7 آذر 1403 25/05/1446 2024 Nov 27

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 606
بازدید کـل سایت : 3118401
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1809 تعداد مشاهده : 891 تاریخ اضافه : 2011-07-28

 

ايمان به روز قيامت


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد ‏:‏

 

 

 مسلمان ايمان دارد كه زندگى دنيا روزى به پايان مى‏رسد، كه بعد از آن خورشيد طلوع نخواهد كرد. آنگاه زندگى بعدى انسان در سراى آخرت آغاز مى‏شود، خداوند، در آن روز تمام مخلوقاتش را دوباره زنده مى‏كند و براى محاسبه اعمال آنها، همه را در ميدان محشر گرد مى‏آورد، نيكان را با نعمت‏هاى سرورى در بهشت، پاداش مى‏دهد و بدان را با عذاب توهين آميز، در دوزخ كيفر خواهد داد.

 

 قبل از فرا رسيدن آن روز، علايم و نشانه‏هايى بروز خواهند كرد مانند ظهور دجال، آمدن ياجوج و ماجوج، نازل شدن حضرت عيسى علیه السلام ، خروج دابة الأرض، طلوع خورشيد از غروب و...

 بعد از آن، صور فناء دميده مى‏شود و تمام موجودات زنده بيهوش شده و ميميرند، سپس صور دوم كه صور بعث و زنده شدن نام دارد، دميده مى‏شود، آنگاه همه موجوداتى كه از آغاز خلقت جهان تا پايان آن، روزگارى در اين عالم زندگى كرده‏اند، دوباره زنده مى‏شوند و در محضر پروردگار حضور بهم مى‏رسانند، بعد نامه‏هاى اعمال و پرونده‏هاى هر كدام، به آنها داده مى‏شود، برخى پرونده‏هاى خود را به دست راست، و بعضى ديگر به دست چپ تحويل مى‏گيرند، ترازوى عدالت الهى شروع بكار مى‏كند.

 

 و محاسبه انسانها، آغاز مى‏گردد، پل صراط را بر روى دوزخ نصب مى‏كنند.

 و سرانجام، اين معركه بسيار مهم، با ورود بهشتيان به بهشت، و دوزخيان به دوزخ، خاتمه خواهد يافت.

 اين عقيده و باور مؤمن نشأت گرفته از دلايل عقلى و نقلى بى شمارى است كه بشرح آنها مى‏پردازيم.

 

دلايل نقلى:

1-    خداوند در آيات 26 و 27 سوره الرحمن در اين باره چنين فرموده است:

2-  « كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (26) وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»«غير از ذات يگانه خداوند، همه موجودات عالم (زنده و غير زنده) روى زمين، از بين خواهند رفت»

 در آيات 34 و 35 سوره انبياء مى‏فرمايد:

« وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ (34) كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ»

«(اى پيامبر!) ما براى هيچ انسانى پيش از تو زندگى جاويدان قرار نداده‏ايم، (آنان كه انتظار مرگ تو را دارند و با مرگ تو اسلام را پايان يافته مى‏دانند) اگر تو بميرى، ايشان جاودانه مى‏مانند؟! هر كسى (موجود زنده‏اى) مزه مرگ را مى‏چشد، ما شما را با سود و زيان و خوبى و بدى (در زندگى دنيا) كاملا آزمايش مى‏كنيم، و سرانجام به سوى ما بر گردانيده مى‏شويد (كيفر و پاداش اعمال خود را مى‏بينيد)».

 در آيه 7 سوره تغابن مى‏فرمايد:

« زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»«كافران ‏پنداشته اند كه هرگز زنده و برانگيخته نخواهند شد، اى پيامبر! بگو: سوگند به ذات پروردگارم كه شما زنده و برانگيخته خواهيد شد. و از اعمالى كه انجام داده‏ايد، با خبرتان خواهند كرد، اين كار براى خدا ساده و آسان است»

 در آيات 4 تا 6 سوره مطففين مى‏فرمايد:

« أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ (4) لِيَوْمٍ عَظِيمٍ (5) يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ »«آيا اينان گمان نمى‏برند كه دوباره زنده مى‏شوند در روز بسيار بزرگ و هولناكى (بنام قيامت)؟ همان روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان (براى حساب و كتاب) سر از قبرها بيرون مى‏آوردند»

 

 در آيه 7 سوره شورى، مى‏فرمايد:

« وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ »«و (مردم را) از گردهمايى (روز قيامت) كه هيچ ترديدى در وقوع آن نيست، بيم دهى، (در آن روز مردم دو گروه بيش نيستند) گروهى در بهشت بسر مى‏برند و گروهى در آتش سوزان دوزخ».

