واضح هستند كه براي شناخت و درك معناي واقعی نیازی به تأویل باطنی نداریم؛ آنگونه که آیات قرآن را به دوازده امام تأویل ميكنند. خدا وند متعال فرمود: « كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» (آل عمران: ١١٠) شما بهترين امّتي هستيد كه به سود انسانها آفريده شدهايد... جهت افتخار همین کافی است که خداوند تبارک و تعالی در این خطاب برای آنها شهادت داده که بهترین مردم هستند، و هیچ مقام و منزلتی بالاتر از مقام قومی نیست که خداوند متعال از آنها راضی باشد، چون همدم و یاور رسول خدا بودند».([1]) و لذا در تفسیر آیهي فوق از سلف صالح نقل شده که فرمودهاند: مقتضاي خطاب اين است كه در مورد صحابه نازل شده، چون خداوند فرمود: « شما بهترين امّتي هستيد» (و با خطاب حاضر با ایشان سخن گفت)([2]) و خداوند سبحان همچنین فرموده: « وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (توبه: ١٠٠) (پيشگامان نخستين مهاجران و انصار، و كساني كه به نيكي روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را به خوبي پيمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ايشان هم از خدا خوشنودند، و خداوند براي آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير (درختان و كاخهاي) آن رودخانهها جاري است و جاودانه در آنجا ميمانند. اين است پيروزي بزرگ و رستگاري سترگ). صریح آیه بر خشنودی خداوند عزوجل از مهاجرین و انصار و پیروان نیک آنها دلالت میکند، و آنها را به بهشت پر از نعمت مژدگانی داده است، و لذا ابن کثیر در مورد این آیه فرمود: «وای به حال کسی که آنها را دوست نداشته باشد؛ یا به هر کدام از آنها را ناسزا گوید، خصوصاً سرور صحابه و بهترین و بزرگوارترین، یعنی صدیق اکبر و خلیفهی اعظم ابوبکر بن ابوقحافه رضی الله عنه همانا فرقهی پست رافضه با برترین صحابه عداوت دارند، و نسبت به آنها خشم و کینه دارند و ایشان را فوش میگویند([3])پناه بر خدا از این (کفر). و این دليل است بر اینکه قلبهایشان وارونه و عقلهايشان واژگون شده، پس اينها کجا و ایمان به قرآن کجا! در حالی که کسانی را فوش و دشنام میگویند که خدا از آنها راضی است».([4]) و نیز خداوند فرمود: « لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا» (الفتح: ١٨) خداوند از مؤمنان راضي گرديد همان دم كه در زير درخت با تو بيعت كردند. خدا ميدانست آنچه را كه در درون دلهايشان (از صداقت و ايمان و اخلاص و وفاداري به اسلام) نهفته بود، لذا اطمينان خاطري به دلهايشان داد، و فتح نزديكي را (گذشته از نعمت سرمدي آخرت) پاداششان كرد. ابن حزم: گفته: «پس کسانی که خداوند عزوجل در مورد آنها به ما خبرداده که خداوند عزوجل خود میداند چه (ایمان و خلوص نیّتی)در قلب دارند، و خبر داده که از آنها راضی و خشنود است، و بر آنان آرامش فروفرستاده؛ هرگز برای کسی جایز نیست که در مورد آنها توقف نماید و در بارهی آنها شک داشته باشد».([5]) «و کسانی که در حُدیبیه نزد کوه تنعیم زیر درخت([6]) با رسول خدا صلی الله علیه وسلم بیعت که تعدادشان بیش از هزار و چهارصد نفربودند، چون مشرکین مانع رفتن ایشان به عمره شدند.([7]) و اين افراد همانگونه که شیخ الاسلام فرموده همان اشخاصی بودند که با ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم بیعت کردند.([8]) واقعاً چقدر زیانکار و بازنده است کسي که فرمودهی پروردگارش را ردّ کند که رضايت و خشنودی خود را از بیعت کنندگان زیر درخت در حُدیبیه اعلان فرموده،. ..