7 آذر 1403 25/05/1446 2024 Nov 27

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 606
بازدید کـل سایت : 3118439
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1807 تعداد مشاهده : 922 تاریخ اضافه : 2011-07-28

 

ايمان به نامها و صفات خداوند متعال


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد ‏:‏

 

 مسلمان به اسماء حسنى و صفات والاى خداوند متعال ايمان دارد و غير خدا را در اين اسماء و صفات شريك نمى‏داند، و آنها را توجيه و تاويل نمى‏كند تا از مفهوم حقيقى خود جدا شوند، و نيز صفات حق تعالى را با صفات موجودات فناپذير، تشبيه نمى‏كند.

 مؤمن، به اثبات صفاتى كه خدا و پيامبر از آنها سخن گفته و در مورد خدا ثابت نموده‏اند، مى‏پردازد و صفاتى را كه خدا و پيامبر، آنها را از ذات حق، سلب كرده‏اند، نفى مى‏كند. اين عقيده و باور مؤمن در پرتوى دلايل عقلى و نقلى است كه بشرح آنها مى‏پردازيم.

 

دلايل نقلى:

خداوند، خودش درباره اسماء و صفات خود در آيه 180 سوره اعراف، چنين مى‏فرمايد:

« وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ »«خداوند، نامهاى زيبايى دارد. با همان نامها، او را بخوانيد. و كسانى كه در نامهاى خدا تحريف مى‏كنند، رها سازيد. (زيرا در آينده نزديك) آنها براى اين كار خود مجازات خواهند شد».

 و در آيه 110 سوره اسراء مى‏فرمايد:

«ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى »«خدا را با (نام) اللّه يا رحمن ياد كنيد (فرقى نمى‏كند شما مى‏توانيد او را با نامها و صفات متعدد ياد كنيد. اين كار مخالف توحيد نيست) خدا را به هر كدام (از اسماء حسنى) بخوانيد (مانعى ندارد) او داراى نامهاى زيباست».

 

 خداوند، خودش نامهايى مانند سميع، بصير، كليم، قوى، عزيز، لطيف، خبير، شكور، حليم، غفور، رحيم را براى خود برگزيده است. يا آمده است كه: او با موسى علیه السلام سخن گفته است. او بر عرش خود مستقر شده است. او با دستهاى خود آفريده است. او نيكوكاران را دوست دارد او اهل ايمان را مى‏پسندد. علاوه بر اينها، خداوند صفات ذاتى و فعلى ديگرى مانند محبت‏كردن، نازل شدن و آمدن، دارد كه هم قرآن و هم رسول خدا صلی الله علیه وسلم از آنها سخن گفته‏اند.

 

 2- بر اساس احاديث صحيح و روشن، آنحضرت صلی الله علیه وسلم در مورد برخى از صفات خدا، سخن گفته است. مثلا در بخارى و مسلم چنين آمده است: «يَضْحَكُ اللَّهُ إِلَى رَجُلَيْنِ يَقْتُلُ أَحَدُهُمَا الآخَرَ كِلاَهُمَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ»

«خداوند به دو مرد كه يكى ديگرى را كشته و هر دو وارد بهشت مى‏شوند، مى‏خندد (يكى در حالت كفر ديگرى را شهيد كرده سپس بعد از مدتى مسلمان شده و شهيد شده است)».

 

 درحديثى ديگر، آمده است: «لاَ تَزَالُ جَهَنَّمُ يُلْقَى فِيهَا وَتَقُولُ: هَلْ مِنْ مَزِيدٍ؟ حَتَّى يَضَعَ رَبُّ الْعِزَّةِ فِيهَا رِجْلَهُ. وفى رواية قَدَمَهُ»

«همواره (افراد مجرم) در دوزخ انداخته مى‏شوند. دوزخ مى‏گويد: كسى ديگر هست كه بفرستيد. من خواهان بيشتر اينگونه افراد هستم. سرانجام پروردگار، قدم خود را روى آن مى‏گذارد، آنگاه كه فضاى خالى دوزخ پر مى‏شود، آنگاه دوزخ مى‏گويد: كافى است». (متفق عليه).

