|
داستان حاضر در نشریه ی "Galaxy Beat" بوسیله ی جمعیت تازه مسلمانان سنگاپور و در یکم دسامبر 1999 به رشته ی تحریر درآمده است.
در محل کارش، به او لقب شاهزاده دایانا را داده اند؛ دیانا در عربی به معنی "مذهبی" است. وی 31 ساله و تقریباً تازه مسلمان است. او سال ها پس از هندو بودن به دین اسلام مشرف شده است: "در سن 12 سالگی که خواهرم به اسلام گروید با این دین آشنا شدم. من در دین اسلام چیزی را یافتم که در آئین هندو و مسیحیت گم بود. این کار سال های زیادی طول کشید- تا زمانی که سی ساله شدم و در آن مرحله دست از بت پرستی و رفتن به معابد و خوردن غذای حرام کشیدم."
تشرف او به اسلام در سال 1998، به ازدواج او با مردی هندو که تبعیت از دین او را نپذیرفت خاتمه داد. این بزرگ ترین تغییر در زندگی وی بود: "از مسلمان شدنم پشیمان نبودم چرا که این دین همان مطلب و مکانی بود که در آن به آرامش می رسیدم. من هیچ آرزویی به جز مردن بر دین اسلام ندارم. از طرف دیگر- از اینکه نتوانستم شوهرم را به این دین باورنکردنی متقاعد سازم حسرت می خورم."
ترجمه: مسعود
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com
|