و هر کس کمترین علم و دانش داشته باشد میداند که ابوبکر و عمر و عثمان و علی و طلحه و زبیر و عمار و مغیره بن شعبه رضی الله عنهم اهل این صفت هستند، و خوارج و رافضهها جهت مخالفت با خداوند متعال و از روی عناد از آنها تبراء و بیزاری اعلام کردهاند.([9]) همچنین خداوند متعال میفرماید: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآَزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (فتح: ٢٩) (محمد فرستاده خداست، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند. ايشان را در حال ركوع و سجود ميبيني. آنان همواره فضل خداي را ميجويند و رضاي او را ميطلبند. نشانه ايشان بر اثر سجده در پيشانيهايشان نمايان است. اين؛ توصيف آنان در تورات است، و اما توصيف ايشان در انجيل چنين است كه همانند كشتزاري هستند كه جوانههاي (خوشههاي) خود را بيرون زده، و آنها را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقههاي خويش راست ايستاده باشد، بگونهاي كه کشاورزان را به شگفت ميآورد. (مؤمنان نيز همين گونهاند. آني از حركت بازنميايستند، و همواره جوانه ميزنند، و جوانهها پرورش مييابند و بارور ميشوند، و باغبانانِ بشريت را بشگفت ميآورند. اين پيشرفت و قوّت و قدرت را خدا نصيب مؤمنان ميكند) تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند. خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند آمرزش و پاداش بزرگي را وعده ميدهد.) به مقام عظیم الشأن صحابه نگاه کن که خداند متعال با این اوصاف آنها را ثنا و ستایش نموده، و خبر داده که صفت آنها در تورات و انجیل ذکرشده، تاجایی که برخی از علما گفتهاند ظاهر این آیه دلالت میکند بر اینکه رافضیها کافرند؛ چون نسبت به صحابه خشم و کینه و عداوت در قلب دارند.([10]) و خداوند متعال (در مورد صحابه) فرمود: « لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى» (حديد: ١٠) (كساني از شما كه پيش از فتح (مكّه، به سپاه اسلام كمك كردهاند و از اموال خود) بخشيدهاند و (در راه خدا) جنگيدهاند، (با ديگران) برابر و يكسان نيستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام كساني است كه بعد از فتح (مكه، در راه اسلام) بذل و بخشش نمودهاند و جنگيدهاند. اما به هر حال، خداوند به همه، وعده پاداش نيكو ميدهد) و خداوند در مورد کسانی که وعدهی نیکوداده چنین حکم کرده و فرموده: « إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ (101) لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ (102) لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ» (أنبياء: ١٠١ – ١٠٣) (آنان كه (به خاطر ايمان درست و انجام كارهاي خوب و پسنديده) قبلاً بديشان وعده نيك دادهايم، چنين كساني از دوزخ (و عذاب آن) دور نگاه داشته ميشوند. آنان حتّي صداي آتش دوزخ را هم نميشنوند و بلكه در ميان آنچه خود ميخواهند و آرزو دارند جاودانه بسر ميبرند. هراس بزرگ (رستاخيز نه تنها) ايشان را غمگين نميسازد). بنابراین، نص قرآن بر این است که هر کس صحابهی رسول خدا بوده باشد خداوند او را وعدهی نیکوی بهشت داده است، و خداوند فرموده: « إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ »(آل عمران: ٩)( بيگمان خدا خلاف وعده نميكند.) و با نص صحیح ثابت است که به هر كس از جانب خدا وعدهي نيكو داده شده باشد از آتش دور خواهد بود و صدای ناهنجار آن را نمیشنوند و در میان نعمتهايي كه دلهايشان بخواهد جاودانند، و دلهرهی بزرگ آنان را غمگين نمىكند..و قطعاً منافقین و سائر کفار اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم نبودند.