 

 در سوره زلزال، مى‏فرمايد:

« إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (1) وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا (2) وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا (3) يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا (4) بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا (5) يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ (6) فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ (7) وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (8) »

«هنگامى كه زمين، سخت به لرزه در انداخته ‏شود (از هم مى‏شكافد و دفينه‏ها و مرده‏ها) و همه سنگينى‏هاى خود را بيرون مى‏اندازد، انسان مى‏گويد: زمين را چه شده است؟ در آن روز (كه آغاز قيامت است) زمين خبرهاى خود را بازگو مى‏كند (حوادثى را كه بر او گذشته شرح مى‏دهد) و اين بدان سبب است كه پروردگار تو بدو پيام مى‏دهد (كه چه بشود و چه بگويد) در آن روز مردم (از قبرهاى خود) دسته دسته و پراكنده بيرون مى‏آيند (و رهسپار صحراى محشر مى‏شوند) تا كارهايشان به آنها نشان داده شود (نتيجه اعمالشان را ببينند) پس هر كس به اندازه ذره غبارى كار نيك كرده باشد، آن‏را خواهد ديد (پاداشش را خواهد گرفت) و هر كس به اندازه ذره غبارى كار بد كرده باشد، آنرا خواهد ديد (سزايش را خواهد چشيد)».

 

 در آيه 158 سوره انعام، مى‏فرمايد:

« هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آَيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آَيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آَمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا»

«(قبلا دلايل لازم بر وجوب ايمان بيان گرديد، پس چرا ايمان نمى‏آورند)؟ آيا انتظار دارند كه فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بيايند؟ يا اينكه پروردگارت (خودش) به سوى آنها بيايد؟ يا پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت براى آن‏ها نمودار شود؟ روزى پاره‏اى از نشانه‏هاى پروردگارت فرا مى‏رسد (و آنان را به ايمان اجبارى وادار مى‏كند) اما ايمان آوردن افرادى كه قبل از آن، ايمان نياورده‏اند يا اينكه با وجود ايمان (كارهاى پسنديده نكرده‏اند) سودى بحالشان نخواهد داشت».

 

و در آیه 82 سوره النمل مي‌فرمايد:

« وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآَيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ»

«هنگامى كه فرمان وقوع قيامت فرا رسد، (از جمله نشانه‏هاى آن يكى اين است كه) جانورى از زمين براى مردم بيرون مى‏آوريم كه با ايشان سخن مى‏گويد (از جمله با كسانى كه) به آيات خدا ايمان نياورده‏اند (مى‏گويد: اكنون با چشم خود ببينند كه قيامت دارد شروع مى‏شود و عذاب الهى گريبانگير شما ميگردد و پشيمانى سودى ندارد)».

 

 در آيات 96 و 97 سوره انبياء مى‏فرمايد:

« حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ (96) وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ »

«وقتى (درها) براى آمدن ياجوج و ماجوج گشوده شوند، آنها شتابان از هر بلندى و ارتفاعى مى‏گذرند (و موجب پريشانى و هرج و مرج در زمين مى‏شوند)، (در آن هنگام) وعده راستين (خدا كه روز قيامت است) نزديك مى‏شود، و بناگاه (چنان وحشتى سراسر وجود كافران را فرا مى‏گيرد كه) چشمهايشان از حركت باز مى‏ايستد».

 

 در آيات 57 تا 61 سوره زخرف، مى‏فرمايد:

« وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57) وَقَالُوا أَآَلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58) إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ (59) وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ »

«و چون [آفرينش‏] فرزند مريم مثل زده شد، آن گاه قومت از آن بانگ [به ريشخند] برداشتند. و گفتند: آيا معبودان ما بهترند يا او. [آن مثل را] براى تو جز از روى جدال نزدند حقّ اين است كه آنان گروهى ستيزه جويند. او (عيسى علیه السلام ) جز بنده‏اى نيست كه بر او انعام كرده‏ايم و او را براى بنى اسراييل مايه عبرتى گردانديم. و اگر مى‏خواستيم به جاى شما فرشتگانى قرار مى‏داديم كه در زمين جانشين شوند. و به يقين او (حضرت عيسى) نشانه‏اى براى قيامت است پس هرگز درباره آن (قيامت) شك مكنيد و از من پيروى كنيد. راه راست اين است».

