7 آذر 1403 25/05/1446 2024 Nov 27

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 606
بازدید کـل سایت : 3118405
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1806 تعداد مشاهده : 878 تاریخ اضافه : 2011-07-28

 

ايمان به خداوند متعال


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد ‏:‏

بحث ايمان بلحاظ اهميتى كه دارد، مقدم بر ساير مباحث است. زيرا ايمان محور زندگى مسلمان است و زندگى هر مسلمان در سايه ايمانش شكل مى‏گيرد. پس بايد گفت كه ايمان در تمام ابعاد زندگى فرد مسلمان، جايگاه كليدى داشته و نقش بسيار موثرى ايفا مى‏كند.

مسلمان به خدا ايمان دارد يعنى او وجود پروردگارى را مى‏پذيرد كه آفريدگار زمين و آسمان است. داناى پيدا و پنهانى است. مالك هر چيز و پرورش دهنده آن است.

معبودى سواى او وجود ندارد، او تنها پروردگار متصف به جميع صفات كماليه است. از هر عيب و نقص منزه است، اين عقيده و باور مؤمن، نخست ملهم از راهنمايى و هدايت تكوينى خداوند است، كه مى‏فرمايد:

« وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ » (الأعراف: 43).  

«اگر لطف خدا نبود (و توسط پيامبران) توفيق نصيب ما نمى‏كرد، هدايت نمى‏شديم».

 ثانيا متكى به دلايل عقلى و نقلى ديگرى است كه ذيلا بدان اشاره خواهد شد.

 

 1- خداوند متعال در باره وجود، صفت ربوبيت و اسماء و ساير صفات خود در قرآن كريم، اين كاملترين و ارزنده‏ترين كتاب آسمانى خود در آيه‏54 سوره اعراف چنين مى‏فرمايد:

« إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» (الأعراف: 54).

 «همانا پروردگار شما خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (مرحله) خلق كرد، و بعد بر عرش، استقرار يافت (سپس به اداره جهان هستى پرداخت) با (پرده تاريك) شب، روز را مى‏پوشاند، و شب، شتابان بدنبال روز، روان است، خورشيد و ماه و ستارگان را آفريده و تنها او فرمان ميدهد، او پاك و منزه و پروردگار جهانيان است».

 

 در آيه 30 سوره قصص، آنگاه كه خدا، پيامبر خود حضرت موسى علیه السلام را مورد خطاب قرار داد، چنين فرمود:

« يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» (قصص: 30).

 «اى موسى! من خدا و پروردگار جهانيان هستم».

 

 و در آيات 22 تا 24 سوره حشر در تجليل از خود و ذكر اسماء و صفات خويش چنين مى‏فرمايد:

« هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ (22) هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (23) هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»

«خدا كسى است كه جز او پروردگار و معبودى وجود ندارد. داناى پيدا و پنهان است. بخشنده و مهربان است (رحمت او در دنيا شامل حال همه و در آخرت شامل حال مؤمنان است) اوست معبود بر حق كه جز او معبودى وجود ندارد. او پادشاه مقتدر، منزه، بى عيب و نقص، امان دهنده محافظ و مراقب، قدرتمند چيره، بزرگوار و شكوهمند، والا مقام و پاك و منزه است از هر چيزى كه براى او شريك سازند. او آفريدگار، هستى بخش و صورت‏گر (همه موجودات) است. نام‏هاى زيبا از آن او هستند. همه موجودات آسمانها و زمين او را به پاكى ياد مى‏كنند (به تسبيح و ستايش او مشغولند) و او خداى غالب و دانا است».

 

 در آيات 1و2 سوره فاتحه درباره توصيف خود مى‏فرمايد:

« الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (2) الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»

«تمام تعريف‏ها شايسته ذاتى است كه پروردگار جهانيان است. بخشنده و مهربان است (در دنيا براى همه و در آخرت براى مؤمنان)».

 

 و در آيه 92 سوره انبياء، خطاب به مسلمانان مى‏فرمايد:

« إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ »

«شما مسلمانان امت واحدى هستيد و من پروردگار شما هستم. پس تنها مرا عبادت كنيد».

 

 و در آيه 52 سوره مؤمنون مى‏فرمايد:

« وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ»

«من پروردگار شما هستم. (بايد از معصيت و نافرمانى) من بپرهيزيد».

 

 در آيه 22 سوره انبياء پيرامون نفى هر گونه رب و معبودى سواى ذات يگانه‏اش مى‏فرمايد:

« لَوْ كَانَ فِيهِمَا آَلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ»

«اگر در آسمانها و زمين به جز خداى يكتا، خدايان ديگرى وجود مى‏داشتند و امور جهان را مى‏چرخانيدند نظم عالم هستى بهم مى‏خورد. (زيرا چندين مركز تصميم‏گيرى باعث بهم خوردن نظم جامعه و جهان مى‏شود) پس اوست مالك عرش و از هر چه كه كفار درباره او مى‏گويند پاك و منزه است».

