درصفحه دوم چنين نوشته شده است : (( الله آدم را درباغ عدن گذاشت تا درآن کارکند وازآن نگهداري نمايد ، وبه او گفت : ازهمه ی ميوه هاي درختان باغ بخور ، بجزميوه ی درخت «شناخت نيک وبد» ، زيرا اگرازميوه ی آن بخوري مطمئن باش خواهي مرد )) سفرپيدايش ، 15-17 صفحه 2 .
درصفحه بعدي (صفحه سوم ) نوشته شده است : (( آن درخت درنظر زن زيبا آمد وباخود انديشيد :ميوه ی اين درخت دلپذير مي تواند خوش طعم باشد و به من دانايي ببخشد ، پس ازميوه ی درخت چيد وخورد وبه شوهرش هم داد و او نيز خورد ، آنگاه چشمان هردو بازشد ، وازبرهنگي خود آگاه شدند ، پس با برگهاي درخت انجيز پوشش براي خود درست کردند )) سفرپيدايش ، فصل فصل 3 ، شماره 6-7 صفحه سوم .
بعد ازخواندن اين دو نصب کاملا حيران شدم که الله نخست چگونه براي آدم وحوا تاکيد ميکند که هرگاه ازين ميوه بخورند ، مطمئنا خواهند مرد ، ولي بعدها زماني که آنها از آن ميوه خوردند ، نمردند ، در اینجا براي انسان سه فکر پيدا ميشود :
1- اينکه تصديق نمايد که الله (جل جلاله) العياذ بالله ، دروغ گفته است ، ونسبت دادن دروغ به الله ( جل جلاله) کفراست.
2- اينکه الله ( جل جلاله) با آنها (العياذ بالله ) فريب کاري نموده ، تا آنان ازترس مرگ ازين درخت نخورند ، ونسبت فريب به الله (جل جلاله) نيز کفراست .
3- اينکه الله نميدانست که خوردن اين ميوه سبب قتل آدم وحوا نشده اين سخن را بشکل تخميني وخيالي گفته است ، ونسبت اين صفت نيز به الله ( جل جلاله) بي ادبي ، بي احترامي وکفر ميباشد زيرا الله ( جل جلاله) به همه چيزعالم وبا خبراست .
4- اينکه الله ( جل جلاله) از دروغ و فريب منزه بوده ، وبرهمه چيزعالم است ، بنابراين اين سخنانيکه در بايبل ذکرشده ، ونسبتش به خدا داده شده همه کار همان دشمن سرسخت مومنان (پولس يهودي ) باشد که دين توحيد را خواست تا از اساس ريشه کن نموده ، درآن روايت هاي ضد خدا وضد وحدانيت را جا گزين نموده است .
درحاليکه زماني قرآن عظيم الشان را مطالعه نماييم ، الله متعال (جل جلاله) براي ما بيان ميدارد که براي انسان راه خيرو شر را رهنمايي نموده است ، او ذات مهربان است ، عالمي است که غيب وآشکار همه را خوب ميداند .
|