 

 در آيات 68 تا 70 سوره زمر، مى‏فرمايد:

« وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ (68) وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ (69) وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ »

«در صور دميده خواهد شد و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، ميميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد (آنانرا تا زمانى ديگر زنده بدارد) سپس بار ديگر در آن دميده مى‏شود، بناگاه همگى (جان مى‏گيرند) و به پا مى‏خيزند و مى‏نگرند، زمين (محشر) با نور (تجلى) خداوند روشن مى‏شود و كتاب (نامه اعمال هر كسى بدستش) نهاده مى‏شود، و پيامبران و گواهان حاضر مى‏شوند، و راست و درست در ميان مردم داورى مى‏گردد، و اندك ستمى در حق كسى نخواهد شد، و خدا (از هر كس ديگرى) بهتر مى‏داند كه آنان چه كارهايى كرده‏اند».

 

و در آيه 47 سورده انبياء مى‏فرمايد:

« وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ»

«و ما ترازوى عدل و داد را در رزو قيامت خواهيم نهاد، و اصلا بهيچ كسى ستمى نمى‏شود و اگر به اندازه دانه خردلى (كار نيك يا بدى انجام گرفته باشد) آنرا حاضر و آماده مى‏سازيم (و كيفر و پاداش آنرا مى‏دهيم) و ما براى محاسبه اعمال (گفتار و كردار) شما كافى خواهيم بود».

 

 در آيات 13 تا34 سوره‏الحاقه، مى‏فرمايد:

« وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً (14) فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ (15) وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (16) وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (17) يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْكُمْ خَافِيَةٌ (18) فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ (19) إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ (20) فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (21) فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ (22) قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ (23) كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ (24) وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ (25) وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ (26) يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ (27) مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ (28) هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ (29) خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30) ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (31) ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (32) إِنّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ (33) وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ»

«هرگاه براى اولين بار در صور دميده شود، زمين و كوهها از جا كنده شوند و يكباره درهم كوبيده و متلاشى مى‏شوند. در آن هنگام است كه آن واقعه (بزرگ قيامت در جهان) رخ مى‏دهد و آسمان از هم مى‏شكافد و مى‏پراكند و سست و نا استوار مى‏گردد، و فرشتگان در اطراف و كناره‏هاى آسمان (آن روزى) قرار مى‏گيرند، و در آن روز، هشت فرشته عرش پروردگارت را بر فراز سر خود، بر مى‏دارند (حمل مى‏كنند). در آن روز، شما در پيشگاه خداوند (براى رسيدگى به اعمالتان) حاضر مى‏شويد و چيزى از كارهاى مخفى و پنهان شما، پوشيده نمى‏ماند، و اما هر كسى كه نامه اعمالش به دست راست او داده شود، (فرياد شادى سر مى‏دهد) و مى‏گويد: اى مردم! نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد، من (در دنيا) يقين داشتم كه (در اين روز) با حساب و كتاب اعمال خود روبرو مى‏شوم، پس او در زندگى رضايت بخشى خواهد بود، در اين باغ و الاى بهشت بسر خواهند برد كه ميوه‏هاى آن در دسترس است، (به آنها گفته خواهد شد) در برابر كارهايى كه در روزگاران گذشته (در دنيا) انجام داده‏ايد، بخوريد و بنوشيد، گوارايتان باد، و اما كسى كه نامه اعمالش بدست چپش داده شود، مى‏گويد: اى كاش هرگز نامه اعمالم بمن داده نمى‏شد، و هرگز نمى‏دانستم كه حساب من چيست، اى كاش! همان مرگ پايان بخش عمرم مى‏بود. دارايى من نه سودى بحالم بخشيد و به درد (بيچارگى امروزم) نخورد، قدرتم از دستم رفت، (آن وقت است كه خدا به فرشتگان نگهبان دوزخ دستور مى‏دهد كه) او را بگيريد و به غل زنجيرش كشيد، سپس او را در دوزخ بيندازيد، آنگاه او را با زنجيرى آهنى كه 70 ذراع (متر) طول دارد، ببنديد، چرا كه او به خداوند بزرگ، ايمان نياورده بود و مردم را به دادن خوراك به افراد بينوا، تشويق نمى‏كرد».

