هنگامی که در سال 1991، به دین اسلام مشرف شدم اسم محمد آدم را برای خود برگزیده و نام خانوادگی من آلدن یا الدین بود. آن موقع شانزده یا هفده سالم بود که به فرهنگ و آداب و رسوم آفریقا علاقمند شدم. خیلی دوست داشتم راجع به دودمان و تبار آنها اطلاعاتی کسب نمایم. هر خواننده ی مشهوری را می دیدم به گونه ای از لباس و آلت موسیقی آفریقایی ها استفاده می کرد و این برایم جالب بود. از لحاظ درسی خوب بودم، در مدرسه با پسری دوست شدم که نام پیامبر را داشت. وی اهل نیویورک بوده و اغلب لباس کوفی مشکی می پوشید.
من و دوستم محمد همیشه درمورد اسلام و مسیحیت با هم بحث وگفتگو می کردیم. هر دوی ما موسیقی را دوست داشتیم. در دوران دبیرستان کم کم احساس کردم که دارم مانند مسلمانان لباس می پوشم بنابراین تصمیم گرفتم درباره ی زندگی حضرت محمد صلی الله علیه وسلم که باعث شد به اسلام علاقمند و مسلمان شوم، تحقیق نمایم. در آن مرحله گواهی دادم که هیچ خدایی به جز الله وجود ندارد. به یکی از مراکز اسلامی در کالیفرنیا رفته و اسلام را پذیرفتم. لحظه ای که همیشه برایم مانند گنجینه ای با ارزش است.
آن زمان مثل امروزه کامپیوتر وجود نداشت به همین دلیل به سراغ موزه و کتابخانه های قدیمی رفته و درمورد مسلمانان آفریقایی به تحقیق و برسی پرداختم. خیلی در این باره مطالعه می کردم و هر بار بیشتر به دین علاقمند می شدم. دریافتم که اسلام زیبایی خاصی به انسان ها می بخشد. به محض پذیرفتن اسلام شروع به فرا گرفتن دین جدید و زبان عربی نمودم.می خواهم آنطور که خداوند می خواهد زندگی کنم. خدا را شکر مادرم در سال 2000، مسلمان شد و همچنین طولی نکشید که خواهرم نیز به دین اسلام مشرف گشت.
پایان
|