بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد :
مسلمان به تمام كتابهايى كه خداوند بر بعضى از پيامبران نازل كرده، ايمان دارد، و يقين دارد كه آنها كلام خدا هستند، خداوند آنها را به پيامبران خود وحى كرده تا آنها توسط آن (كتاب) دين و احكام خدا را بمردم برسانند.
مهمترين اين كتابها عبارتند از تورات كه بر حضرت موسى علیه السلام و زبور كه بر حضرت داود علیه السلام و انجيل كه بر حضرت عيسى علیه السلام و قرآن كريم كه بر ختمى مرتبت، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل شدهاند. همچنين هر مسلمان ايمان دارد كه از ميان اين چهار كتاب آسمانى، قرآن بزرگترين آنها و محافظ خطوط اصلى آنها است.
با نازل شدن قرآن، تمام اديان گذشته منسوخ شدند، قرآن هم ناسخ و هم محافظ خطوط اصلى آنهاست. اين ايمان و باور مسلمان برگرفته از دلايل نقلى و عقلى است كه به شرح و بسط آنها مىپردازيم.
دلايل نقلى:
1- خداوند در آيه 136 سوره نساء درباره ايمان آوردن به كتابهاى مذكور، امر فرموده و مىفرمايد:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا آَمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ»«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش (محمد) و كتابى كه بر پيغمبرش نازل كرده (قرآن) و به كتابهايى كه جلوتر (از قرآن) نازل كرده، ايمان بياوريد».
2- خداوند در آيات 2تا4 سوره آل عمران، از وجود اين كتب، خبر داده و فرموده است:
« اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ (2) نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ (3) مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ»
«جزاللّه، معبودى وجود ندارد. او زنده و پاينده و متصرف (در امور عالم) است. او (كسى است كه) قرآن را بر تو (اى محمد) نازل كرده است كه مشتمل بر حق است. قرآن كتابهاى (آسمانى) قبل از خودش را تصديق مىكند. خداوند، قبل از قرآن (كتابهاى) تورات و انجيل را براى هدايت مردم فرستاده است. و (چون منحرف شوند)، قرآن (جداكننده حق از باطل) را فرو فرستاده است».
و در آيه 48 سوره مائده مىفرمايد:
« وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ »«(اى پيامبر) بر تو كتاب (كامل و شامل قرآن) را نازل كرديم كه (در همه احكام و اخبار خود) ملازم حق و تصديق كننده كتابهاى پيشين و شاهد (بر صحت و سقم) و حافظ (مسايل اصولى) آنهاست».
و در آيه 163 سوره نساء مىفرمايد: « وَآَتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا» «و به حضرت داوود كتاب (آسمانى) زبور را عطا كرديم».
در آيات 192تا196 سوره الشعراء مىفرمايد:
« وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ (192) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ (193) عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ (194) بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ (195) وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ»«همانا قرآن از جانب پروردگار جهان فرو فرستاده شده است حضرت جبرئيل آنرا، بر قلب تو نازل كرده است. تا تو از بيم دهندگان باشى. كه بزبان عربى روشن مىباشد (وصف) اين قرآن در كتب پيشينيان (تورات و انجيل) موجود است».
و در آيات 18و 19 سوره اعلى آمده است:« إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى (18) صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى»
«اين گفتار (سخنان قرآن) در كتب پيامبران پيشين مانند صحف ابراهيم و تورات موسى ذكر شده است».
3- در احاديث و روايات بسيارى كه از آن حضرت صلی الله علیه وسلم نقل شده، از وجود اين كتب سخن گفته است. در روايتى از بخارى چنين آمده است: رسول اكرم صلی الله علیه وسلم خطاب به يارانش فرمود: «مدت زمان بقاى شما مسلمانان (در پايبندى به احكام دين) نسبت به مدت زمان امتهاى گذشته به اندازه وقت نماز عصر تا مغرب است. براى يهود تورات نازل شد، آنها تا نيمه روز به آن (دستورات و احكام آن) عمل كردند. بعد از آن اظهار عجز نمودند. بهر كدام از آنها (يهوديان) يك قيراط پاداش داده شد. و به نصرانىها انجيل عطا شد. آنها از نيمه روز (ظهر) تا پايان نماز عصر، به آن عمل كردند بعد ناتوان شدند. بهر كدام يك قيراط پاداش داده شد.
براى شما مسلمانان قرآن نازل شد. بعد از عصر تا غروب آفتاب، برآن عمل كرديد ولى بهر كدام از شما دو قيراط پاداش داده شد. اهل كتاب (يهود و نصارى) اعتراض كردند و گفتند: مسلمانان از ما مدت كمترى عمل كردند، چرا پاداش بيشترى دريافت كردند؟ خداوند فرمود: (آيا با شما ظلم شده است؟ گفتند: خير. خداوند فرمود: اين فضل و كرم من است. بهر كدام كه خواسته باشم مىدهم.