 

 سرانجام، در آيات 68 تا 71 سوره مريم درباره احوال معاد و جهان آخرت، مى‏فرمايد: « فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا (68) ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا (69) ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا (70) وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا»

 «اى محمد! سوگند به ذات پروردگارت، هر آينه كافران را همراه با شياطين گرد مى‏آوريم، سپس ايشان را (اطراف) دوزخ با خوارى و ذلت حاضر مى‏كنيم، بعد كسانى را كه در برابر خدا سركش‏تر از ديگران بوده‏اند، جدا مى‏كنيم، بعد از آن، ما مى‏دانيم كه چه كسانى از ميان آنها بيشتر براى سوختن در آتش، اولويت دارند، (دقيقا افراد گستاخ را انتخاب مى‏كنيم، و در اين گزينش هيچگونه اشتباهى رخ نخواهد داد) همه شما انسانها (بدون استثناء) وارد دوزخ مى‏شويد، (مؤمنان براى عبور و ديدن، و كافران براى دخول و ماندن) اين امر حتمى است و فرمان قطعى خداوند مى‏باشد».

 

3-  رسول اكرم صلی الله علیه وسلم نيز درباره احوال قيامت، سخن گفته است. در روايتى كه امام احمد و بخارى و مسلم، نقل كرده‏اند، مى‏فرمايد: «لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَمُرَّ الرَّجُلُ بِقَبْرِ الرَّجُلِ فَيَقُولَ: يَا لَيْتَنِى كُنْتُ مَكَانَهُ» «قيامت نخواهد آمد مگر زمانى كه يك شخص هنگام عبور از كنار قبر شخص ديگر، آرزو كند. اى كاش صاحب اين قبر من مى‏بودم»

 و در روايتى ديگر كه امام مسلم آن را ذكر كرده است، مى‏فرمايد: «إِنَّ السَّاعَةَ لاَ تَكُونُ حَتَّى تَكُونَ عَشْرُ آيَاتٍ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَخَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ وَخَسْفٌ فِى جَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَالدُّخَانُ وَالدَّجَّالُ وَدَابَّةُ الأَرْضِ وَيَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قُعْرَةِ عَدَنٍ تَرْحَلُ النَّاسَ وَنُزُولُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» «تا زمانى كه ده علامت، آشكار نشود، قيامت نخواهد آمد، خسوف در مشرق، خسوف در مغرب، خسوف در جزيرة العرب، دود فراگيرى كه همه عالم را تيره و تار خواهد كرد، آمدن دجال، خروج دابة الأرض، طلوع آفتاب از غرب، آتشى كه از اقسا نقاط عدن مى‏آيد و مردم با ديدن آن، از جايى به جاى ديگر كوچ مى‏كنند، و نازل شدن حضرت عيسى ‏علیه السلام ».

 

