به نام خدا
کوشمار، هندوی سابق، بعد از اسلام آوردن نام مریم را برای خود برگزید. وی می گوید؛ خیلی اتفاقی با اسلام آشنا گشته و مسلمان شدم. از اطلاعاتی که درمورد اسلام به دست آوردم خوشم آمد و در این مورد بیشتر کنجکاو شدم.
در کتابخانه ی دانشگاه ترجمه ای از قرآن مجید را به زبان هندی پیدا کردم و شروع به مطالعه ی آن نمودم. با خواندن آیه های آن حالتی عجیب و غریب بر من چیره شد و بدنم شروع به لرزیدن کرد. هر چقدر بیشتر می خواندم بیشتر یاد می گرفتم. هنگامی که خواندن آن به پایان رسید، چیزهایی آموختم که قبلاً نمی دانستم.
بعد از آن به مدت سه ماه، خیلی عمیق به فکر فرو رفتم، و گرفتار تردید و دودلی شدم. این مدت، زمان سختی بود چون یک هندوی معتقد بودم و پدرم نیز واعظ و راهب بود و در هندوستان و جاهای دیگر به تعلیم آیین هندو می پرداخت.
در این باره محتاط بودم زیرا اول می خواستم مدرک دانشگاهم را بگیرم بعد موضوع را به خانواده ام بگویم. در یک وضعیت بحرانی گیر کرده بودم، به خاطر مسائل مالی به والدینم وابسته بوده و نمی توانستم هیچ کاری انجام دهم.
خانواده ام نه نتها مرا از خانه بیرون می انداختند بلکه در صدد کشتن من نیز بر می آمدند. خوشبختانه برای ادامه ی تحصیل به امارات رفتم و در آنجا با مسلمانانی آشنا شدم که کمک فراوانی به من کردند. به یادگیری تعلیمات دینی پرداخته و رسماً اسلام آوردن خود را اعلام نمودم.
پایان
ترجمه: مسعود
سایت مهتـدین
Mohtadeen.Com
|