E: خوب، مادرم آدم خیلی روشنفکری است. مادرم با من زندگی می کند. از کودکی با این باور بزرگ شدم که خدا وجود ندارد، ولی می دانستم که خدایی هست. مادرم با آن که مثلاً کاتولیک بود ریاکاری در کلیسا را افشا می نمود. مادرم مدت زیادی بود که در مراسم کلیسا شرکت نمی کرد. اما به نسبت من، مادرم خوشحال است که در زندگی من خدا وجود دارد.
او می بیند که نماز می گزارم. دیواین هم یکی از محبوب ترین اشخاص نزد اوست. او می بیند که چه اندازه با دوران کودکی فرق کرده ایم. در آن دوران که من و دیواین خیلی پرخاشگر بوده، همیشه در پارتی ها و جنگ و دعوا شرکت داشته و هرجور که میل داشتیم رفتار می کردیم.
با این وجود ماردم دیده است که من و او چه اندازه تغییر کرده ایم و با عمل به این دین چه قدر آرامش و قرار یافته ام. درواقع با مادرم گفتگوی زیادی درباره ی زندگی، مرگ و آینده می کردیم. به مادرم گفتم: "مادرجان روزی که از این دنیا بروی، فرشته هایی نزدت می آیند و پرسش هایی می پرسند. دوست دارم یادت باشد که تنها یک خدا هست و او از جنس بشر نیست."
او پاسخ داد: "می دانم چه می خواهی بگویی." ادامه دادم: "مادرجان، عیسی مسیح خدا نیست."
خیلی از چیزهایی که آموخته ام در مادرم جلوه کرده اند. او مسلمان نیست، اما می داند که تنها یک خداوند وجود دارد. این موضوع باعث خوشحالی من است. کسانی را می شناسم که به سوی خداوند بازگشته اند، ولی خانواده هایشان آنان را طرد نموده اند.
خانواده ام سعی می کنند بفهمند. این خود یک آزمون است. با آنکه تقریباً هشت سال است اسمم را تغییر داده ام، هنوز من را با نام سابقم صدا می زنند. گویی یادشان رفته که مسلمان شده ام.
مردم چیزهایی را که نمی فهمند به مسخره می گیرند و از ندانسته هایشان می ترسند. البته کسی نمی تواند ادعا کند که این دین را نفهمیده است، چون در زندگیم چیزی به این سادگی و روشنی ندیده ام.
وقتی که خودم با این دین آشنا شدم، دریافتم که چیزی جدای از مسیحیت و یهودیت نیست و همگی داستان واحدی هستند.
اگر بتوانی زمانی راب ه مطالعه ی انجیل، تورات و عهد عتیق و قرآن بپردازی می بینی که قرآن کتاب های قبلی را رد نمی کند و کامل کننده ی آن هاست.
در حال حاضر کتابی با نام محمد، که حاوی سیره ی حضرت محمد صلی الله علیه و سلم می باشد، و نوشته ی کارن آرمسترانگ را مطالعه می کنم. این کتاب نوشته ی یک غیرمسلمان است. این کتاب بیان می کند که چگونه تلاش شده است حضرت محمد را انسانی بد معرفی نمایند که دنینش را به زور شمشیر تروج می دهد. ولی نشان می دهد که حضرت محمد صلی الله علیه و سلم تنها زمانی به جنگ پرداخته است که ناچار بود است.
پیامبر تنها برای دفاع از اسلام جنگیده است. این اثر می کوشد نشان دهد که این فرد تنها یک انسان بوده است. ما مسلمانان باور داریم که حضرت محمد صلی الله علیه و سلم کامل ترین بشر بر روی کره ی زمین تا کنون بوده است. با توجه به آنچه فراگرفته ام او آخرین انسان از دسته ی پیامبران بوده است.
ادامه دارد...
منبع: http://www.islamreligion.com/articles/79/
ترجمه: مسعود
سایت مهتـدین
Mohtadeen.Com |