اسم قبل از اسلام: چارلز
اسم بعد از اسلام: يوسف
شغل: مهندس
ملیت: آمريكایی
سن: 45 سال
دين سابق: مسيحيت
دلیل هدايت: معجزات قرآن كريم
قديس در مسيحيت
قديس فردی است نزدیک به خداوند متعالی تا درجه ای که مسيحيان باور دارند که نشانه ای از گرمی ایمان و زهد دارد و طالب شفاعت او نزد خداوند هستند، چه برای حاجت و نیازی خاص یا برای آنکه بواسطه ی دعای او به خداوند نزدیک گردند.
- قديس در نظر آنان شخص نزدیک به خداوند است که دعاهای آنان را به خداوند می رساند، یا نزد خدا برای آنان دعا کند.
- مفهوم قداست به مرور زمان و از آغاز قرن دوم، تغییر یافته است. طبق آنچه در عهد جدید آمده، همه ی مسیحیان قدیس هستند. چون تمام کسانی که با وجود دشواری ها و شکنجه ها به مسیحیت می گروند، بنا به گفته ی پولس، بر اساس یقین و قناعت کامل قلبی این کار را کرده اند.
- پولس در نامه هایش، مسیحیان را قدیسین خوانده است.
امروزه تمثال قدیسین در بیشتر کلیساها جلوه گر می باشد.
كتاب فرهنگ اديان ص404
آريوس
- یکی از بزرگان کلیسا در قرن چهارم میلادی اهل کشور لیبی، که در مصر می زیست و همان جا به مقابله با نظریه ی الوهیت حضرت عیسی مسیح علیه السلام و اینکه پسر برابر است با پدر که بعضی از بزرگان کلیسا عنوان می کردند، پرداخت.آن جا بود که آريوس نظریات و آراء خود را در عصر پاتریک اسکندریه، الکساندر که در برابر آریوس و نظریاتش می ایستاد، ابراز نمود.
- جان لوریمر می گوید: مشخص است که هدف آریوس حفظ کمال خدای پدر و ازلی بودن او و الوهیتش بود و در عین حال نقش مهمی برای مسیح پسر قائل بود و او را از سایرین جدا می دانست. ولی آریوس نمی توانست وجود تغییر یا تقسیم شدن خدای پدر که ذات نهایی است را بپذیرد، او را جدای از خدای پدر و بالاتر از سایر مخلوقات می دانست.
اسلام دين معجزات
- در دامان تمدن غربی، «چارلز» معتقد به دیانت مسيحيت زیسته و به کلیسا ملتزم بود. وي به قول معروف از آزادی بی قید و شرط از عقیده و دین، همانند دیگر هموطنان آمریکاییش، بهره می برد. چنانچه اختلاط زن و مرد در عبادت و غیره انسان را در تمرین پیشگیری از هوای نفس و پرداختن به تمایلات آن و در رسیدن به اهدافش کمکمی کند. تا جاییکه پدر به پسرش دستور نمی دهد، حتی در خانواده تحکم و دستور از او سلب شده، و زن به دستورات شوهرش پایبند نیست و هر یک آزادی های خاص خود را دارد.
يوسف «چارلز»، می گوید:
- هرگز از اسلام چیز خوبی نشنیده بودم، جز اینکه از مسلمان شدن محمدعلي كلي «قهرمان جهانی مشت زنی» باخبر شدم. می پنداشتم که این دین آزادی های فردی و جامعه را محدود ساخته و به سمت تعصب، تندروی و استفاده از قدرت و شمشیر متمایل است و تفاهم با مسلمانان دشوار می باشد.
- من کتاب های دینی و غیردینی زیادی مطالعه می کردم. دوست داشتم از همه چیز سردر بیاورم. در جریان مطالعات و بررسی هایم در کتاب ها به مطلبی درباره ی اسلام و ارتباط آن با دیگر ادیان برخوردم.
- همین دلیل انگیزه ای شد تا کتاب های اسلامی خریداری نموده یا به روشی از دوستان و غیره امانت گرفته و به خواندن آن ها بپردازم تا درباره ی این دین اطلاعات بیشتری دریافت نمایم.
آغاز آشنایی با اسلام
- برای کار به منظور کسب مال و تحقق رؤیاهایی که هر انسان آرزومندی در اشتیاق پیشبردن و رسیدن به درجات بالاتر می کوشد، آمدم. در یکی از شرکت های مهندسی فنی در کویت مشغول کار شدم. در انی مدت نیز دست از مطالعه درباره ی اسلام نکشیده و می خواستم بیشتر درباره ی آن بدانم.
