|
|
 |
|
|
شماره مقاله :
|
1972 |
تعداد مشاهده : |
648 |
تاریخ اضافه : |
2012-01-13 |
|
جان مارشال هنشاو - مسیحی سابق |
|
او در خانوادهای مسیحی اما آزاداندیش و بدون تعصب در ددهام به دنیا آمد. پدر او وکیل و معلم یک مدرسة خصوصی بود. در سال 1992 او را به مدرسة سینت مارک در ساوث بورو که قدمتش 138 ساله داشت، فرستادند. هنگامی که چهارده سال داشت یکی از بهترین دانشآموزان این مدرسه بود اما تا حدودی خجالتی و سربهزیر بود. کسی گمان نمیکرد که در چنین مدرسهای که کاملاً جوی مسیحی داشت، جان مارشال نوجوان به دینی دیگر غیر از مسیحیت فکر کند و گرویدن به دینی مانند اسلام برای دانشآموزان چنین مدرسهای امری بسیار غیرعادی بود. او در آن مدرسه با یک دانشآموز هندی که متولد کنیا بود، آشنا شد و پس از مدتی با او صمیمی شد. آن دانشآموز مسلمان بود و رفتارش باعث علاقهمند شدن جان مارشال به او شد. هنگامی که آن دو با هم بودند، دانشآموزان دیگر پیش آنها میآمدند و دربارة دین همکلاسی مسلمان خود صحبت میکردند. اصول اساسی این دین و به ویژه تأکید بسیار زیاد آن به یکتاپرستی باعث جذب شدن جان مارشال به این دین شد. او تصمیم گرفت که از رفتار دوست خود الگو بگیرد. از سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی به شدت پرهیز میکرد و از مخالطت با دختران اجتناب میورزید. روزی از روزها حکیم اولاجوان بسکتبالیست به مدرسة آنها آمد و از تجربة زندگی خود به عنوان یک مسلمان با آنان بحث نمود. جان به این فکر افتاد که برای اولینبار نماز خواندن به شیوة مسلمانان را همراه با ستارة بسکتبال تجربه نماید. در همان زمان دو نفر از دوستان دوست هندی جان نیز که در بوستون بودند، به دین اسلام علاقهمند شدند. در اواخر هفتة یک روز بهاری این چهار دوست تصمیم گرفتند که از یک مسجد در نیویورک دیدن کنند. پس از بازگشت از مسجد در یکی از رشته مغازههای مکدونالد پس از طهارت و وضو در محل پارکینگ ماشینهای مغازه این چهار نفر با هم به شیوة اسلامی نماز خواندند. این اولین تجربة جان از نماز خواندن در انظار عمومی بود. به نظر او مطالب اسلام تا حدی همان مطالبی است که در کلیساها گفته میشد اما اسلام با جدیت بیشتری آن را ارائه داده بود. مسیحیت به روز آخرت ایمان دارد اما اسلام با جزئیات بیشتری روز قیامت و حساب و کتاب را بیان کرده است. علاوه بر اینها روح توحید در اسلام که کاملاً با مسیحیت متفاوت بود، باعث بیدار شدن فطرت جان گردید و در سن 15 سالگی بعد از مسلمان شدن دو نفر از دوستان صمیمی جان، او نیز به دین اسلام گروید. خانوادة جان در مقابل مسلمان شدن او واکنش زیادی نشان ندادند و به عقیدة او احترام گذاشتند. از آن پس صمیمیت بین آن چهار نفر روزبهروز بیشتر شد و تقریباً هر روز با هم در تماس بودند و این در حالی بود که در تعطیلات مدرسه، سه نفر از آنها در بوستون بودند و نفر چهارم در کلرادو زندگی میکرد. یکی از آنها که نامش را به نورالدین تغییر داده بود، روزهای جمعه با جان مارشال که او نیز خود را جان محبوب مینامید، به نماز جمعه میرفتند. نورالدین اکنون در قاهره زندگی میکند و با زنی مصری ازدواج نموده است و به مطالعة عربی مشغول است. دوست دیگر جان در نورث شور زندگی میکند و با یک دختر بنگلادشی ازدواج کرده است. این دو زوج جوان چنان به جدا بودن دو جنس زن و مرد باور دارند که جان تاکنون اسم زن دوستش را نمیداند. جان هنشاو که مدتی عضو تیم فوتبال آمریکایی مدرسه بود، اکنون بعد از مسلمان شدن لباس اسلامی به تن میکند. او دشداشة بلندی به تن میکند و کلاهی بر سر میگذارد و ریش بلند و قرمزرنگی گذاشته است، و با این شمایل به شهرهای زیادی سفر نموده است و البته مسلمانان به عنوان یک برادر دینی در همهجا از او استقبال شایانی نمودهاند. او به تمام تعالیم دین اسلام پایبند است و اکنون که 25 ساله است همراه با جماعت تبلیغی گروهی که در سال 1927 در هند برای تبلیغ اسلام تأسیس شد، همکاری میکند. او میگوید که بسیار تحت تأثیر این گروه قرار گرفته است و هنگامی که در دانشگاه بوده است همراه با این گروه به نیوانگلند، میدوست، انگلستان، هندوستان و پاکستان سفر نموده است. او سال گذشته از پینسیلوانیا تا کارولینای شمالی را برای تبلیغ اسلام درنوردید. او با اعضای خانواده رابطة نزدیک و دوستانه دارد و اگرچه با زنان مخالطت نمیکند اما اگر زنی از دوستان و خویشان خانواده به منزل آنها بیاید، با احترام زیاد با او رفتار خواهد کرد و به سخنان او گوش میدهد. تنها عمل او که خانواده را عصبانی میکند، طرز رفتار او با سگ خانواده است. او اجازه نمیدهد که سگ به او نزدیک شود و آن را نجس میداند. خانواده نسبت به مسلمان شدن جان بیتفاوت است و حتی از این فرصت استفاده کرده و هنگام سفر جان به کشورهای اسلامی او را همراهی میکنند. پس از واقعة 11 سپتامبر و دستگیری جان واکر لیند به اتهام عضویت در گروه طالبان در افغانستان، والدین جان هنشاو بسیار نگران جان فرزند خود شدند. جان واکر نیز پس از مسلمان شدن مدتی با جماعت تبلیغی فعالیت نموده و پس از رفتن به پاکستان از آنان جدا شده و به صفوف طالبان پیوسته بود. در زمان واقعة 11 سپتامبر جان هنشاو در پاکستان بود. جان اصولگرایی را به معنی خشونت نمیداند و میگوید: اصولگرایی یعنی بازگشت به اصول اولیة دین اسلام که با فطرت بشری سازگار است. او مدتی در مصر به تحصیلات دانشگاهی مشغول بوده است. پس از بازگشت از مصر در یک مؤسسة اسلامی در آمریکا به تعلیم کودکان مسلمان مشغول شد. او اوقات فراغت خود را به بسکتبال و برنامههای تفریحی که از طرف مسجد محلی اجرا میشود، اختصاص داده و بیشتر اوقات با تلفن همراهش با دوستان مسلمانش در داخل و خارج آمریکا در تماس است. اگرچه او خود هنوز ازدواج نکرده است، اما عقیده دارد که بهتر است جوانان در بیستسالگی ازدواج کنند. او اکنون در یک مؤسسة آموزشی در امارات عربی متحده به آموزش کودکان و نوجوانان مشغول است و از اینکه به آرامش رسیده و دارای شغل است، خوشحال است و درصدد است که با یک دختر مسلمان از خانوادهای متدین ازدواج کند.
مهتدین
Mohtadeen.Com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|