شماره مقاله :

"اشهد ان لا اله الا الله. و اشهد ان محمداً رسول الله."

او در حال گواهی دادن این مطلب بود که: "شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و محمد پیامبر اوست."

در رویکردی که به تازگی ملی، وی نیز با این کار وی به دین اسلام مشرف می شود.

بعضی علمای اسلامی در کشور می گویند که از 11 سپتامبر به اینطرف گرایش به  دین اسلام چهار برابر  شده است، از زمانی که داستان هایی درباره ی اسلام از لابه لای کتاب های دینی به صفحات اول روزنامه ها منتقل شد.

حکیم عونسفی (Ouansafi)، رئیس اتحادیه ی مسلمانان هاوایی، می گوید که قبل از 11 سپتامبر به طور میانگین سه تازه مسلمان در ماه وجود داشت.

دو ماه بعد از آن واقعه، 23 نفر تاکنون اسلام آورده اند.

و چیزی که بسیار جای تعجب است اینکه دینی که ان ار چنان می بینند که زنان را از سر تا پا می پوشاند، تازه مسلمانان غربی بیشتر از میان بانوان می باشند. عونسفی می افزاید در میانگین ملی تازه مسلمانان نسبت زنان به مردان 4 به 1 می باشد. او ادامه می دهد در این جا 2 به یک می باشد.

بیشتر تازه مسلمانان قاره از میان آمریکائیان آفریقایی تبار می باشد، که یک سوم مسلمانان آمریکا را تشکیل می دهند، که برخی این سیاهپوستان درحالی الله را یافته اند که در زندان بوده یا در حال ترک و بازپروری از موادمخدر یا الکل بودند.

عونسفی می گوید در ساحل غربی، بیشتر مردان عضور ارتش می باشند، و بیشتر تازه مسلمانان اواهو پیشتر مسیحی بوده اند.

مردم بیشتری دین او را دیده و از آن خوششان می آید، برخلاف پوشش بیرحمانه ی رسانه ها مبنی بر اینکه مسلمانان تروریست هستند.

وی در ادامه می گوید: " انسان های بد در هر دین و مسلکی وجود دارند و یک دین را بر اساس عملکرد آنان نمی توان مورد قضاوت قرار داد.

چیزی که 11 سپتامبر باعث گردید این بود که مردم به خاطر آوردند که زندگی بسیار کوتاه است. یکی از تازه مسلمانان به من می گفت: "اگر  قرار است بمیرم، دوست دارم مسلمان بمیرم."

کرامول کروفورد، رئیس بخش دینی دانشگاه هاوایی-مانوا بیان می دارد: "تاثیر 11 سپتامبر بر روان جمعی مردم آمریکایی ها را از گذرا بودن عمر هشیار ساخت."

وی عنوان داشت که حال و مشرب کشور تغییر یافته است: مجردها  دنبال ایجاد پیوند زناشویی اند؛ روابط خانوادگی محکم تر به هم گره می خورد؛ و در کل مردم به هم نزدیک تر می شوند."

کراونفور می گوید: " مردم به شیوه های رسمی و غیر رسمی رو به مذهب می آورند." وی می افزاید در سایر ادیان، به جز دین اسلام، ریزشهایی نیز پدید آمده است.

چرا بیشتر تازه مسلمانان زنان هستند؟

وی پاسخ می دهد: "در تبیین این وضعیت باید گفت، زنان سریع تر و عمیق تر از مردان متاثر گشته اند. به هر کلیسایی که بروی عده ی زنان را در آن بیش از مردان خواهی یافت."

وی همچنین در کلاس درس خویش دانشجویان دختر را صاحب دید وسیعتری به موضوعات اخلاقی می بیند.

کراوفورد می افزاید: "زنان به دلایل مختلفی جنس مذهبی تری هستند... زنان بچه به دنیا می آورند و برای همین و بر پایه ی بیولوژی که دارند در تماس با چرخه ی زندگی و مراقبت از چرخه ی حیات هستند."