 

 2- حدود يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر درباره وجود و ربوبيت او سخن گفته و او را بعنوان تنها آفريننده و مالك كل كاينات معرفى نموده‏اند، و پيرامون اسماء و صفات خدا، با مخاطبين خود سخن گفته‏اند، و هيچ پيامبرى نيامده كه خدا با وى سخن نگفته، يا فرشته‏اى بسوى او نفرستاده، يا مطالب را به او الهام نكرده باشد. و چون اين الهام و القاء همراه با شواهد و قراينى بوده است، بدين جهت مخاطبين آنها صددرصد يقين كرده و اذعان نموده‏اند كه آنچه او (پيامبر) مى‏گويد، از جانب پروردگار است.

خبر دادن اين جمعيت انبوه كه از برگزيدگان خلق و بهترين انسانها بوده‏اند، حاكى از اين است كه مطمئنا گفته آنان صحيح است. و عقل انسان هم نمى‏تواند آنها را تكذيب كند، همانطور كه توافق آنان بر خبرى كه براى آنها مجهول باشد، از محالات عقلى است. زيرا توافق يقينى و تحقيق در مورد صحت مطلبى كه پايه و اساسى نداشته‏باشد، از پيامبران كه برگزيده‏ترين و منزه ترين فرزندان آدم هستند، و از نظر عقل، داناتر از همه و در سخن، راستگوتر از همه مى‏باشند، محال است.

 

 3- ايمان و اعتقاد ميلياردها انسان بر وجود و هستى خداوند، و عبادت و طاعت آنها از وى: بشر عادتا سخنى را كه بوسيله يك يا دو نفر بيان شود، مى‏پذيرد و آنرا قبول مى‏كند، تا چه رسد به خبر يا اخبارى كه بوسيله جمع كثيرى كه از بهترين افراد روى زمين بوده و تعدادشان از حد شمار بيشتر است، بيان شود. علاوه بر اين، عقل و فطرت نيز صحت ايمان آنها را به ذات يگانه‏اى كه از وجود او خبر داده و او را اطاعت و عبادت كرده و بسوى او تقرب جسته‏اند، تاييد مى‏كند.

 4- ميليون‏ها عالم از وجود، صفات، اسماء و اينكه تنها او آفريننده و پرورش دهنده هر چيز است و بر هر كارى قدرت و توانايى دارد، سخن گفته‏اند، و بخاطر همين ويژگيها او را عبادت و اطاعت كرده‏اند و بخاطر همين ويژگيها با دوستانش دوستى، و با دشمنانش، دشمنى و رزيده‏اند.

 

 

دلايل عقلى:

1- وجود جهان هستى و تنوع موجودات و آفريده‏هاى گوناگون آن، حكايت از وجود آفريدگارى توانا و قدرتمند دارد كه همان خداوندست. زيرا غير از او (خدا) كسى ديگر ادعاى ايجاد و آفريدن عالم هستى را نكرده است.

 آرى! عقل انسان نيز وجود پديده را بدون پديد آورنده، محال مى‏داند، حتى آفرينش ساده‏ترين موجود را بدون موجد (پديد آورنده) محال و ممتنع مى‏داند، مثلا غذاى پخته را بدون آشپز و پهن شدن فرش را بدون فراش محال مى‏داند. تا چه رسد به جهانى با اين عظمت و بزرگى، با آسمان و زمين و آفتاب و مهتاب و ستارگان و كهكشانها كه هر كدام حجم بسيار بزرگ و متفاوتى با ديگران دارد.

 بويژه زمين و آنچه كه در آن آفريده شده است مانند انسانها، جن‏ها و ميليونها موجود زنده خشكى و دريا، و تفاوتهايى كه ميان همه موجودات وجود دارد. بگونه‏اى كه هيچ دو موجود عالم هستى، مانند هم نيستند. و اختلافاتى كه ميان انسانها از لحاظ رنگ، زبان، درك و فهم و ساير خصوصيات و نشانه‏ها ديده مى‏شود، وجود منابع و معادن گوناگون در دل زمين، كه داراى فوايد و منافع متعددند.

 و درياهائى كه دو سوم خشكى زمين را احاطه كرده‏اند و ميليونها موجود زنده در آنها زيست مى‏كنند.

 و رودخانه و نهرهايى كه بر روى زمين جارى است و حيات و زندگى انسانها و انواع موجودات ديگر در پرتوى آن امكان پذير است.

 همچنين جنگلها و درختان و گياهان گوناگونى كه در آن روييده است. و هر كدام داراى ميوه‏هاى خاصى هستند كه از لحاظ رنگ و بو و طعم و ساير خصوصيات، با يكديگر متفاوتند، و...