- همه جا به دنبال کتاب های اسلامی می گشتم تا هرچه بیشتر اسلام را بشناسم. مطالعاتم من به صورت معمولی و خواندن حقایق کلی محدود نبوده و بلکه در کتاب ها به دنبال حقایق علمی می گشتم. موضع دین اسلام در برابر دین مسیحیت چیست؟ همینطور که مطلبی را می خواندم من را به مطالب و موضوعات دیگر می کشاند.
تفسير قرآن و معجزات آن
- در جریان مطالعه ی تفسير قرآن كريم ترجمه شده به زبان انگلیسی و توضیحات و تفاسیر علمی موجود در آن به موضوع معجزات الهی رسیدم. این مطلب من را به مطالعه در مورد نظم جهان که هر لحظه در دنیا با آن روبرو هستیم، کشانید.
- این معجزات انسان را به شگفت انداخته و او را در سفر دور و درازش از این جهان غبارآلود که حقایق هستی در آن نهفته است راهنمایی می کند. دنیایی که من بواسطه ی آزادی های دروغین، غرق شده بودم. هر کتاب را که به پایان می رساندم، کتاب دیگری پیدا می کردم.
- دوستان مسلمانم می دانستند که چه هدفی در انتظارم هست و از هیچ کمک و سخنی برای رسیدن من به این هدف دریغ نمی کردند. به تحقیق دقیق در مورد همه ی حقایق و نشانه های طبیعی بیانگر قدرت خداوند متعال که در قرآن کریم آمده پرداختم.
"سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ "
(سوره فصلت آيه53) یعنی: (خواهیم نمود ایشان را نشانه های خود در اطراف عالم و در نفس های ایشان نیز تا آن که واضح گردد بر ایشان که این سخن راست است آیا بس نیست پروردگار تو آنکه او بر هر چیز مطلع است؟)
- خداوندا قدرتت بی کران و عظمت تو بی نظیر است، چه زیباست آنچه مسخر ما فرموده ای، پاک و منزهی و این همه را بی هوده نیافریده ای. ما را توان درک حقیقت جبروت و بزرگی ات نیست که تو بر همه چیز توانایی.
- مطالعاتم به معجزات الهی در آنچه بر پیامبر برگزیده اش حضرت محمد صلی الله علیه و سلم نازل فرموده است رسید. با دیده ی تأمل و اندیشه در آن نگریستم، که رهایی و رستگاری آن و ساحل امن و آرامش هر آن مرا به سوی خود می کشید.
"أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ {17} وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ {18} وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ {19} وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ {20}"
(سورة الغاشية من الآية 17 - 20) یعنی: (آیا نمی نگرند به سوی شتران چگونه آفریده شدند؟ و به سوی آسمان چگونه برداشته شد؟ وبه سوی کوه ها چگونه برافراشته شد؟ و به سوی زمین چگونه پهن کرده شد؟)
در بررسی حول این حقایق و تأمل بر قدرت باری تعالی، دریافتم که این آفریده ها و مسخرات جز به دستور خالق عظیم نمی تواند باشد. اوست که آن ها را هستی بخشیده و روز قیامت از هم متلاشی خواهد ساخت. عقل و ذهنم بیدار گردید و قانع شدم که اسلام دین راستین است و یقین صادق به دین اسلام در من قوت گرفت. مخصوصاً بعد از آنکه فهمیدم چگونه پروردگار کوه هایی با این عظمت و استواری را در زمین آفریده است.
"وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ "
(سوره نمل آيه 88) یعنی: (و ببینی کوه ها را پنداری آن ها را بر جای ایستاده و آن ها می روند مانند رفتن ابر صنع آن خدای که استوار ساخت هر چیز را هر آئینه وی خبردار است به آنچه می کنید.)
- فهمیدم که همه چیز همانطور که الله سبخانه و تعالی در قرآن کریم بیان می فرماید آفریده ی اوست و آنچه رسول الله صلى الله عليه و سلم می فرماید حقیقت و راست می باشد و این ها برهان و اثبات درستی این دين و روشنگری واضح برای آنانی است که اندیشه می کنند.
