شماره مقاله :

اجازه دهید در ابتدا رک صحبت کنم. هیچ وقت غیر مسلمانی تا موقعی که کاملاً از دین خود خارج نشوند به مطالعه و شناخت اسلام نمی پردازند. آنها بعد از اینکه از رشد و پرورش یافتن در مذهبی که تنها از طریق خانواده به آنها به ارث رسیده است ناراضی می شوند و در ادیانی چون مسیحیت، یهودیت و مکتب هایی چون بودیسم، هندویسم و غیره به نتیجه نمی رسند، متوجه دین اسلام می شوند.

 مشخصاً ادیان دیگر هیچ گاه نمی توانند به درستی پاسخ بزرگترین سؤال یعنی "هدف از زندگی چیست" را دهند. چه کسی ما را آفریده است؟ چرا ما اینجا هستیم؟ در این مکاتب ریا حرف اول را می زند، ما با کمبود و نواقص زیادی در این ادیان مواجه می شویم و به دنبال چیز دیگری می گردیم و در آخر به اسلام می رسیم.

مسلمانان دوست ندارند این حرف را بشنوند که بگویم اسلام آخرین مرحله ای است که جستجوگران حقیقت به سوی آن گام بر می دارند. برخلاف اینکه چهل و یا پنجاه درصد از جمعیت دنیا مسلمان هستند، رسانه های غیر مسلمان اسلام را با ایجاد وحشت و افترا بستن لکه دار می کنند. بنابراین برای اکثریت غیر مسلمانان این موضوع عادی است که اسلام آخرین مذهبی می باشد که مورد جستجو و بررسی قرار می گیرد. مشکل دیگر این است که غیر مسلمانان اسلام را می آزمایند. ادیان دیگر با چشم بدبینی و تردید گرایی بسیار بالایی به دین می نگرند، اگر هر کتاب آسمانی به تدریج تحریف و مورد تصرف واقع شوند پس چرا قرآن باید با بقیه فرق داشته باشد. اگر آدم حقه بازی توانایی و مهارت این را داشته باشد که هر طور که بخواهد مذهب را تغییر دهد، چطور ما می توانیم تصور کنیم که همان شخص نمی تواند چنین بلایی سر دین اسلام بیاورد.

من از روی قرآن در چند خط جواب این سؤال را می دهم، با وجود خالقی که منبع عدالت و خوف هست و او می خواهد که ما به پاداش بهشت دست بیابیم، به هر حال خداوند در زندگی این دنیا که آزمایشی بیش نیست خیلی به ما لطف کرده است تا خوبی از پلیدی ها جدا شود. و اگر ما توانایی استفاده از اسبابی چون دین را نداشته باشیم قطعاً هدایت به سوی یک زندگی والا را از دست خواهیم داد. چرا؟ چون او می خواهد ما هدایت پیدا کنیم و به همین دلیل، هدایت گری برای آشکار نمودن این حقیقت برای ما برگزیده است.

به طور حتم، ادیان پیشین برای این نسل از بشر کامل نبودند، به همین دلیل ما شاهد تغییر در زنجیره ی وحی و پیام الهی می باشیم. از خود پرسیده اید که چرا خداوند با وجود کتاب های مقدس پیشین که به نظر خیلی ها هنوز ناب و خالص هستند پیامبر دیگری به سوی انسانها فرستاد؟ تنها در صورت تحریف و ناقص بودن این کتاب ها، خداوند برای حفظ بشر از دور شدن از صراط مستقیم چنین طرحی را پای ریزی فرمود.

باید هم انتظار داشت که ادیان قبلی خود به خود تحریف شوند و منتظر وحی خالص و ناب بود. خداوند آنقدر ما را دوست دارد که هرگز ما را در سرگردانی و گمراهی رها نمی کند. چه می توانیم تصور کنیم از اینکه خداوند کتاب هدایت را برای ما نازل می فرماید و ما انسانها به دست خود آن را تحریف می کنیم و همین سلسله مراتب همچنان ادامه دارد. تا اینکه او آخرین پیامبر خود که قول حمایت و حفظ آن را داده به میان بشر می فرستد.

مسلمانان متوجه آخرین رسالت پیامبرشان یعنی قرآن محفوظ می باشند. غیر مسلمانان نیز باید به این امر مهم توجه نمایند. حالا می خواهم به تفسیر عنوان این مقاله بپردازم که چرا اسلام انتخاب شد؟ چرا باید تسلیم این امر شویم که اسلام دین واقعی است؟ همچنان که دیگر فرصتی برای به تعویق انداختن آن نداشتم بنابراین شما نیز به گفته های من و یا کس دیگری بسنده نکنید، بلکه در اولین فرصت قرآن بخوانید. و دعا کنید و از خداوند بخواهید که همه ی ما را به راه راست هدایت فرماید.

پایان

مهتدین