 

 2- وجود كتابى مانند قرآن، قرآن مجيد كه كلام خداست و در اختيار ما انسانها قرار گرفته تا آنرا بخوانيم و معنى و مفهوم آنرا درك كنيم. اين كتاب عظيم‏الشان دليلى است آشكار بر وجود خداوند توانا و با عظمت، زيرا وجود كلام بدون متكلم و سخن بدون سخنگو، محال است.

 بنابراين كلام خداوند متعال حكايت از وجود او، دارد بخاطر اينكه كلام او مشتمل بر معتبرترين شريعتى است كه بشر تا كنون آنرا شناخته است و با ارزش‏ترين قانونى است كه نفع و سود زيادى براى بشريت به ارمغان آورده است. همانگونه كه شامل صحيح ترين ديدگاههاى علمى و امور غيبى و بسيارى از حوادث تاريخى است.

 و با صداقت و درستى كامل، مطالب و ديدگاههاى مذكور را ارائه نموده است. بگونه‏اى كه در طول تاريخ و با وجود اختلاف در زمان و مكان، حتى يك حكم از احكام شرعى آن خالى از فوايد نيست، و كوچكترين نظريه علمى‏اش هنوز نقض نشده و اندك تخلفى در هيچ يك از پيش بينى‏ها و امور غيبى‏اى كه از وجود آنها خبر داده، مشاهد نشده و هيچ مورخى بخود جرأت نداده كه حتى كوتاه‏ترين قصه‏اى از قصه‏هاى متعدد آنرا نقض يا تكذيب كند، يا حادثه‏اى از حوادث تاريخى را كه به آن اشاره نموده يا پيرامون آن به تفصيل سخن گفته است، نفى نمايد.

 آرى! عقل بشر، انتساب چنين كلامى را به انسان، محال مى‏داند. زيرا سخن قرآن، برتر از قدرت بشر و سطح معارف اوست، پس چون اين مطلب كه قرآن سخن بشر است، محال و منتفى است، بايد بيدرنگ بگوييم كه قرآن كلام خدا و كلام آفريدگار انسان است. وجود چنين كلامى، حكايت از وجود ازلى و ابدى، علم، قدرت و حكمت متكلم دانا و تواناى آن دارد.

 

 3- وجود اين نظم بسيار پيچيده، مظهر قوانين و سنت‏هاى هستى در آفرينش و رشد و دگرگونيهاى موجودات عالم مى‏باشد. زيرا تمام كاينات ناگزير از تبعيت اين قوانين و سنن هستند. و در هيچ شرايطى قادر به خروج از اين سنت‏ها نمى‏باشند. بعنوان مثال: انسان پس از انعقاد نطفه، نخست بصورت پاره گوشتى در رحم مادر بوجود مى‏آيد. سپس بمرور زمان تحولات و دگرگونيهاى شگفتى بر آن طارى مى‏شود. و سواى ذات يگانه حضرت حق، احدى در اين تحولات و دگرگونيها، نقشى ندارد. تا اينكه سرانجام بصورت يك انسان كامل به صحنه گيتى قدم مى‏گذارد. اين تحولات، مربوط به مرحله آفرينش و تكوين اوست. و تحولات مشابه ديگرى نيز در مراحل مختلف رشد و بزرگ شدن او از كودكى تا پيرى بوقوع مى‏پيوندند.

 اين قوانين و سنت‏هاى فراگير نه تنها حاكم بر زندگى انسانهاست بلكه در عالم حيوانات و گياهان و افلاك و اجرام سماوى نيز بصورت يكنواخت تسلط دارند. همه و همه، مرتبط به اين سنن و قوانين فطرى هستند و نمى‏توانند سرمويى از آنها تخطى كنند. مثلا اگر ستاره يا ستارگانى از محور گردش خود منحرف شوند، نظم عالم هستى بهم خورده و حيات و زندگى همه، نابود خواهد شد. بنابر دلايل يادشده يعنى عقلى و منطقى و نقلى و سمعى، مسلمان به وجود خداوند ايمان آورده و او را پروردگار همه موجودات عالم مى‏داند و بعنوان معبود اول و آخر مى‏شناسند و سرانجام زندگى مسلمان در تمام ابعاد، بر اساس همين ايمان و باور شكل مى‏گيرد.

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


مهتدین

Mohtadeen.Com

 

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عياض بن حمار (رض) از رسول اكرم (ص) روايت مى كند كه فرمودند: ((أهل الجنة ثلاثة: ذو سلطان مقسط متصدق موفق، ورجل رحيم رقيق القلب لكل ذى قربي ومسلم، وعفيف متعفف ذو عيال)). [مسلم].

سه نفر اهل بهشتند: فرمانرواي عادل و صدقه دهنده موفق و كامروا، مرد مهربان و نرم دل بر هر قوم و خويش و مسلمان، و پرهيزكار پاك دامن كه داراي فرزندان بسيار است.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010