([11]) و نیزخداوند متعال فرمود: « لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (8) وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (9) وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آَمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ» (حشر: ٨ – ١٠) (همچنين غنائم از آنِ فقراي مهاجريني است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدهاند. آن كساني كه فضل خدا و خوشنودي او را ميخواهند، و خدا و پيغمبرش را ياري ميدهند. اينان راستانند. آناني كه پيش از آمدن مهاجران خانه و كاشانه (آئين اسلام) را آماده كردند و ايمان را (در دل خود استوار داشتند) كساني را دوست ميدارند كه به پيش ايشان مهاجرت كردهاند، و در درون احساس و رغبت نيازي نميكنند به چيزهائي كه به مهاجران داده شده است، و ايشان را بر خود ترجيح ميدهند، هرچند كه خود سخت نيازمند باشند. كساني كه از بخل نفس خود، نگاهداري و مصون و محفوظ گردند، ايشان قطعاً رستگارند. كساني كه پس از مهاجرين و انصار به دنيا ميآيند، ميگويند: پروردگارا! ما را و برادران ما را كه در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفتهاند بيامرز. و كينهاي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده، پروردگارا! تو داراي رأفت و رحمت فراواني هستي.) خداوند در ضمن این آیات مهاجرین و انصار و کسانی را که بعد از آنها آمده اند و برای مهاجرین و انصار طلب عفو و بخشایش میکنند و از خدا میخواهند در دلهايشان نسبت به كسانى كه ايمان آوردهاند هيچگونه كينهاى نگذارد؛ ثنا و مدح نموده، و از این آیات برمیآید که این اصناف مستحق غنیمت و (فيء) هستند و به آنها اختصاص دارد. و بدون شک رافضه از این سه صنف خارج هستند، چون هم برای سابقین استغفار نمیکنند، و در دلهایشان نسبت به اصحاب بزرگوار کینه دارند، و این مذهب رافضه را نقض و باطل میکند.([12])و آیات متعددی در این مورد در قرآن وجود دارد.([13])
ب- توصیف صحابه در سنت مطهر کتابهای سنت مملواست از ثنا و مدح سرور مخلوقات صلی الله علیه وسلم نسبت به صحابه و بیان فضل آنهاست. 1- نصوصی که تمام آنها را بطور عموم مدح و ثنا نمودهاند؛ مانند فرمودهی رسول خدا صلی الله علیه وسلم که فرموده: «لا تسبّوا أصحابي، لا تسبّوا أصحابي، فوالذي نفسي بيده لو أنّ أحدكم أنفق مثل أُحُدٍ ذهبًا ما أدرك مُدَّ أحدهم ولا نصيفه» یعنی: اصحاب من را ناسزا نگویید، سوگند به کسی که جان من در دست اواست اگر هر کدام از شما به اندازهی کوه اُحُد طلا را ببخشد، نه به ثواب یک مُد دست مییابد که آنها بخشیده اند و نه به نصف آن.([14]) وفرمودهی رسول خدا صلی الله علیه وسلم : «خير النّاس قرني، ثم الذين يلونهم، ثم الذين يلونهم، »، یعنی: بهترین قرن ها آن مردمان مؤمنانی هستند که در قرن من هستند، سپس مؤمنان قرن بعد از من، سپس مؤمنان قرن بعد. عمران راوی حدیث گفت: نمیدانم بعد از قرن خود دو قرن را گفت یا سه قرن.([15]) 2- نصوصی که جماعتهایی از آنان را به صورت تعیین شده مدح ثنا فرموده؛ مانند (اهل بدر) که رسولخدا صلی الله علیه وسلم فرموده: «.. وما يدريك لعلّ الله اطّلع على أهل بدر فقال: اعملوا ما شئتم فقد غفرت لكم» یعنی: تو چه میدانی شاید خداوند از اهل بدر ملطع شده و به آنها گفته باشد: از تمام شما درگذشتم هرچه میکنید بکنید.([16]) و مانند اصحاب (اهل بیعت رضوان) که رسول خدا صلی الله علیه وسلم در مورد آنها فرمود: «لا يدخل النّار –إن شاء الله –من أصحاب الشّجرة أحد، الذين بايعوا تحتها»([17]) یعنی: هیچ کس از اصحابی که (زیر درخت رضوان) در حُدیبیه بیعت کردند وارد دوزخ نمیشوند. و غيره.