گرایش به دین اسلام یا بازگشت به اسلام، از آن جا که مسلمانان باور دارند هر انسانی زندگی را با این دین آغاز می کند، با بودن این باور که فقط و فقط یک خدا وجود دارد، به سرعت رخ می دهد.

عونسفی می گوید: "ما مسلمانان عقیده داریم که هر شخصی که اسلام می آورد، خداوند همه ی گناهان پیشین وی را می بخشاید و مانند بچه ای که تازه به دیا آمده پاک می گردد."

مراسم اسلام آوردن حقیقتاً بسیار ساده است. فرد تمایل خویش را به گرویدن به این دین بیان کرده و سپس پنج اصل دینش را می آموزد.

در این مراسم دو نفر شاهد پذیرش باور به پیامبر بودن عیسی مسیح (پیامبری مانند دیگر پیامبران) و یکی بودن خداوند بوده و در پایان این دو جمله را که هیتر رمها بیان داشت را تکرار می نماید.

اکنون رمها ایمان اسلامی خویش را در زندگی اش، که از ماه جولای استوار دوم ناو مستقر در بندر پرل می باشد، جاری ساخته است.

در مدتی که شوهرش که عضو نیروی دریایی است نزد وی نبوده در خواندن آیات قرآن در نمازهای پنجگانه به زبان عربی، وبدون کمک شوهرش، کمی دچار مشکل شده بود.

با انکه شوهر رمها مسلمان زاده و اصالتاً اهل فلسطین و بزرگ شده ی سان فرانسیسکو می باشد، دلیل اسلام آوردن وی نبوده است.

رمها در جستجوی راهی است که دین جدیدش را به خانواده اش در کالیفرنیا توضیح دهد.

او می داند که بیشتر اطلاعات آن ها درباره ی اسلام بواسطه ی فیلم تلویزیونی "بدون دخترم هرگز" به دست آمده است؛ که ماجرای زنی آمریکایی بوده که بوسیله ی شوهر ایرانی اش مورد آزار و اذیت قرار گرفته بوده است و بر سر دخترشان باهم دعوا کرده بودند.

وی می گوید: "نمی دانم به چه شیوه ای به آن ها بگویم که آن ها را از دست ندهم. هنوز به پدرم نگفته ام، به او گفته ام که به مسجد می روم ولی هنوز از اسلام آوردن من خبر ندارد.

وقتی مردم از وی می پرسند که چرا دینی را برگزیده است که زنان را تحت فشار قرار می دهد، وی پاسخ می دهد که شما دین را با فرهنگ مردم اشتباه گرفته اید.

مها در خانواده ی شام اولین کسی بود که به کلیسا روی آورده بود. در پنج سالگی با دختر یکی از کشیشان دوست شده و به دین مسیحیت درآمده بود.

بقیه ی افراد خانواده اش بعدها به این دین روی آورده و مادرش هنوز هم به کلیسا می رود. رمها می گوید وی در رابطه با نظریه ی تثلیث در مسیحیت با مشکل روبرو بوده است. در ماه مارس درکلاس مجازی و اینترنتی ادیان جهان دانشگاه کالیفرنیا شرکت نمود.

وی می گوید: "من به مدت 18 سال مسیحی بوده ام. رخنه های زیادی در آن دین وجود داشت... در قلبم احساس نمودم که اسلام دین راستین است."

در ابتدا بعد از 11 سپتامبر وی در یک کلاس معرفی دین اسلام در هاوایی شرکت جسته و شروع کرد به خواندن قرآن کریم، و اندکی بعد اسلام آورد.

او بیان می کند: "همیشه حس کرده ام به سوی چیزی در آن بالاها کشیده می شوم، بدون آن احساس پوچی و تهی بودن می کنم. تنها شیوه ای که در آن احساس می کنم به کمال نزدیک می گردم پرستش خداوند است."

والسلام.

منبع: http://the.honoluluadvertiser.com/

ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com