شماره مقاله :

تیریا از تایوان

اسم: تیریا تونسبرگ

شغل: مهندس

وضعیت تأهل: متأهل

ملیت: نروژی

مهندس نفت نروژی، تیریا تونسبرگ

در سال 1967 در یک خانواده ی نروژی مسیحی به دنیا آمدم. در اوایل دهه ی دوم زندگی که در دانشگاه مشغول تحصیل بودم شروع به اندیشه و تأمل در دین اسلام نمودم. در آن زمان پرسش ها و تردیدهای بسیاری در مورد درستی باورهای دین مسیحیت مرا فراگرفته بود که تا آن موقع آن ها را پنهان داشته و نادیده گرفته بودم.

پیش از آنکه برای کار در بخش برنامه ریزی در موسسه ی نفت کویتی، به این کویت بیایم، در ابتدای مشاوره ی کاری به تایوان منتقل شده و مسئولیت مشاوره ی مجلس صادرات تابع وزارت خارجه ی کشور خود و مدیر محلی تایوان برای شرکت (Nycomed Imaging) نروژی را به عهده داشتم.

من شروع به جستجو و کنکاش به دنبال دینی نمودم که به پرسش هایی که در ذهنم می چرخید پاسخ داده و با باورهای من به وجود آفریدگار یکتا در تعارض نبوده و جایگاه ویژه ای برای حضرت عیسی مسیح علیه السلام نیز قائل باشد. طبیعی بود که به تحقیق درباره ی دین اسلام روی آوردم. همان دین راستینی که بر پایه ی توحید و یگانگی خداوند بنا شده و قدر و منزلت حضرت عیسی مسیح علیه السلام را نیز به رسمیت می شناسد.

عقیده ی اسلامی عقلانی بوده و اصول آن منطبق با عقل می باشد

در جستجو و مطالعاتم تمرکز اصلی خود را بر کتاب های اسلامی از منابعی که برگرفته از افراد آگاه و با سندهای متصل به رسول خدا صلی الله علیه و سلم باشند قرار داده بودم و این اولین دغدغه ی من محسوب می گشت.

در ادمه ی تعمق و مطالعات هرچه بیشتری که درباره ی این دین داشتم، یقین پیدا نمودم که دین حق و راه راستی است که دوست دارم از در آن قدم گذاشته و پیروی کنم. به حمد خدا در همان سال نخست که در تاویوان بودم، به دین اسلام گرویدم.

حرص و اشتیاق من برای مطالعه ی کتاب های اسلامی جهت بیشتر شدن شناخت من از این دین حنیف همچنان پابرجاست.

واکنش جامعه

با کمال تأسف واکنش جامعه ی اطراف من در حمایت از من نبود. دوستانی که داشتم اغلب ارتباط خود را قطع نموده یا به سردی کشاندند. اما در رابطه با اعضای خانواده ام، آن ها تا به همین امروز هم این واقعیت تازه را نپذیرفته اند. ولی ارتباط من با آن ها خوب است و هر چیزی بهایی دارد و انسان بعد چشیدن شیرینی ایمان از عطش و کشش نمی افتد.

دیدگاه من درباره ی دین اسلام

من هنوز باور دارم تصمیم درستی گرفته ام که جز آن راه دیگری هم نیست. چرا که عقیده ی اسلام با عقل و منطق هماهنگ بوده و همه ی اصول آن بر اساس و پایه های محکمی است که منطق و عقل بر آن صحه می نهد. برای همین می توان از اصول ایمان و عقیده ی اسلامی به تنهایی با سلاح عقل و منطق نیز دفاع کرد. همچنین هر شخصی خود باید عقل و منطق خویش را به کار بندد تا ببیند که دین اسلام جایی برای شک و تردید باقی نمی گذارد که تنها دین بر حق و صحیح می باشد.

 

اما دین مسیحیت که من از آن دست کشیده ام، تنها بر پایه ی عواطف و احساسات می باشد. این مسأله در میان مسیحیان چیز واضحی است. برای همین کشیشان از رویارویی عقل و ایمان برحذر داشته و مردم را به ایجاد سازش بین آن دو فرامی خوانند.

پس از ایمان آوردن

وظیفه ی آشنا ساختن برخی خارجیان، از جمله آمریکایی ها، اروپایی ها و آفریقایی ها با دین اسلام را بواسطه ی رساندن چهره ی درست و صحیح این دین و اصول و پایه های ارزشمند آن را به عهده گرفته ام. با آنکه رفتار و هنجارهای اسلامی اهمیت زیادی دارند، اما اصل و محوری که در هنگام آشنا کردن افراد با دین اسلام باید بر آن تاکید کرد همان عقیده ی اسلامی می باشد. چنانچه برخی رفتارهای نامناسب را از مسلمانان مشاهده کنیم، این موضوع نشان از سستی در عقیده ی آنان دارد. حتی برخی از این افراد خود در شک و گمان از دین خویش می باشند که آن هم به عدم وجود تربیت و پرورش دینی لازم برای آن ها است. ایمان این افراد بر پایه ی تقلید صرف و بدون هرگونه دلیل و برهانی است که بدان رجوع نمایند. این افراد را می توان به کسانی تشبیه کرد که در گرداگرد آتش ایستاده اند و هر آن ممکن است لرزه ای آنان را به داخل گودال آتش غوطه ور سازد.

انسان هرگز از کسب آگاهی بازنمی ایستد. اما باید بین دعوت به عنوان فرضکفایه و دعوتی که فرض عین است تفاوت قائل بود. به عنوان نظر شخصی باور دارم که من به میزان کافی شناخت دینی لازم و واجب بر هر مسلمان را دارا می باشم. اما از نظر نشر علم و پاسخگویی به پرسش های مربوط به عقیده و دلیل و برهان آوردن، نیاز به ارتقا و تلاش بیشتری دارم و یک داعی هرگز در یک حد و مرز متوقف نمی شود.

دنیای غرب و دین اسلام

غرب البته به اسلام به مانند یک دین نادرست می نگرد. حتی اکثریت آنان دین خود را هم کاملاً درست و صحیح نمی پندارند، چه برسد به ادیان دیگر. دلیل این موضوع تعارض و ناهماهنگی بین عقل و دین مسیحیت است که آنان را به سردرگمی، مشابه سردرگمی و پریشانی که من در گذشته داشتم، گرفتار کرده است. اما دیدگاه آنان درباره ی مسلمانان از یک کشور تا دیگری و نزد هر شخص نیز فرق می کند. لیکن همانگونه است که خداوند متعال می فرماید: «یهود و نصارا از تو راضی نگردند تا آنکه از مسلک آنان پیروی ننمایی.»

پایان

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com