 در حديثى ديگر، رسول اكرم صلی الله علیه وسلم فرموده است: «يَنْزِلُ رَبُّنَا كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الآخِرُ فَيَقُولُ: مَنْ يَدْعُونِى فَأَسْتَجِيبَ لَهُ؟ وَمَنْ يَسْأَلُنِى فَأُعْطِيَهُ؟ وَمَنْ يَسْتَغْفِرُنِى فَأَغْفِرَ لَهُ»

«پروردگارما، همه شب پس از اينكه دوسوم از شب بگذرد، به آسمان دنيا فرود مى‏آيد و مى‏فرمايد: چه كسى مرا مى‏خواند، تا او را اجابت كنم، چه كسى از من مى‏خواهد تا به او عطا كنم؟ چه كسى از من آمرزش مى‏خواهد تا او را بيامرزم؟» (متفق عليه).

 

 در حديثى ديگر آمده است: « لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدٍ يَجِدُ راحِلَتَهُ» (مسلم). «خداوند هنگام توبه بنده‏اش بمراتب بيشتر خوشحال مى‏شود از كسى كه مركب گمشده‏اش را پيدا كند».

 همچنين گفته‏اند: در زمان رسول اكرم صلی الله علیه وسلم شخصى مرتكب گناهى شده بود كه بايد براى آن كفاره مى‏داد. براى اين منظور همراه كنيز خود بحضور آنحضرت صلی الله علیه وسلم شرفياب شد. رسول اكرم صلی الله علیه وسلم از آن كنيز پرسيد: «خداوند كجاست؟» گفت: (خداوند در آسمان است) رسول اكرم صلی الله علیه وسلم پرسيد: من كى هستم؟ گفت: تو رسول خدا هستى، پيامبر اكرم صلی الله علیه وسلم به صاحب كنيز گفت: او را آزاد كن، او مؤمن است.

 

 در حديثى ديگر، آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: «يَقْبِضُ اللَّهُ الأَرْضَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَيَطْوِى السَّمَاءَ بِيَمِينِهِ ثُمَّ يَقُولُ: أَنَا الْمَلِكُ أَيْنَ مُلُوكُ الأَرْضِ»؟

 «روز قيامت، خداوند در حالى كه زمين را در قبضه گرفته و آسمان را كه مانند طومارى پيچيده شده، در دست راست خود دارد، مى‏فرمايد: (امروز) من پادشاه هستم. كجايند پادشاهان زمين!؟» (بخاري).

 

 3- تمام سلف صالح (صحابه، تابعين و ائمه اربعه) رضوان اللّه عليهم اجمعين، صفات خدا را بدون هيچگونه تاويل يا رد و نفى‏اى پذيرفته‏اند، كوچكترين دليلى وجود ندارد كه آنها اين صفات را رد يا بر غير معنى ظاهرى آن حمل كرده باشند، بلكه همه آن صفات را بر ظاهر آن حمل نموده و به معنى و مفهوم آن اعتقاد داشته‏اند، آنها مى‏دانستند كه صفات خدا با صفات ساير موجودات فناپذير، تفاوت دارند.

 از حضرت امام شافعى؛ درباره « الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى »(طه: 5) سوال شد، فرمود:

نفس استوا (مستقر شدن بر عرش) معلوم است، اما كيفيت آن، مشخص نيست و هرگونه تفكر درباره آن، باعث گمراهى مى‏شود.

 همچنين فرمود: به خدا و هر چه از سوى اوست، مطابق مشيت خدا، ايمان آورده‏ام. بر پيامبر و هر چه از سوى او آمده يا گفته شده است، مطابق خواست او ايمان آورده‏ام.

 

 امام احمد؛ درباره اين سخنان پيامبر صلی الله علیه وسلم كه فرمود: (خداوند بر آسمان دنيا فرود مى‏آيد، خداوند روز قيامت ديده مى‏شود، خداوند تعجب مى‏كند، مى‏خندد، خشم مى‏گيرد، خشنود مى‏شود، مى‏پسندد و...) گفت: بدون كم و كيف، به همه اين مطالب ايمان دارم و صحت آنها را مى‏پذيرم. يعنى ايمان دارم كه خداوند، فرود مى‏آيد و او بر عرش مستوى است و با همه مخلوقات تفاوت دارد. اما كيفيت فرود آمدن و رويت و استوى و معنى حقيقى آنها را نمى‏دانم. و علم صحيح اين مقوله‏ها را به خدا واگذار مى‏كنم كه گوينده آنهاست.

 و قول رسول خدا صلی الله علیه وسلم را رد نمى‏كنم. و خدا را بيش از آنچه كه پيامبر اكرم صلی الله علیه وسلم و خداوند، خودش وصف كرده توصيف نمى‏كنم. باوجود اين، همه مى‏دانيم كه هيچ چيزى مانند خدا وجود ندارد و او شنوا و بيناست « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ »(شوري: 11).

