10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327011
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1589 تعداد مشاهده : 653 تاریخ اضافه : 2011-05-18

 

جوانی که پس از دیدن قیامت توبه کرد!


به نام خدا

این جوان، با آرزوها و اندیشه های جوانی، مانند برخی دیگر از همسالانش توجهی به اوامر خداوند نداشت. یک شب خداوند اراده ی خیر فرمود و این جوان در خواب خود صحنه ای را دید که او را از خواب غفلت بیدار نموده و به راه درست بازگرداند...

جوان مذکور داستانش را اینطور برای ما تعریف می کند:

در یکی از شب ها مثل هر شب به رختخواب رفتم. احساس نگرانی و اضطراب می نمودم. از شر شیطان به خدای بزرگ پناه برده و به خواب رفتم. خوابی چنان غریب و سخت دیدم که گویی آسمان به زمین افتاده بود...

نمی توانم آن صحنه را توصیف کرده یا بیان کنم، چونان آتشی عظیم بود، می دیدم که چگونه شراره می کشد و مطمئن شدم که مرگم حتمی است... در زمین به تقلا پرداخته و در جستجوی مخلوقی بودم که مرا از این مصیبت نجات دهد.

به من گفتند که این آغاز روز قیامت است و رستاخیز به پا شده و این اولین نشانه های آن است. وحشت زده تمام آنچه از کارهای نیک و بدی که انجام داده بودم را به یاد آورده و بسیار پشیمان و نادم شدم. از فرط حسرت انگشتانم را به دندان گزیدم که چگونه در برابر خداوند در معاصی گرفتار آمده بودم.

با ترس و هول با خود گفتم که اکنون چه خواهد شد؟ چگونه می توانم نجات یابم؟ در این زمان آوازی شنیدم که گفت: امروز دیگر پشیمانی سودی ندارد. به زودی برای آنچه انجام داده ای جزا خواهی دید.

در اوقات نماز کجا بودی؟ کجا بودی آنگاه که دستورات خدا بر تو می رسید؟ چرا فرمان ها و نواهی خداوند را به جای نیاوردی؟ تو از خدای خویش غافل بوده ای! عمر خویش را در لهب و لعب و آواز سپری نموده ای... تازه اکنون آمده و زاری می کنی؟ به زودی شکنجه و عذابت را خواهی چشید.

با شنیدن این بانگ که مرا به عذاب و شکنجه نوید می داد هرچه بیشتر حسرت قلبم را فراگرفت. گریستم و گریستم، اما فایده ای نداشت. در این هنگام پرتنش و اضطراب، ناگاه از خواب برخاستم! خود را بر رختخواب خویش یافتم. باور نمی کردم که فقط داشتم خواب می دیدم، تا آنکه کاملاً از این بابت مطمئن شدم. نفسی از سر راحتی و شادمانی برکشیدم. اما ترس و وحشت همچنان در وجودم مانده بود.

با خود اندیشیده و به خود گفتم قسم به خدا که این هشداری از جانب خداوند بوده است. هیچ شکی در آمدن روز قیامت نیست. پس چرا نافرمانی خداوند را ادامه دهم؟ چرا نماز نخوانم؟ چرا از آنچه پروردگار نهی کرده دست نشویم؟ پرسش های زیادی در مغزم جلوه کردند که چگونه در آن روز بزرگ می توانم رستگار شده و رهایی یابم؟

صبح شد و نماز فجر را ادا کردم و در قلبم شیرینی و حلاوتی را احساس کردم. چاشتگاه آن روز به سمت اتومبیلم رفته و دیدم که پر از نوارهای موسیقی است، آن ها را بیرون انداخته و جای آن ها نوارهای اسلامی و سودمند را جایگزین نمودم.

همینگونه بر مسیر خویش مانده و هر روز قدمی تازه در مسیر هدایتی که از خداوند می خواهم مرا و شما را در آن استوار نگاه دارد برمی دارم.

از خدای متعال می خواهم بر روی زمین، در زیر آن و روزی که در برابرش حاضر خواهیم گشت گناهان و خطاهای ما را فروپوشاند.

آمین.

 

پایان

منبع: http://www.ebnmaryam.com/vb/t3720.html

 


ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عياض بن حمار (رض) از رسول اكرم (ص) روايت مى كند كه فرمودند: ((أهل الجنة ثلاثة: ذو سلطان مقسط متصدق موفق، ورجل رحيم رقيق القلب لكل ذى قربي ومسلم، وعفيف متعفف ذو عيال)). [مسلم].

سه نفر اهل بهشتند: فرمانرواي عادل و صدقه دهنده موفق و كامروا، مرد مهربان و نرم دل بر هر قوم و خويش و مسلمان، و پرهيزكار پاك دامن كه داراي فرزندان بسيار است.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010