شماره مقاله :

به نام خدا

سلام به تمام برادران و خواهران مسلمان

نام من اوستین است و اهل آمریکا می باشم. در این جا می خواهم ماجرای اسلام آوردن خود را بیان نمایم. داستان از این قرار بود که روزی یکی از دوستانم به من تلفن کرد، او درباره ی اطلاعات جدیدی که به دست آورده بود بسیار هیجان زده شده و می خواست با من درمیان بگذارد. این دوستم تازه به دین اسلام مشرف شده بود و شروع به تعریف و تمجید از زیبایی و عظمت دین اسلام نمود.

در مدت دو ماه وی مرتب از خصوصیات پیامبر صلی الله علیه وسلم و کارهای مهمی که برای پیشرفت اسلام انجام داده حرف می زد. در آن موقع یک مسیحی متعصب بودم، همراه پدر بزرگم مرتب به کلیسا می رفتم و همه ی کسانی که به کلیسا می آمدند را دوست داشتم. به اینکه مسیح پسر خدا است معتقد بودم. دوستم چیزهایی در انجیل به من نشان داد که تا آن وقت ندیده بودم. در آن صدها نکته وجود داشت که بیانگر تحریف و اخبار نادرست درمورد مسیحیت بود. او با دلیل و منطق ثابت کرد که تثلیث کاملاً اشتباه است. از اینکه مدت ها با چنین افکار نادرستی زندگی می کردم احساس بدی داشتم.

تصمیم گرفتم از مسیحیت دوری جویم و بار دیگر با دیدی متفاوت به سوی معنویات برگردم. وی به من اطمینان داد که می تواند آن هدایتی را که جهان به آن نیازمند است به من نشان دهد و این زمانی بود که دانش و آگاهیم نسبت به اسلام داشت افزایش می یافت.  در شگفت بودم که چگونه اسلام می تواند مشکلات حاد جهان را تنها با فرمانبرداری از پروردگار حل نماید.

این دوست عزیز، مسیر واقعی را در زندگی به من نشان داد و من نیز آن را با مسیحیت مقایسه نمودم. فهمیدم که قرآن کلام خداوند است، آن را همراه دوستم مطالعه نمودم و با انجیل مقایسه کردم و به عظمت و یگانگی کلام خداوند پی بردم.

یک روز دوستم گفت؛ من تقریباً تو را با تعالیم و ارکان اسلام آشنا ساخته ام و حالا وقت آن رسیده درباره ی مسلمان شدن بیاندیشی. با خودم فکر کردم که زندگی این دنیا ارزش زیادی ندارد و زندگی پر افتخار آخرت خیلی سودمندتر می باشد.

به دوستم خبر دادم که می خواهم مسلمان شوم. در تاریخ دهم اکتبر 1997، به یک مسجد محلی رفته و در آنجا شهادتین خود را اعلام نمودم. برادران در مسجد همگی مرا در آغوش گرفتند و مبارک باد گفتند. اتحاد و برادری که در بین آنها مشاهده کردم هیچ گاه در کلیسا ندیده بودم.

همه ی آنها را دوست دارم و آنها نیز مرا دوست دارند. سیاه، سفید، عرب، هندی و دیگر برادران مسلمان از فرهنگ ها و کشورهای متفاوت در مسجد گرد هم می آیند. از اینکه مسلمان هستم بسیار خرسند می باشم. امیدوارم همه ی غیر مسلمانانی که راجع به اسلام تصور نادرستی دارند، روزی به این نتیجه برسند که اسلام تنها مسیر درست برای زندگی کردن در این دنیا است.

پایان

ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com