شماره مقاله :

کریستیناسوم دبیرستان بود وقتی که دو هواپیمای ربوده شده به برجهای مرکز تجارت جهانی برخورد کردند. مانند تمام آمریکایی ها عصبانی و مبهوت مانده بود. درخبر اعلام شد که این حادثه توسط مسلمانان روی داده است. بنابراین از دوست مسلمانش پرسید که چرا این گونه افراد به نام اسلام چنین اعمالی را انجام می دهند؟ این موضوع مربوط به دین شما است مگر نه؟ 
او در پاسخ گفت که این افراد دیوانه هستند. آنها نماینده ی مسلمانان نیستند. اسلام دین صلح وآرامش است. ولی رانتر می خواست بیشتر بداند. بنابراین شروع به مطالعه راجع به این مذهب نمود و در دانشکده به انجمن دانشجویان مسلمان پیوست. 

رانتر می گوید که سعی می کرد تا بفهمد از زندگی خود چه می خواهد، و میخواست تا به دیگر آمریکایی های غیر مسلمان کمک کند تا اسلام را بشناسند. آن ها اطلاعات نادرستی از مسلمانان داشتند، و این فرایند او را نگران میساخت. ولی نمی دانست اگر کسی به او توجه ننماید چه باید بکند، این شک وتردید را با دوستش در میان گذاشت. 
رانتر می گوید که به پیامبر اسلام و همه ی کار های خوبی که انجام داده استایمان داشت. ساختاری را که اسلام ارائه داده است دوست دارد، و اینکه وی میتوانست به قرآن مراجعه کرده و پاسخ سؤالات خود را در آن پیدا نماید. 
رانتر در 17 نوامبر 2006 به اسلام مشرف شد. اعلان نمود که به یگانگی خداوند ایمان دارد و محمد (ص) فرستاده ی او است. این اولین رکن دین اسلام می باشد. 
رانتر می گوید که احساس می کرد اسلام آوردن گویی همان چیزی بوده که خدا ازاو خواسته انجام دهد. ولی قطعاً این چیزی نبود که مادرش از او می خواست. اما تجربه ی مسلمان شدن همچنین دارای مشکلات و سختی های فراوان است. وی امیدوار است که آمریکایی های بیشتری مانند او این کار را انجام دهند، و درمورد اسلام برای خودشان چیزهایی یاد بگیرند. 
او هم اکنون حجاب نمی پوشد ولی امید وار است که با دعا کردن و نماز خواندن روزی بتواند این کار را انجام دهد. هنوز خواندن قرآن را تمام نکرده، به هرحال سپاس گزار خداوند است که وی را با این مسیر در زندگی آشنا نمود. 
والســلام. 

سایت مهتـــدین