7 آذر 1403 25/05/1446 2024 Nov 27

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 606
بازدید کـل سایت : 3118417
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2178 تعداد مشاهده : 946 تاریخ اضافه : 2012-03-10

 

دعاء عبادت است

 دعـاء : پيامبر(صلي الله عليه وسلم) مي فرمايد :(الدعاء هوالعبادة) دعا عبادت است ، وقتي دعا عبادت است ، يک مومن هميشه دست دعا را فقط به بارگاه الهي بلند نموده ، مي گويد: يا الله مرا ببخش، يا الله براي من کمک کن، يا الله مرا نجات بده.

و الله(جل جلاله) خطاب به کساني که به مخلوقات رجوع نموده به درگاه آنان در هنگام مشکلات خويش کمک مي خواهند مي فرمايد:(أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ) ([14])   :«کيست که انساني را که درحالت اضطرار قرار دارد، وبه درگاهش دعا کند، اجابت کند؟ و مشکلاتش را رفع نمايد.»  در اين آيه ی شريفه براي آن مشرکان قريش که به بارگاه مخلوقات رفته و دست دعا بلند مي نمودند گفته شد که چه کسی مي تواند که مشکلات شما را رفع کند؟ يعني به غير از الله (جل جلاله) هيچ مشکل گشايي نيست.

(أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ) ([15]) :  «من دعاي دعا کننده را اجاب مي کنم.»

   قرآن عظيم الشان همچنان قصه ی دعاي پيامبران را نيز نقل مي کند، که آنان فقط به بارگاه الهي دست دعا بلند نموده از او کمک مي خواستند، تا کسانيکه خود را پيروان حقيقي پيامبران مي دانند مطابق روش آنان عمل کنند.

(هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء)([16]): «درآنجا زکريا پروردگارش را دعا نموده و گفت : پروردگارا ! براي من از جانب خود ، اولادی نيک نصيب نما . تويي شنونده دعا.

درمورد دعاي ابراهيم (عليه السلام) قرآن کريم مي گويد: (الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء /رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء -رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ) ([17])  

«حمد وثنا براي الله جل جلاله است ، پروردگاري که براي من در بزرگسالي اسماعيل و اسحاق را اعطاء نمود ، پروردگارم شنونده ی دعاست، پروردگارا ! مرا و اولادم را ، از جمله ی نماز گذاران بگردان .دعايم را قبول نما ! پروردگارما ! مرا، و والدينم ، ومومنان را در روز قيامت مغفرت نما.»

قرآن عظيم الشان کساني را که به جزء بارگاه الهي به بارگاه مخلوقات دست دعا بلند مي کند، تهديد نموده، به ایشان مي گويد:

 (وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ ) ([18]) : «دعوت حق براى اوست و كسانى كه [مشركان] جز او می خوانند هيچ جوابى به آنان نمى دهند مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب بگشايد تا [آب] به دهانش برسد در حالى كه [آب] به [دهان] او نخواهد رسيد و دعاى كافران جز بر هدر نباشد.»

در اينجا الله (جل جلاله) کساني را که به غير از بارگاه الهي به بارگاه ديگران دست دعا بلند مي کنند ، تشبيه به کساني نموده است که دستان خود را در آب دراز مي کنند ، و کف دست را در آب مي گذارند ، و فکر مي کند که از اين طريق بدون گرفتن آب و گذاشتن آن، در دهان شان برود ، اين کار نتيجه نمي دهد ، زيرا هرقدر دستان در آب گذاشته شود ، آب به دهان نمي رود.  به همين سان کساني که دست دعا به بارگاه مخلوقي دراز مي کنند ، و از آن اجابت و قبولي دعا مي خواهند، خود را به زحمت ساخته و دعايشان هرگز قبول نمي شود ، زيرا نتيجه ی کار کافران فقط گمراهي است.

چگونگي دعاي مشرکين قريش : مشرکين قريش با وجود اينکه ادعاي ايمان مي نمودند ، دست دعا به بارگاه مخلوقات بلند نموده از آنان امور ذيل را مي خواستند:

الف : جلب خير و يا دفع ضرر از مخلوقات، مثل: طفل دادن زن نازا نه به طريق علاج توسط دوا ، بلکه توسط تصرف در جهان، زيرا آنان عقيده داشتند که جن ها وانسان ها مي توانند در حکومت الهي تصرف کنند ، براي کسيکه الله دختر يا پسر ندهد ، آنان پسر و يا دختر بدهند ، و يا زني را که دختر بدنيا مي آورد ، مي توانند به پسر مبدل کنند ، و يا اينکه عقيده داشتند که اين بت ها ، جن ها و مخلوقاتي که آنان به آن عقيده داشتند مي توانند ، بدون وسيله ای درمقابل حيوانات درنده مقاومت کنند، و يا اينکه مريضي را شفا دهند ، ويا مرده ای را زنده کنند ، و يا باران نازل کنند، و يا هم ساير اموري را انجام دهند که قرآن آنرا مخصوص الله (جل جلاله) بيان داشته است.

    الله (جل جلاله) به ایشان گفت: {وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ (13) إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ} و كسانى را كه بجز او مى‏خوانيد مالك پوست هسته خرمايى [هم] نيستند«13»اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمى‏شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمى‏كنند و روز قيامت‏شرك شما را انكار مى‏كنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمى‏كند«14»  ([19])

    الله جل جلاله براي اينکه به اين اشخاص بهتر بفهماند به آنها خطاب نمود (قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ) ([20]) . بگو به من خبر دهيد آنچه را به جاى خدا فرا مى‏خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتى است اگر راست مى‏گوييد كتابى پيش از اين [قرآن] يا بازمانده‏اى از دانش نزد من آوريد«4»

سپس به ایشان گفت:

(وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ) ([21]): «و كيست گمراه‏تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مى‏خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمى‏دهد و آنها از دعايشان بى‏خبرند.»«5»

 

----------------------------------------------

[1] -   النمل/62

[2] -   البقرة/186

[3] -   آل عمران/38

[4] -   ابراهيم /39-41

 [5] -   الرعد/14

[6] -   فاطر : 13

[7] -   الأحقاف : 4  .

[8] -   الأحقاف : 5  .

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010