شماره مقاله :

در ابتدا باید بگویم وقتی که مسلمان شدم خیلی جوان بودم. هیجده سالم بود و ظاهرم مردم را به تعجب وا میداشت. فکر میکنم برای جستجوی خدا و رسیدن به او نباید بگوییم که هنوز خیلی جوان هستیم تا حقیقت را درک کنیم.

قبلاً مسیحی بودم و به ندرت به کلیسا میرفتم. ولی همیشه میدانستم که پروردگارم کیست. در اتاق نشیمن نقاشی از مسیح وجود داشت تأثیر خیلی زیادی روی من گذاشته بود، البته نه به عنوان این که خدا است و روزی روی زمین خواهد آمد بلکه چون مثل خودم سیاه پوست بود.

در سن نوجوانی در حال جنگ مذهبی با مسیحیت بود. میخواستم با تغییر عقیده و ایمانی که کورکورانه توسط انجیل و کشیش ها به من القا شده بود روح خود را حفظ نمایم. یک روز در انجیل با موضوعی برخورد کردم که هیچ شباهتی با عشق و فرمانبرداری که خداوند به بندگان خود آموخته بود نداشت. فکر میکردم هنوز خیلی جوان هستم تا از آن سر در بیاورم و بنابراین نزد یک مسیحی دانا رفته و او نیز نتیجهگیری مرا تأیید کرد و اینچنین بود که دنیای من از هم پاشید.

از اول تا آخر شروع به خواندن انجیل نموده و تمام جاههایی را که در آن تناقض و بیدینی وجود داشت علامت گذاری کردم. آن موقع بود که برایم روشن شد که بخش اعظم انجیل بی اعتبار و باطل است. بنابراین فکر کردم که شاید نیاز باشد که از لحاظ تاریخی نگاهی به آن بیاندازم. در این قسمت بیشتر از همه عدم صمیمیت، توهین به مقدسات، تحریف کتاب آسمانی دیده میشد.

همچنین از خودم پرسیدم که سه گانگی خدا چطور امکان پذیر است؟ کسانی که مسیحیت را قبول ندارند چه سرنوشتی دارند؟ نمی توانستم به خدایی که قابل درک نبود ایمان بیاورم. هرگز باورم را نسبت به خدا از دست ندادم. فقط به این نتیجه رسیدم که مسیحیت نمی تواند مسیر درستی برای زندگیم باشد. در تحقیقاتم ادیان دیگری نظیر بهائیت، هندوئیسم و در آخر اسلام را مورد بررسی قرار دادم.

دو سال به طور پنهانی به مطالعه اسلام پرداختم. می خواستم این قدرت را داشته باشم تا حق را از باطل جدا کنم. نمیخواستم اسلام را با فرهنگهایی که ادعا میکنند کامل میباشند ولی به وضوح با اوامر الهی که خداوند برای ما نازل فرموده در تضاد هستند اشتباه بگیرم بلکه میخواستم فرق بین آنها را مشخص کنم. این جریان وقت و حوصلهی زیادی را گرفت. از طریق  ایمیل و حضوری از برادران و خواهران دینی کمک گرفته تا به سؤالهایم پاسخ داده شود. نتیجتاً شش هفته بعد تصمیم گرفتم به دین اسلام مشرف شوم.

ترجمه: مسعود