([18]) 3- نصوصی که بر آحاد و افراد خاصی را مدح و ثنا کرده، و این نوع نصوص بسیار زیادند، و کتابهای صحیح سنت و مسانید آنها را ذکر نموده است. اما شیعه برای خود راضی شدهاند که از این مقام و جايگاه عظیم دور باشند، و به مقام استدلال و احتجاج به این نصوص صعود نمیکنند، و احتجاج ما با این روایات نزد آنها معنی ندارد و ما را تصدیق نمیکنند، پس لازم است خصوم با چیزهایی علیه یکدیگر استدلال کنند و اقامه حجت کنند که طرف مقابل تصدیق کرده و قبول دارد، چه استدلال کننده خود آن را تصدیق کند یا نه.([19]) و لذا در این مقام با حواله کردن خواننده به کتابهای مرجع در بابهای فضایل صحابه اکتفاء میکنیم که در آنجا احادیث زیادی در بیان فضل اصحاب و ثنا و تمجيد آنها، و نهی از ناسزاگویی ایشان ذکرشده، و در کتابهای شیعه هم روایاتی از ائمه دارند كه آنها را همچون احادیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم به شمار آوردهاند و علیه ایشان حجت اقامه کردهاند.
------------------------------------------------------------- ([1])ـ ابن حجر الهىثمى/الصواعق المحرقة، ص7. ([2])ـ ا(ابن عطىة/المحرر الوجىز، 3/193.). برای همین است که علامه محمد بن ابراهیم الوزیر عالم شیعهی زیدیه بعد از آنکه به ذکر احوال اصحاب بزرگوار پرداخت که اين كرهي خاكي امتی مثل آنها برخود ندیده گفته: «این چیزها هوشیار کردن غافل و تقویت بصیرت است، و گرنه تنها فرمودهی الهی که فرموده: (كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ) کافی است و نیازی به استدلال در مورد عظمت آن امت بی نظیر نيست لروض الباسم، 1/56-57، و نگاه کن به الجىل المثالى/محب الدىن الخطىب، ص19. [3] - بلکه شيعه از مرحلهی فوشگویی به تکفير و مرتد دانستن آنها تجاوزکردهاند. ([4])ـ تفسىر ابن كثىر، 2/410. ([5])ـ الفصل، 4/225. [6] - تنعیم سه یا چهار میل با مکّه فاصله دارد، علت نامگذاری آن این است که در سمت راست آن کوه نعیم (بر وزن زبیر)و در سمت چپ کوه ناعم قرار دارند و نام دره نَعمان است.[نگاه: تاج العروس مادهی نعم؛ و معجم البلدان، لفظ تنعیم). ([7])ـ منهاج السنة، 2/15-16، تحقىق د. رشاد سالم. ([8])ـ منهاج السّنّة، 1/206. ([9])ـ الفصل، 4/226. ([10])ـ نگاه الإسفراىىنى/التّبصىر فى الدّىن، ص25، تفسىر ابن كثىر، 4/219، تفسىر القاسمى، 15/104. ([11])ـ المحلى، 1/42. ([12])ـ منهاج السنة، 1/204. [13] - ای کاش یکی از دانشجویان رشتهی قرآن و علوم آن جهت بیان ثنای عظیم خدا بر صحابه آن نسل قرآنی بی نظیرتمام آن آیات را مرتب گرداند که در این موضوع نازل شدهاند. ([14])ـ بخارى، باب فضائل أصحاب النّبى صلى الله علىه وسلم، 4/195، و مسلم، در كتاب فضائل الصّحابة، باب تحرىم سبّ الصّحابة رضى الله عنهم، 2/1967، ح2540، و أبو داود، كتاب السّنّة، باب النّهى عن سبّ أصحاب رسول الله، 5/45، ح4658، و التّرمذى، كتاب المناقب، باب 59، 5/695-696، ح3861. ([15])ـ بخارى، 3/151، كتاب الشّهادات، باب لا ىشهد على شهادة جور إذا شهد..، و مسلم شبیه همین را در كتاب فضائل الصّحابة، باب فضل الصّحابة ثم الذىن ىلونهم، ثم الذىن ىلونهم، 2/1962، ح2533. ([16])ـ صحیح مسلم، كتاب فضائل الصّحابة، باب من فضائل أهل بدر، 2/1941، ح2494. ([17])ـ صحیح مسلم، كتاب فضائل الصّحابة، باب من فضائل أصحاب الشّجرة، 2/1942، ح2496. ([18])ـ مراجعه کن به جامع الأصول، الباب الرّابع فضائل الصّحابة ومناقبهم، که پنج فصل دارد، 8/547 به بعد، و نگاه کن به فضائل الصّحابة إمام أحمد، و فضائل الصّحابة للنّسائى، و درّ السّحابة فى مناقب القرابة والصّحابة /الشّوكانى، وصحابة رسول الله صلى الله علىه وسلم فى الكتاب والسّنّة /الكبىسى، ص161. ([19])ـ الفصل، 4/159. |