 در حديثى ديگر كه در صحيح مسلم آمده، چنين مى‏فرمايد: «دجال در ميان امت من ظاهر مى‏شود و بمدت چهل (روز يا ماه يا سال) مى‏ماند، بعد خداوند، عيسى بن مريم را كه شبيه عروة بن مسعود رضی الله عنه  است مى‏فرستد، آن حضرت با دجال مبارزه مى‏كند و او را از ميان مى‏برد، سپس مردم بمدت چهل سال طورى زندگى مى‏كنند كه بين دو نفر از آنها كوچكترين برخوردى كه موجب رنجش آنها از يكديگر شود، روى نمى‏دهد، بعد به خواست خدا، باد سردى از جانب شام خواهد وزيد، در اثر آن كليه كسانى كه يك ذره ايمان يا خير خواهى در دلهايشان وجود داشته باشد، مى‏ميرند، و اگر كسى براى نجات خود در شكاف كوهى پنهان شود، آن باد او را تعقيب مى‏كند، و از بين مى‏برد، فقط مردم شرور و بى ارزش و درنده خويى كه خوبى و بدى برايشان يكسان است، باقى مى‏مانند، آنگاه شيطان در برابر آنها ظاهر مى‏شود و مى‏گويد: به سخنان من گوش كنيد، مردم مى‏گويند: تو از ما چه مى‏خواهى؟ شيطان آنها را به پرستش بتها دعوت مى‏كند، و آنها مدتى را در عيش و عشرت بسر مى‏برند، بعد از آن، صور دميده مى‏شود، هر كس كه صداى آنرا بشنود، بسوى آن توجه مى‏كند، اولين كسى كه صداى صور را مى‏شنود، شخصى است كه مشغول تميز كردن حوض شتر خود مى‏باشد، او بيهوش مى‏شود و بعد تمام مردم با شنيدن آن بيهوش مى‏شوند (ميميرند) بعد باران آرامى مانند شبنم مى‏بارد، در اثر آن اجساد متلاشى شده انسانها بحالت اوليه خود بر مى‏گردنند.

 بعد صور دوم كه صور بعث (يا زنده شدن) نام دارد، بصدا در مى‏آيد، آنگاه مردم سراز قبرها بيرون مى‏آورند و پريشان به اطراف خود نگاه مى‏كنند، سپس فرمان مى‏رسد كه مردم در صحراى محشر در پيشگاه خداوند حاضر شوند، و چگونگى به انجام رسانيدن مسوليت خود را بيان كنند، بعد ندا مى‏رسد كه دوزخيان جدا شوند، مى‏پرسند، دوزخيان چه كسانى و چه تعدادى هستند؟ پاسخ مى‏آيد كه از هر هزار نفر، 999 نفر اهل دوزخ‏اند، آن روز، چنان سهمگين و خطرناك است كه زنان، حامله سقط جنين مى‏كنند و كودكان از ترس، پير مى‏شوند، و در آن روز، همه اسرار نهان، آشكار مى‏شود.

 در حديثى ديگر كه مسلم روايت كرده، مى‏فرمايد: «قيامت بر پا نمى‏شود، مگر روزى كه همه مرد، شرور باشند.

 در حديثى ديگر، مى‏فرمايد: «ميان دميدن دو صور، چهل (روز يا هفته يا ماه يا سال) فاصله وجود دارد، بعد بارانى مى‏بارد و انسانهاى مرده مانند سبزيجات از زمين مى‏رويند (از قبرها بيرون مى‏آيند) تمام بدن انسان جز قسمت آخر ستون فقراتش، مى‏پوسد، آفرينش دوباره انسان، روز قيامت از همان قسمت باقي مانده ستون فقراتش، صورت مى‏گيرد. (مسلم).

 

نقل است كه روزى آنحضرت صلی الله علیه وسلم در حال ايراد خطبه، خطاب به حاضران، فرمودند: «اى مردم! روز قيامت شما سر لخت و پا لخت حشر مى‏شويد، نخستين كسى كه لباس مى‏پوشد، حضرت ابراهيم  علیه السلام مى‏باشد.

 عده‏اى از افراد امت مرا حاضر مى‏كنند و در سمت چپ نگاه مى‏دارند. من مى‏گويم: پروردگارا! آنان از ياران من بودند. بمن مى‏گويند: تو نمى‏دانى كه بعد از رفتن تو، آنها دست به چه اعمالى زدند!» (مسلم). در حديثى ديگر كه درباره شرح حال روز قيامت است، مى‏فرمايد: «روز قيامت هيچ بنده‏اى مادام كه به چهار سؤال، جواب ندهد، اجازه تكان خوردن و رفتن ندارد.

 

1- عمرش را چگونه و در انجام دادن چه كارهايى گذرانده است؟

 2- به علمى كه داشته، چقدر عمل كرده است؟

 3- مالش را از چه راهى بدست آورده و صرف چه راهى كرده است؟

4-    بدنش را در انجام چه كارهايى پير و فرسوده كرده است؟».  (ترمذى و مسلم). 

 

 در حديثى ديگر، درباره حوض كوثر كه از جريانات قيامت است، مى‏فرمايد: «بزرگى حوض كوثر (حوض من) به اندازه مسافت يك ماه است. آبش از شير، سفيدتر و از مشك و گلاب، خوشبوتر است. پياله‏هاى آن، در كثرت مانند ستاره‏هاى آسمان‏اند. هر كس يكبار از آن آب بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد». (بخارى، مسلم، ابن ماجه).