 

دلايل عقلى:

 

 1- خداوند متعال خويشتن را به صفتها و نامهايى ناميده است، و ما را از توصيفش به وسيله آنها برحذر نداشته و به تأويل و تفسيرشان برخلاف معنى ظاهريشان دستور نفرموده است. آيا معقول است گفته شود كه: اگر خداوند را با آن نامها نام ببريم و به آن صفتها بستاييم، در واقع او را به آفريده‏هايش تشبيه كرده‏ايم، و به همين دليل بايد آنها را تأويل نموده و بر غير معنى ظاهريشان حمل نماييم؟ هر چند در عمل صفات خداوند را تعطيل و نفى نموده؟ و در مورد اسماء و صفاتش به بيراهه رفته باشيم. در حالى كه خداوند متعال در مورد كسانى كه راجع به اسماء او به انحراف رفته‏اند مى‏فرمايد:

« وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف: 180).

«و آنهايى را كه در مورد اسماء او به بيراهه مى‏روند، ترك كنيد. آنان كيفر كار خود را خواهند ديد».

 

 2- كسى كه بخاطر دچار نگرديدن به تشبيه صفتى از صفات خداوند را انكار مى‏كند، بدين معنى كه پيشتر يكى از آن صفات را به صفات مخلوقات تشبيه نموده و براى فرار از آن، دچار نفى و تعطيل آن صفات گرديده است، و در عمل صفاتى را كه براى خداوند پذيرفته بود، تعطيل و بى‏معنى گردانيده، و در واقع دچار دو گناه بزرگ شده است، يكى گناه «تشبيه» و ديگرى گناه «تطيل»؟

 در اين صورت آيا بهتر آن نيست كه خداوند متعال با همان اسماء و صفاتى كه خود و پيامبرش بيان فرموده‏اند توصيف شود، البته همراه با اين باور كه صفات او هيچ مشابهتى با صفات آفريده‏هايش ندارد و ذات او با ماهيّت مخلوقاتش همسان نيست؟

 

 3- در واقع ايمان به صفات خداوند و توصيفش به آن صفات به معنى تشبيه او به صفات پديده‏ها و آفريده‏ها نمى‏باشد، زيرا عقل و انديشه انسان برخوردار بودن خداوند از صفاتى را كه هيچگونه مشابهتى با صفات مخلوقات نداشته، و تنها در اسم و نامگذارى همخوانى داشته باشند، محال نمى‏شمارد، بدين معنى كه خداوند داراى صفاتى خاص خود باشد، و مخلوقات نيز صفات ويژه خود را دارا باشند.

 

 به همين خاطر انسان مسلمان به صفات خداوند متعال باور دارد، و او را با آن صفات مى‏شناسد، و در عين حال هيچگاه بر اين باور نيست و به ذهن او خطور نمى‏كند كه دست خداوند «يداللّه» - بجز درنام و لغت - با دست مخلوقات مشابهت دارد، زيرا خداوند در ذات و صفات و افعالش هيچگونه مشابهتى با مخلوقات ندارد. خداوند مى‏فرمايد:

« كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» (شورا: 11). «هيچ چيز همانند خداوند نيست و او شنوا و بيناست».

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


مهتدین

Mohtadeen.Com

 

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

علي رضی الله عنه  به روايت از رسول

‎الله  صلی الله علیه و سلم  مي‌گويد ايشان فرمودند: «أُعْطِيتُ مَا لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِنَ الأَنْبِيَاءِ»، فَقُلْنَا مَا هُوَ يَا رَسُولَ الله، فَقَالَ: «نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ، وأُعْطِيتُ مَفَاتِيحَ الأَرْضِ، وسُمِّيْتُ أَحْمَدَ، وَجُعِلَتْ لِي التُّرَابُ طَهُوراً، وَجُعِلَتْ أُمَّتِي خَيْرَ الأُمَمِ». (به من چيزهايي داده شده‌است كه به هيچ‌يك از پيامبران داده نشده‌است، گفتم: اي رسول خدا، آنها چه هستند؟ فرمود: خدا رُعب و هراس از مرا در دل دشمنانم انداخت و با آن یاریم کرد و به من كليدهاي زمين داده شده، به اسم ‌احمد نام گذاري شدم، خاك برايم وسيله پاك كننده قرار داده شده و امتم بهترين امّتها قرار داده شده ‌است.
صحيح بخاري، ش335




 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010