شماره مقاله :

...

چه کار کنم که رستگار شوم؟

"پاسخ این سؤال این است، کاملا هیچ چیز! تنها نیاز است که باور کنیم آنچه را خداوند در کلامش گفته است، باور به عیسی مسیح و اینکه تو نجات خواهی یافت. تنها باور داشته باش! بله تمام ماجرا همین بود. ایمان به معنی داشتن اعتماد کامل به آنچه خداوند در خصوص رستگار شدن بیان فرموده است. ما باید به چه چیزی ایمان داشته باشیم؟

مسیح به خاطر گناهان ما کشته شده بود، و او به خاک سپرده شد، و سومین روز دوباره برخاست. مسیح جان سپرد تا به ما حیات ابدی ببخشد. اگر شما تمایل دارید که حیات ابدی داشته باشید باید نیایش وعبادت کردن را فراموش نکنید. ای پدر آسمانی، می دانم که خیلی گناهکارهستم و احتیاج به بخشوده شدن دارم."

این یک تکه کاغذ زندگی مرا به طور کامل تغییر داد. قلبم فریاد بر می آورد از اینکه به این سادگی نمی توانست صادق باشد. این آغاز آشنایی من با مسیحیت عصر جدید بود. کاملا در یادگیری عقاید مسیحیت غوطه ور شده بودم. از جمله لیست موارد مهمی که باید در دین مسیحیت به آن ها اعتقاد می داشتم، ولی هیچ منطق و مفهومی را در آن نمی دیدم: 1. مسیح همان خدا است. 2. مسیح خدا و نجات دهنده ی ما همان کسی است که به شکل مردی به زمین می آید وبه خاطر گناهان ما می میرد. 3. خدا  سه وجود در یکی است که این به معنای تثلیث می باشد.

هیچ کدام از عقاید بالا در انجیل تایید نشده اند. مسیح هیچ گاه ادعای خدا بودن نکرده است. و او هرگز نگفته که می آید و به خاطر گناهان ما می میرد. اگر از اول تا آخر انجیل را بگردید شما نمی توانید واژه ی "تثلیث" را در آن بیابید. سؤالات بسیاری درباره ی  باورهای مذکور در ذهن من شکل گرفت.

اگر خداوند صاحب قدرت کامل است، چه لزومی دارد که خود به صورت آدمی به خاطر گناهان ما روی زمین بیاید؟

مسیح یک انسان بود، و اگر او خدا بود چگونه می توانست بمیرد؟ آیا خدا می میرد؟ به علاوه اگر مسیح خدا بود او برای چه کسی دعا می کرد؟ آیا او در دعاهایش خودش را می خواند!

شیطان چگونه توانست به مسیح پیشنهاد دهد که پادشاه جهان شود در حالی که هر آنچه در آسمان و زمین است متعلق به خداوند است. علاوه بر این مگر خدا شیطان را خلق نکرد؟ هوش بسیاری نمی طلبد برای فهمیدن اینکه یک آفریدگار نمی تواند خودش را آفریده و یا قسمتی از آفرینش خود باشد.

شما نمی توانید حتی کوچک ترین نقصی را در آفریدگار بیابید، او کامل است. او خدایی است که به ما قدرت منطق و شعور داده است. آیا خدا از ما می خواهد به چیزی باور داشته باشیم که منطقی نیست؟ حقیقت باید مفهوم و منطق داشته باشد. هنگامی که کارآگاهی در جستجوی حقیقت است، اول دنبال سر نخ ها می گردد، مدارک را بررسی می کند و از نیروی استدلال خود کمک می گیرد. مردم این روش را برای تمام موارد به جز در مورد دین بکار می گیرند. در این جاست که دلایل خود را نادیده می گیرند و به دنبال باورهای کورکورانه ای که به آن ها تحمیل می شود، می روند.

من از این بابت متعجبم که واقعا مردم چطور باور می کنند که مسیح به خاطر گناهانشان بمیرد.

می خواهم این سؤال را از شما بپرسم. اگر شما در یک جلسه ی امتحانی مهم نشسته باشید، آیا باور خواهید کرد کسی بیاید و به شما بگوید برای گذراندن امتحان نباید هیچ کاری را انجام بدهی؟ تنها چیزی که بدان نیاز دارید این است که به آن باور داشته باشید. خوب، شما می توانید به هر چه که دوست دارید اعتقاد داشته باشید، اما وقتی که نتایج امتحان اعلام شد می فهمید که صفر گرفته اید.

ادامه دارد...

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com