مشکل بعضي از مردم اين است که عبادت هاي اسلامي را در چند مورد خلاصه نموده فكر مي كنند كه تنها نماز خواندن ، و يا تنها روزه گرفتن ، و يا هم به حج رفتن ، تمامي عبادت ها بوده و مسؤوليت آنانرا رفع مي كند ، در حاليكه اين چنين نيست.
در قرآن كريم مي خوانيم كه الله (جل جلاله) مســلمانان را چنين خطاب مي نمايد (يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ): «أي مومنان: به دين مقدس اسلام كاملا داخل شويد واز گامهاي شيطان پيروي نكنيد. همانا او دشمن آشکار شماست.»(بقره/208)
هرگاه با ژرف نگری به اين آيه ی مباركه نظر نماييم مي یابيم كه اين خطاب الهي متوجه مسلمانان مي باشد ،لازم است از خود بپرسيم: در اين خطاب الهي چه حكمتي است؟ براي توضيح بيشتر اسلام كامل، حضرت ابي هريره(رضي الله عنها) مي فرمايد که پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) فرمود: «ايمان هفتاد و چند بخش و يا شعبه دارد كه بهترين شعبات ايمان گفتن (لااله الاالله) و پايین ترين آن برداشتن يك چيز مضر از راه مردم است، و حيا هم يك بخش ايمان است.» (صحیح مسلم 51.)
اين حديث شريف بهترين شرح براي دين كامل است زيرا هر انسان در روز قيامت شهادتنامه ای بدست مي گيرد ، و از عملکرد دنيوي ثمره مي گيرد ، و اگر توزيع شهادتنامه هاي آخرت را با شهادتنامه هاي دانشگاه مقايسه نماييم ، بخوبي مي دانيم كه يك دانشجو در طول چهار سال درسي مي بايد در حدود شصت إلى هفتاد مضمون را كه در هشت الي ده سمستر تنظيم شده ، بخوبي امتحان دهد و نمرات هر مضمون نبايد كمتر از پنجاه درجه باشد واگر اين دانشجو در تمام مضامين صد نمره گرفته ولي دريك يا دو مضمون صفر گيرد ، مستحق شهادتنامه قبولی نشده و لازم است با تكرار سال و يا هم ترم ديگري كوشش نمايد كه حد اقل نمره ی كاميابي پنجاه درجه را حاصل نمايد ، به همين سان يك مسلمان بايد كه هفتاد و چند شعبه ايمان را كاملا درك نموده و حق هر بخش را چنانچه لازم است ادا نمايد ، و اگر اين مسلمان به يک يا چند بخش اسلام اكتفا نموده و ساير احكام اسلام را فراموش نمايد و در بسياري از احكام اسلام مانند اخلاق نيك، احترام به بزرگان، دستگيري مستمندان ، شفقت براطفال، سترعورت و پوشيدن حجاب، نگهداري زبان از سخنان بيهوده، و غيره امور و احكام اسلام مستحق صفر گردد، در روز آخرت در آن امتحان بزرگي كه در نزد الله متعال (جل جلاله) در پيش رو دارد ناكام خواهد بود ، و متأسفانه كه چانس ديگري هم نخواهد داشت.
زيرا همه كافران با مشاهده ملک الموت ، عذاب جان کندن ، عذاب قبر، مشکلات روز قيامت ، جنت و دوزخ ، تسليم الله يکتا شده و مي خواهند بدنيا برگشته مسلمان شوند ،چنانچه فرعون كه دعواي ربوبيت مي نمود و خود را خدای بزرگ مي دانــست و مي گفـــــت (أنا ربكم الأعلي) من خدای بزرگ شما هستم ، با مجرد ديدن حضرت عزراييل (عليه السلام) در اثناي غرق صدا زد (آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ) به پروردگار موسي و هارون ايمان آوردم، ولي در جوابش گفته شد (آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ)(یونس/91) اكنون وقتش نيست زيرا تو نافرماني نمودي.
همين فهم ناقص پيرامون دين سبب شده كه مسلمانان به عوض اينكه رهبران فكري جهان و مخترعين نخست وسايل تكنولوژي باشند ، در خط اخيرحيات بشري قرار گرفته اند و گاهي هم باردوش ديگران شده و از دست آوردهاي ديگران استفاده مي كنند و يا هم اقتصاد كشور را مي خواهند از راه كمك و خيرات هاي بيگانگان تقويت نمايند.
