بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد :
مسلمان اعتقاد دارد كه خداوند از ميان مردم، پيامبرانى برگزيده و شرايع خود را به آنان وحى كرده است و به خاطر اتمام حجت انسانها در روز قيامت، از پيامبران خود تعهد گرفته است تا احكام او را به مرم ابلاغ كنند. خداوند پيامبران خود را همراه با دليل فرستاده و به وسيله معجزه، آنان را تأييد كرده است. نبوت همراه با رسالت، از زمان حضرت نوح آغاز شده و با رسالت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم خاتمه يافته است.
اگر چه پيامبران خدا، بشر بودند و مانند ساير مردم، مىخوردند، مىنوشيدند، مريض مىشدند، صحت مىيافتند، بياد مىآوردند، فراموش مىكردند، مىزيستند و مى مردند، در عين حال از كاملترين و بهترين مخلوقات خدا بودند و بدون استثناء از بهترين بندگان او بشمار مىرفتند. ايمان هيچ مسلمانى، بدون ايمان داشتن به حقانيت آنان، تمام و كامل نمىشود. ايمان اجمالى به همه آنها و ايمان تفصيلى نسبت به حضرت ختمى مرتبت صلی الله علیه وسلم براى مؤمن شدن، ضرورى است. اين باور و عقيده مؤمن برگرفته از دلايل عقلى و نقلى است كه به شرح آنها مىپردازيم.
دلايل نقلى:
1- خداوند در آيه 36 سوره نحل، از وجود پيامبران و بعثت و رسالت آنان سخن گفته و فرموده است:
« وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
«براى هر امتى، پيامبرى فرستاديم و به آنان گفتيم كه خدا را بندگى كنند و از بندگى شيطان دورى گزينند».
و در آيه 75 سوره حج مىفرمايد:
« اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ»
«خداوند از ميان فرشتگان و انسانها، رسولانى (مأمورانى) برمىگزيند و به سوى مردم مىفرستد. همانا خداوند شنوا و بينا است».
و در آيات 163 تا 165 سوره نساء مىفرمايد:
« إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآَتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا (163) وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا (164) رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا»
«ما به تو (اى پيامبر: قرآن و شريعت را) وحى كرديم. همانگونه كه پيش از تو به نوح و پيامبران بعد از وى، وحى كرديم و (همانگونه كه) به ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب و نوادگانش (كه بعضى از آنها پيامبر بودند) و عيسى، ايوب، يونس، هارون و سليمان وحى فرستاديم و به حضرت داوود صحيفه زبور را داديم. اينها رسولانى هستند كه شرح قصههاى آنها را در گذشته، براى تو بيان كرديم. و پيامبران ديگرى نيز وجود داشتند كه حكايت آنها را بيان نكرديم.
(و شيوه وحى به موسى اين بود كه) خداوند حقيقتا (از پشت پرده بدون واسطه) با موسى سخن گفت. ما پيامبران را فرستاديم تا (مؤمنان را به ثواب بشارت دهند) و (كافران را به عقاب) بيم دهنده باشند. و بعد از آمدن پيامبران، حجت و دليلى بر خدا براى مردمان باقى نماند (و نگويند كه اگر پيامبرى به سوى ما مىفرستادى، ايمان مىآورديم) و خدا چيره حكيم است (كارهايش از روى قدرت و حكمت انجام مىپذرد)».
در آيه 25 سوره حديد مىفرمايد:
« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»
«ما پيامبران خود را همراه با دلايل روشن (به ميان مردم) فرستاديم و با آنان كتابهاى (آسمانى و قوانين) و موازين (شناسايى حق و عدالت را) نازل كرديم تا مردم (مطابق آن) با عدالت رفتار كنند».
در آيه 83 سوره انبياء مىفرمايد:
« وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
«(اى پيامبر!) ايوب را ياد كن. زمانى كه (بيمارى او را از پاى در آورده بود و در آن وقت) پروردگار خود را به فرياد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بيمارى بمن روى آورده است (با ضرر جانى مواجهه شدهام) و تو مهربانتر از همه مهربانان هستى (به اين بنده ضعيف رحم كن)».
در آيه 20 فرقان مىفرمايد:
« وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ»
«ما هيچيك از پيامبران را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه (همه آنان از جنس بشر بودند) غذا مىخوردند و در بازارها (براى تهيه نيازمنديهاى خود) راه مىرفتند».
در آيات 8 - 7 سوره احزاب مىفرمايد:
« وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا (7) لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا»
«(بياد آر) هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و همچنين از تو و نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، (آرى) از آنان پيمان محكم و استوارى گرفتيم (كه در اداى مسئوليت تبليغ رسالت، دعوت مردم به خداشناسى و يكتاپرستى، كوتاهى نكنند) (هدف اين است كه خداوند) از راستكردارى افراد راستگو پرسش كند و (پاداش آنان را بدهد) و خداوند عذاب دردناك براى كافران مهيا ساخته است».