- دين معجزات: بعد به مطالعه ی علمی معجزات پرداختم، معجزاتی از قبیل؛ آفرینش کوه ها و چگونگی مسخر داشتن آن ها و آنچه در زمین می روید، و ابرها که از بخار و دود بوده وسپس می بارند و زمین خشک و تر را سیراب می سازد. دراسة علمية للمعجزات التي قرأت عنها، كخلق الجبال وكيف سخرها الله سبحانه وتعالى وجعلها رواسي في الأرض، والسحاب كيف تكونت من البخار والدخان ثم تنزل مطراً تروي اليابس والأخضر
"هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ "
(سوره رعد آيه 12) یعنی: (و اوست آنکه می نماید شما را برق برای پیدا کردن ترس و امید و برمی دارد ابرهای گران را)
- معجزه ی برزخ، دیواره: به هم رسیدن آب شیرین و آب شور، بدون انکه یکی بر دیگری وارد شود:
"مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ {19} بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ {20}"
(سوره الرحمن آيات 19 - 21) یعنی: (گذاشت دو دریا را تا بهم جمع شوند. میان این دو حجابیست که یکی را بر دیگری تعدی نمی کند.)
و حقائق بسیار دیگری که قرآن كريم به بیان آن ها پرداخته، همگی دلالت بر قردت خدای متعال می کنند. در این عصر و دوره که علم و دانش پیشرفته است، از طریق خواندن و بررسی چنین مسائلی دریافتم که دین اسلام راست ترین و صحیح ترین دین در تطابق با علوم و دانش نوین می باشد.
در مورد چگونگی آشکار کردن اسلام خود می گوید:
- درباره ی این معجزات مطالعه نموده و مدت بسیاری بررسی کردم. چندان آسان نبود که جرعه ای از جام ایمان را سر بکشم.
- یقین پیدا کردم که دين اسلام همان دين صحيحی است که عقل را نورانی و قلب را روشن می کند و تشنگی من را سیراب می دارد. به این ترتیب بذرهای زندگی اسلامی من بواسطه ی انجمن آشنایی با اسلام جوانه زدند. اولین دروازه ی هدایت من همین انجمن بود. من مسیحیت را کنار نهاده و با اشتیاق به توحید و یکتاپرستی به آن رو آوردم، در آرزوی رضایت خداوند متعال بودم.
دعوتگر ملیت های غربی، «ايوب هارون» به من یاد داد چگونه مسلمان شده و اساس عقاید اسلامی را برایم بازگفت. این که خدا یکی و در پادشاهی خویش بی شریک است و اوست خلاق عظيم، روزی دهی که نه می زاید و نه زاییده است و کسی همتراز او نیست، و اینکه آفرینش عیسی مسیح همچون آدم است که خدا او را از خاک آفرید. همچنین اینکه پیامبران از جانب خدا فرستاده شدند تا به سوی عبادت خالصانه دعوت نمایند. از جمله این پیامبران حضرت عيسى بن مريم علیه السلام بود. در لحظات ايماني نزد این دعوتگر، احساسات و شور و هیجان در قلبم فوران نموده و آرامش و اطمینان نسبت به این دین را حس کردم. والحمد الله رب العالمين.
- شهادت دادم به اینکه لا إله إلا الله - محمد رسول الله و راضي گشتم به اسلام که دينم باشد. اسمم را تغییر داده و خود را «يوسف» نام نهادم.
- از آن روز به طور مرتب در برنامه های سخنرانی دینی و علوم شرعی که من را با مفاهيم اسلام آشنا می سازد، شرکت می کنم. همچنین به آموختن زبان عربی می پردازم تا قرائت قرآن کریم برایم آسان تر شود.
- يوسف می افزاید: دین اسلام از دیگر ادیان متمایز است چون دینی است که به آسانی فهمیده شده و عقاید آن هر انسانی را به سوی خود می کشد و عقل و منطقش را مجذوب خود می کند. این دقیقاً همان حالتی بود که برای من در آشنایی با این دین رخ داد.
- من خود را به تلاش برای یادگرفتن نخست ارکان اسلام نصیحت کرده و سپس می توانم دیگران را نیز به آن چیزی که آموخته ام سفارش کنم. شاید که خدای متعال بواسطه ی من کسی را هدایت بخشیده و بهشت برین و رضایت باری تعالی نصیبم گردد.
نومسلمان آمریکایی
يوسف «چارلز»
والسلام