كتاب الهي كه مليون ها دانشمند تشنه ی جهان را سيراب نموده است ، و هزاران مشكل را به سادگي حل نموده است ، ولي پيروان آن كه با وجود اعتراف به حقانيت آن اين داشته گرانبهاي خويش را در چندين غلاف پوشانيده و در طاقچه هاي منزل خويش چنان به باد نسيان گرفته اند كه در وقت ضرورت لازم مي شود چند دقيقه گرد و خاك آنرا صفا نمود و آنرا تلاوت كرد .
يكي از دانشمندان مي گويد كه هرگاه يك دوست شما برايتان نامه ای بزبان ديگري مانند فرانسوي ،آلماني،عربي،روسي وغيره كه شما آنرا نمي دانيد بفرستد، موقف تان در مورد آن نامه چه خواهد بود؟ آيا آن نامه را در غلافي پوشانيده و در طاقچه ی خانه یتان حفظ مي نماييد و يا هم نوشته هاي آنرا بدون فهميدن معنى قرائت نموده و آنرا درجايي مي گذاريد و يا اينكه قدم رنج نموده در نزد يكي از زبان شناسان رفته مفهوم آن نامه را دريافت مي نماييد و سپس خواسته هاي دوست تان را كاملا درك نموده بدان جامه يِ عمل مي پوشانيد؟ در پاســخ مي گوييم : حتما نامه را به نزد آن زبان شناس برده و مطالبش را درك مي نماييم ، زيرا امكان دارد آن دوست ما تقاضايي داشته باشد كه بايد عملى گردد، و اگر نامه اش را با تكه هاي زيبا بپوشانیم و در طاقچه ي خانه نگهداري كنيم ،آن دوست ما از چنين كاری راضي نخواهد شد، زيرا نگهداري نامه شرط اساسي نبوده بلكه فهميدن محتواي آن اهميت داشته و با درك مفاهيم آن عملكرد و پاسخگويي به آن شرط است . و آن دوست ما در وقت ملاقات خواهد گفت كه: در نامه ی من موضوعاتي بود كه آنرا مي بايد عملي مي كردي.
به همين شكل ما همه مسلمانان كه الله (جل جلاله ) را دوست خويش مي دانيم و بدين سخن معتقد هستيم از خود بايد بپرسيم كه در مقابل اين نامه الهي (قران عظيم الشأن) چه مسؤوليت داريم.
چرا آنرا با صدها پوش نگهداشته ايم، صحابه كرام قرآن را مي خواندند ، بدان عمل مي نمودند، حضرت عمربن خطاب به مردم مي گفت: (كنا رعاة الغنم فأصبحنا بالقرآن قادة العالم) ما گوسفند چرانانان بوديم ولي بواسطه ی قرآن كريم رهبران جهان شديم ، باز مي گفت : (كنا أذلاء قوم فاعزنا الله بالاسلام و لو طلبنا العزة بغيرالاسلام اذلنا الله) ما مردمانی خوار و ذليل بوديم ، ولي خدوند (جل جلاله ) ما را بواسطه ی اسلام عزت بخشيد و اگر عزت را در چيزي ديگري بجز قرآن بجوييم الله(جل جلاله ) ما را ذليل خواهد نمود، حضرت عمر (رضي الله عنه) مي دانست كه عملكرد به قرآن، و ارج گذاري به دين مقدس اسلام بدانگونه كه الله امر نموده است سبب رستگاري دنيا و آخرت انسان مي شود.
ولي سؤال اينجاست كه ما چرا برعكس آنان هستيم؟ در جواب سعدي مي گويد:
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در دشت لاله رويد و در شوره زار خس
بنابراين لازم است اين نامه ی الهي را نخست خوب بدانيم و بعد هم بصورت كامل بدان عمل نماييم، تا رضايت اين دوست بزرگور ما حاصل گردد ، و ما هم سعادت دنيا و هم سعادت آخرت را حاصل نماييم.
روي اين اصول مسلمان كامل كسي است كه مطابق ارشادات الهي كه در قرآن عظيم الشان و سنت پيامبر اسلام بيان شده با مراعات اين مسايل عبادت الله يكتا را بصورت كامل ادا نمايد.
|