 

 در روايتى ديگر آمده است كه روزى عايشه صديقه ل گريست. آنحضرت صلی الله علیه وسلم پرسيد چرا گريه مى‏كنى؟ گفت: بياد دوزخ افتادم، گريه‏ام گرفت. بعد از آن حضرت سؤال كرد آيا شما در آن روز بياد همسرانتان مى‏افتيد؟ آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: بلى. غير از سه جا كه در آن احوال، هيچكس بياد كسى ديگر نمى‏افتد.

 

 1- هنگامى كه پرونده اعمال انسانها توزيع مى‏شود.

 2- جايى كه اعمال انسان محاسبه مى‏شود، هر كس در اين فكر است كه آيا اعمال نيكش بر اعمال بدش مى‏چربد يا خير.

 3- زمانى كه پل صراط بر متن دوزخ نصب مى‏شود تا زمان عبور كردن و گذشتن از آن».

(ابو داوود). در روايتى ديگر، رسول اكرم صلی الله علیه وسلم مى‏فرمايد: «هر پيامبرى يك دعاى مستجاب دارد. هر كدام از پيامبران پيشين، دعاى خود را در حق امتش از خدا، خواسته است. اما من دعاى خود را براى شفاعت امتم در روز قيامت، نگهداشته‏ام».

 و در حديثى ديگر مى‏فرمايد: «من سالار فرزندان آدم هستم. روز قيامت، قبل از همه از قبر بيرون مى‏آيم. و نخستين شفاعت كننده‏اى كه شفاعتش پذيرفته مى‏شود خواهم بود. و نيز پرچم حمد و ستايش پروردگار در روز قيامت، در دست من خواهد بود. با وجود اين، بر هيچ كس فخرفروشى نمى‏كنم».

 

 در روايت ديگر، آنحضرت صلی الله علیه وسلم مى‏فرمايد: «هر كس روزى سه بار بهشت را از خدا بخواهد، بهشت مى‏گويد: خداوندا! او را داخل بهشت گردان. و هر كس روزى سه بار از دوزخ پناه جويد، دوزخ مى‏گويد: خداوندا! او را از دوزخ پناه بده».

 

دلايل عقلى:

1-  خداوند توانايى دوباره زنده كردن انسانها را در روز قيامت به نحو شايسته‏اى داراست. زيرا كسى كه بار اول بدون هيچگونه الگويى انسان را آفريده است، نه تنها توانايى دوباره زنده كردن آنرا دارد، بلكه اين كار برايش از خلق اوليه آن بمراتب آسانتر است.

 

2-  در داشتن اعتقاد به معاد و حساب و كتاب روز قيامت، هيچ مشكل عقلى وجود ندارد. زيرا عقل انسان، فقط برخى از پديده‏ها مانند اجتماع ضدين يا نقيضين را محال مى‏داند. در حالى كه اعتقاد به معاد و محاسبه اعمال، به دور از اجتماع ضدين و التقاى نقيضين مى‏باشد.

 

3-  حكمت آشكار الهى در مورد دخل تصرف در مخلوقاتش در تمام عرصه‏هاى زندگى، نداشتن عقيده به زندگى بعد از مرگ را محال مى‏داند. زيرا حكمت الهى، جهت برقرارى عدل، اقتضا مى‏كند كه پس از مرگ، بايد حياتى ديگر وجود داشته باشد تا در پرتوى آن، انسان نتايج اعمال خوب و بد خود را ببيند.

 

 

 4- وجود زندگى دنيا و سعادت و شقاوتهاى آن، دليل گويايى بر وجود و حقانيت زندگى ديگرى است كه در آن خير و عدل و كمال و سعادت باشد. زيرا سعادت و شقاوت زندگى دنيا، نمونه بسيار كوچكى از سعادت و شقاوت زندگى آخرت است. و تفاوت آن با دنياى آخرت، مانند تفاوت نقشه ساختمان، با يك ساختمان بسيار زيبا و مجلل كه ساخته شده است، مى‏باشد.

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


مهتدین

Mohtadeen.Com

 

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010