در حديثى ديگر از بخارى، چنين آمده است:
«خُفِّفَ عَلَى دَاوُدَ علیه السلام الْقُرْآنُ، فَكَانَ يَأْمُرُ بِدَوَابِّهِ فَتُسْرَجُ، فَيَقْرَأُ الْقُرْآنَ (التورات والزبور) قَبْلَ أَنْ تُسْرَجَ دَوَابُّهُ، وَلاَ يَأْكُلُ إِلاَّ مِنْ عَمَلِ يَدِهِ»
«در قرائت زبور به داوود تخفيف داده شد. او همواره دستور مىداد كه اسبهايش را ماساژ دهند و در آن فاصله زمانى شروع بخواندن زبور مىكرد و قبل از آنكه كار ماساژ دادن اسبها به پايان رسد، او تلاوت تورات يا زبور را به پايان مىرسانيد».
در حديثى ديگر از بخارى چنين آمده است: «لاَ حَسَدَ إِلاَّ فِى اثْنَتَيْنِ رَجُلٌ آتَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ فَهْوَ يَتْلُوهُ آنَاءَ اللَّيْلِ وَآنَاءَ النَّهَارِ...» «سواى دو شخص، كسى ديگر ارزش آنرا ندارد كه بر او حسد برده شود. يكى شخصى كه خداوند به او علم قرآن عنايت فرموده و او صبح و شب آن را تلاوت مىكند و...»
در حديثى ديگر، پیامبر صلی الله علیه وسلم مىفرمايد: «تَرَكْتُ فِيْكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى: كتابُ ُاللّه وَسُنَّةُ رَسُولِهِ» «من دو چيز را در ميان شما مىگذارم. اگر بعد از من به آنها عمل كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد. يكى كتاب خدا (قرآن) و ديگرى سنت رسول اكرم صلی الله علیه وسلم»
(حاكم در مستدرك اين حديث را نقل كرده، اين حديث صحيح است و امام مالك هم آنرا روايت كرده است). بخارى در حديثى ديگر روايت مىكند: «قال رسولاللّه صلی الله علیه وسلم:لاَ تُصَدِّقُوا أَهْلَ الْكِتَابِ، وَلاَ تُكَذِّبُوهُمْ وَقُولُوا: (آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وإِلَهُنَا وَإلَهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»
«رسول اكرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: اهل كتاب را نه تصديق نماييد و نه تكذيب كنيد. (بلكه) بگوييد ما به قرآن كه بسوى ما نازل شده و آنچه كه بر شما نازل شده است، (به همه) ايمان داريم. معبود ما و شما يكى است و ما مطيع اوامر او هستيم».
4- ميليونها عالم و فرزانه و اهل ايمان در هر عصر و زمان اعتقاد كامل داشته و دارند كه خداوند كتابهايى براى پيامبران خود، يعنى بهترين فرزندان آدم فرستاده و بسيارى از صفات، اخبار غيب، احكام دينى و وعده و وعيد خود را در آنها بيان كرده است.
دلايل عقلى:
1- ناتوانى انسان و نياز او به اصلاح جسم و روح اقتضا مىكند كه كتابهايى مشتمل بر احكام خداوند و قوانينى كه تحققبخش هنر و زيبايى انسان هستند و راه تأمين نيازهاى دنيا و آخرت را به او مىآموزند، برايش فرستاده شود.
2- از آنجا كه پيامبران واسطه بين خدا و بندگان او هستند و مانند ساير انسانها عمرى محدود دارند و روزى بايد زندگى را بدرود حيات گويند، اگر رسالت و مأموريت آنان در قالب داشتن كتاب نباشد، پس از رحلت آنان، احكامى را كه مأمور تبليغ آن بودند، از بين خواهند رفت. و مردم، بدون واسطه خواهند ماند. و هدف اصلى وحى و رسالت از دست خواهد رفت. پس بدون كوچكترين ترديدى بايد گفت وضعيت ياد شده اقتضا مىكند كه كتب (آسمانى) بايد در ميان انسانها وجود داشته باشد تا با مراجعه به آن منشورهاى آسمانى، راههاى حصول به سعادت را دريابند.
3- اگر پيامبرى كه مردم را به سوى خدا دعوت مىكند، حامل كتاب آسمانى كه در برگيرنده احكام و هدايت و رهنمودهاى متعالى است، نباشد، تكذيب و انكار رسالتش براى مردم آسان خواهد بود. پس اين وضعيت، يعنى اتمام حجت براى مردم (از سوى خدا) مقتضى وجود كتب آسمانى در ميان آنها مىباشد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
مهتدین
Mohtadeen.Com
|