10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3325744
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2017 تعداد مشاهده : 623 تاریخ اضافه : 2012-01-18

 

چرا بسیاری از کشیشان و واعظان مسیحی وارد دین اسلام می شوند؟ (2)

...

تا اینکه یک روز در سال 1991، فهمیدم که مسلمانان انجیل را قبول دارند، از این موضوع شوکه شدم. چطور چنین چیزی امکان پذیر است؟ ولی تنها به این ختم نمی شد آنها به مسیح نیز ایمان داشتند، مانند: پیامبر حقیقی از جانب پروردگار است؛ تولدی معجزه آسا بدون دخالت بشر؛ او به سوی پروردگار هجرت کرد و روزی بر خواهد گشت تا پیروانش را هدایت دهد.

این دانسته ها برایم خیلی اهمیت پیدا کرد، به خصوص از زمانی که انجیل نویسان مرتب ما را به سمت تنفر و بدبینی نسبت به اسلام و مسلمانان سوق می دهند. حتی آنها چیزی را می گویند که حقیقت ندارد، مردم را از اسلام می ترسانند. خوب پس چرا باید با مسلمانان کاری داشته باشم.

پدرم خیلی از کلیسا حمایت می کرد به ویژه در رابطه با برنامه های مدرسه کلیسا با آنها همکاری زیادی داشت. او در سال 1970، کشیش کلیسا شد. همراه نامادریم، در برنامه های تلوزیونی آموزش انجیل شرکت می کردند و به امور خیریه می پرداختند. مدتی سپری شد، تا اینکه پدرم با مردی اهل مصر آشنا شد که در کار های تجاری با هم همکاری می کردند. پدرم از من خواست تا او را ببینم. از کلمه ی مصر فقط رودخانه ی نیل، ادویه و چاشنی ها متنوع و اهرام ثلاثه در ذهنم تداعی می شد، تا اینکه از پدرم شنیدم که او مسلمان است. نمی توانستم باور کنم، مسلمان؟ وای خدای من!

یادم می آید که از پدرم خیلی چیزها راجع به مسلمانان شنیده بودم، آنها تروریست، بچه دزد و خیلی از چیزهای دیگر، چطور امکان دارد که آنها اینچنین باشند. نه! به هیچ عنوان حاظر نبودم این مرد را ملاقات کنم. پدرم خیلی اصرار کرد و می گفت که او مرد خوبی است.

پس از مدتی قبول کردم که روز یکشنبه بعد از شرکت در مراسم کلیسا و اظهار بندگی در برابر پروردگار با این مرد ملاقات داشته باشیم. همراه همسر و دخترانم آماده اولین برخورد با یک مسلمان بودیم. پدرم داشت با مردی صحبت می کرد جلو رفتم و از او پرسیدم پس دوست شما کی می آید؟ در پاسخ گفت او درست مقابل تو ایستاده. گیج شده بودم به نظر مسلمان نمی آمد. منتطر مردی با لباس بلند سفید و شالی که روی سرش پیچیده باشد بودم. او ریش نداشت و درواقع هیچ مویی هم روی سرش نداشت.

وی به گرمی با من دست داد و خوش آمد گفت. از این ملاقات هیچ احساسی نداشتم زیرا وی را به چشم یک تروریست و بمب گزار می دیدم. خلاصه این آشنایی جزو مقدرات الهی بود، بعد از مقداری گفتگو و آشنایی با وی، از او پرسیدم؛ شما به خدا ایمان دارید؟

در پاسخ گفت: بله. پرسیدم به آدم و حوا ایمان دارید؟ گفت: بله. پرسیدم به ابراهیم چطور و اینکه چگونه او می خواست پسر خود را برای خداوند قربانی نماید؟ گفت: بله.

سپس پرسیدم درمورد موسی که همراه یارانش دریا را شکافت و از دست دشمنان نجات یافت؟ گفت: بله. گفتم دیگر پیامبران خدا چی آیا به آنها نیز ایمان دارید؟ گفت: بله.

حالا وقت پرسیدن مهمترین سؤال بود، گفتم به مسیح و انجیل ایمان دارید؟ طبق معمول پاسخ داد بله.

هر روز تعدادی را به سوی مسیحیت هدایت می دادم و این برایم دستاورد بزرگی بود که بتوانم مسلمانی را از اسلام به سمت مسیحیت بکشانم. بنابراین او را برای صرف چای به منزل دعوت نمودم، وی نیز پذیرفت. پس از کمی گپ بحث مورد علاقه ام، یعنی مذهب را پیش کشیدم.

ادامه دارد...


ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010