10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327446
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1265 تعداد مشاهده : 649 تاریخ اضافه : 2010-12-11

 

ریتا، مسیحی سابق، کانادا

مشیت الهی آنقدر اسرارآمیز است که گاهی درک آن برای ما آسان نیست.

تصور می کنم قبلاً داستان های زیادی را راجع به تازه مسلمانان شنیده اید. آنها از خداوند سپاس گزارند که هر روز به تعداد مسلمانان افزوده می شود. اما هنوز هم نمی توانم باور کنم که این افراد چطور یک دفعه متحول شده و دین اسلام را انتخاب می کنند.

در این جا می خواهم به داستان اسلام آوردن ریتا اشاره نمایم.  برای اولین بار ریتا را در ابوظبی پایتخت امارات متحده ی عربی حدود سه یا چهار سال پیش دیدم. در آن زمان، او دوست دختر یکی از دوستانم بود. وی به اصول و قوانین اخلاقی خیلی پایبند نبود، در مصرف الکل زیاده روی می کرد و لباس های زننده و ناجور می پوشید. در کل وضعیت زندگی خوبی نداشت. پدرش در قید حیات نبود و مادرش اهل کانادا بوده و به دلیل شرکت در پارتی ها و مجالس عیش و نوش دخترش را از یاد برده بود.

به هر حال همچنان که گفتم معیشت الهی به گونه ای است که حتی تصور آن هم در فکر بشر نمی گنجد. در آن موقع او به مذهب علاقه پیدا کرد و مقداری درباره ی اسلام به مطالعه پرداخت. نیازی به گفتن نبود که آن فقط جنبه ی سرگرمی در زندگی وی داشت ولی با این حال چیزی ذهنش را به خود مشغول ساخته بود و این همان چیزی بود که وی به آن نیاز داشت.

البته مسیری را که در زندگیش طی می کرد زیاد نمی پسندیدم. لزومی نمی دیدم خودم را با دوستم و ریتا همراه و هم فکر بدانم، حالا خوشحالم از اینکه یک چنین عقیده ای داشتم. پس از گذشت دو یا سه سال، فرصتی پیش آمد تا بتوانم با ریتا صحبت کنم. آخر این گفتگو به بحث های فلسفی و مذهبی کشیده شد.

زمان همچنان می گذشت تا اینکه وی ابوظبی را ترک نمود. در آن موقع رابطه با مردها و نوشیدن الکل و پوشیدن لباس های ناجور را به طور کلی کنار گذاشته بود، و مانند زنان با شخصیت لباس می پوشید. آن وقت هنوز مسلمان نشده بود.

در مدتی که از ابوظبی دور بود به جستجو و مطالعه در مورد اسلام ادامه داد. درواقع با اسلام انس گرفته بود. دائماً تشنه ی دانش و معرفت بوده و هنگامی که از او خبر دار شدم برایم مهمترین اخبار جهان اسلام را می فرستاد. آن سال گذشت، و ریتا به ابوظبی برگشت. این بار با احتیاط با او صحبت می کردم.

متوجه ی این نکته شدم که تنفر شدیدی نسبت به کارهای گذشته پیدا کرده است. لباس های بلند می پوشید و از مادرش دوری می کرد. نباید از روی ظاهر درمورد زنان قضاوت نمود گاهی زنان مسلمان حجاب را فقط به خاطر اجبار می پوشند ولی بیشتر آنها از رازی که درون آن نهفته آگاهی داشتند و به ارزش واقعی حجاب پی برده بودند. وقتی که خواستم برای آخرین بار همدیگر را ببینیم درباره ی نماز چیزهایی به او یاد دادم. او روسری را کامل سر می کرد و لباس بلندی بر تن داشت. از او پرسیدم به چه نتیجه ای رسیده است؟ آیا از خودت راضی هستی؟

پس از آن به بریتانیا برگشتم. فکرش مرا شگفت زده کرده بود، من اشتباه می کردم. چند روز گذشت و از او ایمیلی دریافت نمودم. تصمیم گرفته بود که منزل مادرش را ترک نموده و در کانادا زندگی کند. او شهادتین را اعلان کرد و حجاب کامل می پوشید و نماز می خواند.

این هم سرگذشت دختری که معتاد به الکل بوده و عفت و پاکدامنی برایش مهم نبود. وی برخلاف وضعیت سختی که در پیرامون زندگی داشت باز هم حجاب می پوشید و با مردم درباره ی شانسی که سلام در زندگی به آنها می دهد حرف می زد. باور کردن این این چیزها از او برایم سخت بود. قصد داشت به مردم نشان دهد که من مسلمان هستم و از این بابت به خودم می بالم.

او حقیقت را پیدا کرده و خداوند در این مسیر همراه وی بود. امیدوارم تمام انسان ها در راهی که او به آن وارد شده است رهنمود یابند.

پایان    

 


 


ترجمه: مسعود

سایت مهتــدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

علي رضی الله عنه  به روايت از رسول

‎الله  صلی الله علیه و سلم  مي‌گويد ايشان فرمودند: «أُعْطِيتُ مَا لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِنَ الأَنْبِيَاءِ»، فَقُلْنَا مَا هُوَ يَا رَسُولَ الله، فَقَالَ: «نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ، وأُعْطِيتُ مَفَاتِيحَ الأَرْضِ، وسُمِّيْتُ أَحْمَدَ، وَجُعِلَتْ لِي التُّرَابُ طَهُوراً، وَجُعِلَتْ أُمَّتِي خَيْرَ الأُمَمِ». (به من چيزهايي داده شده‌است كه به هيچ‌يك از پيامبران داده نشده‌است، گفتم: اي رسول خدا، آنها چه هستند؟ فرمود: خدا رُعب و هراس از مرا در دل دشمنانم انداخت و با آن یاریم کرد و به من كليدهاي زمين داده شده، به اسم ‌احمد نام گذاري شدم، خاك برايم وسيله پاك كننده قرار داده شده و امتم بهترين امّتها قرار داده شده ‌است.
صحيح بخاري، ش335




 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010