2- رسول اكرم صلی الله علیه وسلم درباره خود و ساير پيامبران، خبر داده است، حديثى در بخارى و مسلم در اين باره مىگويد: «مَا بَعَثَ اللَّهُ مِنْ نَبِىٍّ إِلاَّ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الأَعْوَرَ الْكَذَّابَ، الْمَسِيْحَ الدَّجَّالَ» «خداوند، هيچ پيامبرى نفرستاده مگر اينكه آن پيامبر، قومش را از دجال (كژ چشم و دروغگو) بر حذر داشته است».
حديثى ديگر در صحيحين با تعبيرى متفاوت چنين مىفرمايد: «لاَ تُخَيِّرُوا بَيْنَ الأَنْبِيَاءِ» «بين پيامبران تفاوتى قايل نباشيد (يكى را از ديگرى برتر ندانيد)».
رسول اكرم صلی الله علیه وسلم در پاسخ به سوال ابوذر درباره تعداد پيامبران خدا، فرمود: «مأة وعشرون ألفا والمرسلون منهم ثلاثماة وثلاثة عشر» (ابن حبان فى صحيحه).
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: بنا به روايتى تعداد پيامبران 120 هزار نفر است و پيامبرانى كه صاحب كتاب (يعنى رسول) بودهاند، تعدادشان 113 نفر مىباشد. حديث ديگرى را بيهقى و احمد چنين روايت كردهاند: «وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ، لَوْ أَنَّ مُوسَى كَانَ حَيًّا مَا وَسِعَهُ إِلاَ أَنْ يَتَّبِعَنِى»
«بخدا سوگند! اگر موسى علیه السلام زنده بود، چارهاى نداشت جز اينكه از من تبعيت كند: همچنين در مورد حضرت يونس فرمود: «ماكانَ لِعَبْدٍ أَنْ يَقُولَ إِنِّى خَيْرٌ مِنْ يُونُس بن مَتى» «هيچ بندهاى نمىتواند بگويد كه من از يونس بن متى بهتر هستم».
علاوه بر اين، رسول اكرم صلی الله علیه وسلم ار حوادث شب اسراء (معراج) و تجمع انبياء در مسجد الأقصى و امامت نماز براى آنها، خبر داده است، همچنين از ملاقات خود با يحيى، عيسى، يوسف، ادريس، هارون، موسى و ابراهيم كه در شب معراج و در آسمانها صورت گرفته، سخن گفته است.
و نيز درباره حضرت داود علیه السلام فرمودند: «وَإِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ دَاوُد كَانَ يَأْكُلُ مِنْ عَمَلِ يَدِهِ» «پيامبر خدا داوود از دسترنج خود استفاده مىكرده است».
3- ميليونها انسان اعم از مسلمان و اهل كتاب و يهودى و نصارا، همه به وجود پيامبران خدا ايمان دارند، و رسالت آنها را مىپذيرند و به كمال و نبوغ آنها معترفند و يقين دارند كه آنها برگزيدگان خدا هستند.
دلايل عقلى:
1- ربوبيت و مهربانى خداوند اقتضاء مىكند كه پيامبرانى براى هدايت بشر بفرستد تا از يكسو خدا را به نحو شايستهاى به مردم معرفى كنند و از سوى ديگر انسانها را براى رسيدن به كمال و سعادت دين و دنيا هدايت نمايند.
2- خداوند هدف آفرينش انسان را (عبادت كردن) معرفى نمودهاست و اين هدف والا مىطلبد كه خداوند پيامبرانى را كه از جنس بشرند، بسوى آنها بفرستد تا كيفيت عبادت كردن را به آنها بياموزند و شيوه اطاعت خدا را براى مردم توضيح دهند، زيرا انسان همانطور كه قرآن گفته است براى اين هدف مهم يعنى عبادت پروردگار آفريده شده است.
3- پاداش و كيفر در برابر طاعت و معصيت نفس، و تطهير و آلوده كردن آن، اقتضاء مىكند كه خداوند پيامبرانى براى انسانها معبوث كند، تا در روز قيامت نگويند كه خداوندا! ما شيوه عبادت و بندگى را نمىدانستيم و ياد نداشتيم كه چگونه تو را بندگى كنيم، گناه و معصيت را تشخيص نمىداديم تا از آن دروى كنيم، بنابراين دليلى ندارد كه ما را عذاب دهى.
در چنين حالتى است كه مردم عليه خدا اتمام حجت خواهند كرد. براى آنكه مردم در روز قيامت چنين بهانههايى نداشته باشند، مقتضى است كه خداوند، پيامبرانى براى ارشاد و هدايت آنها بفرستد تا مانع بهانه جويىهاى آنها شود، خداوند خود در اين خصوص مىفرمايد:
« رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا » (النساء: 165).
«ما پيامبران را فرستاديم تا (به مؤمنان) بشارت دهند و (كافران را) بترسانند، و بعد از آمدن پيامبران، حجت و دليلى بر خدا براى مردم باقى نمانده و (نگويند كه اگر پيغمبرى بسوى ما مىفرستادى ايمان مىآورديم و عبادت مىكرديم) خداوند، مقتدر و كارهايش از روى حكمت است».
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
مهتدین
Mohtadeen.Com
|