10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327370
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2278 تعداد مشاهده : 607 تاریخ اضافه : 2012-04-13

 

موسی کاپلان، یهودی سابق از آمریکا

قبل از اینکه به دین اسلام مشرف شوم، یهودی بودم. گرچه خانواده ام زیاد سنتی نبودند، اما من از یهودیان سنتی دین یهود را فرا گرفتم. سپس به کنیسه و مدرسه ی یهودیان ارتودکس رفتم. در ایالات متحده آمریکا جایی که شهر تنوع و گوناگونی ها است با انجمن و مؤسسات یهودی درارتباط بوده و همکاری می کردم. اصلاً دوست غیر یهودی نداشتم و افراد دور و برم همگی یهودی بودند.

از سال گذشته در اینترنت از طریق چت با مسلمانان زیادی آشنا شدم و ایمیلم کم کم پر از نامه هایی شدند که از دوستان جدید مسلمان دریافت می کردم. طولی نکشید به مطالعه ی ادیان دیگر علاقمند شدم، در این بین به اسلام علاقه ی خاصی پیدا کردم به دلیل اینکه می دانستم یهودیت با اسلام تفاوت زیادی ندارد. مانند هم به پیامبران و ارزش های اخلاقی و از همه مهمتر به خدای یگانه ایمان داریم. هر چند که این چیزها را راجع به اسلام می دانستم و اینکه چقدر آرامش بخش است اما نمی توانم بگویم که کلیشه ای عمل نمی کردم.

خوش شانس بودم که به طور آنلاین با مسلمانان زیادی در ارتباط بودم، حتی یکی از آنها دختری بود که با هم درباره ی دین گفتگو می کردیم. او به نحوی راهنمای من به سوی اسلام بود، دریچه ی اسلام را برایم باز نمود و خداوند مرا در آستانه ی ورود به آن قرار داد. تصمیم گرفتم بیشتر به عقیده ام اهمیت دهم. با این کار پی به عیب و نقص های زیادی در دین خود بردم.

در قرآن آمده است که پیروان حضرت موسی در غیاب وی به پرستش گاو طلایی پرداختند. خیلی چیزها می توان از ماجرای حضرت موسی و یارانش فرا گرفت. آیا قومی که توسط پروردگار راهنمایی شده اند با وجود چنین گناه بزرگی آمرزیده می شوند؟ طبق برداشتم از این داستان که با نظریه ی اسلام هم خوانی دارد کتاب عهد عتیق سالیان سال است که تحریف شده است. در قدیم کاهنان زیادی وجود داشتند که باعث تحریف این دین شده اند. آنها می خواستند به نظر خودشان این دین را بر مردم آسان تر نمایند و از این راه توانستند به مقام و مال فراوانی دست پیدا کنند.

مسئله ی دیگری که مرا حیرت زده کرد تا بیشتر به دین اسلام علاقمند شوم، موضوعات علمی هستند که در قرآن آمده اند. قبل از اینکه علم بتواند درمورد جنین شناسی و چگونگی تولید مثل نظری اثبات کند، طبق این آیه در قرآن به خوبی درمورد آن توضیح داده شده است: «و هر آیینه آفریدیم آدمی را از خلاصه ای از گِل. باز ساختیم آدمی را نطفه در قرارگاهِ استوار. باز ساختیم آن خونِ بسته را گوشت پاره پس ساختیم آن گوشت پاره را استخوان هایی چند، پس پوشانیدیم بر آن استخوان ها گوشت را باز آفریدیم او را آفرینشی دیگر، پس بزرگ است خداوند، نیکوترین آفرینندگان.» (12و14: 23)

یکی از عوامل مهمی که مرا به سوی اسلام سوق داد این بود که قلبم حقیقت زندگی را درک نمود. در کتاب عهد عتیق آمده است که تمام پیامبران خود را تسلیم حقانیت پروردگار کرده اند، بنابراین همگی آنها مسلمان هستند. امیدوارم بتوانم مانند آنها زندگی کرده و تبدیل به انسان بزرگی شوم. با توجه به این که از لحاظ سنی خیلی جوان هستم، و در محیطی زندگی می کنم که همه یهودی می باشند، داشتن چنین عقایدی کمی سخت به نظر می رسد. خانواده و فامیل خیلی با وقار و محترم هستند، اما نمی دانم عکس العمل آنها چه خواهد بود اگر بدانند که پسرشان به دین اسلام گرویده است. به همین خاطر تا به حال نتوانسته ام مانند مسلمانان زندگی کنم. ولی به لطف خداوند نمازهایم را سر وقت می خوانم، به مطالعاتم درباره ی اسلام در اینترنت ادامه می دهم، و در آخر اینکه حداقل می توانم به صورت آشکار به پروردگارم ایمان داشته و احساسم را بیان کنم.

ولی به هر طریقی انجام این کارها نیز مشکلاتی به همراه دارد، مثلاً نسبت به مسائل خاورمیانه و مسلمانان آن منطقه احساسی تر برخورد می کنم، به طوریکه وقتی درباره ی اسرائیل حرف می زنم خانواده ام طرف اسرائیل را می گیرند و از اصل حقیقت که چه بر سر فلسطینی ها آمده است دور هستند و آن را درک نمی کنند. همچنین وقتی که در این باره حرف می زنند فوراً با آنها مخالفت می کنم، بخصوص وقتی که می گویند "آنجا سرزمین مقدس یهودیان است" بیشتر دلخور می شوم.

به همین دلیل هنوز نتوانسته ام به خانواده ام بگویم که می خواهم به دین اسلام روی بیاورم، یا حتی به مسجد رفت و آمد کنم. بنابراین شهادتین را درمقابل بزرگترین شاهد یعنی خداوند اعلام داشته ام. حالا که شانزده سالم است، می توانم به مسجدی در شهرمان بروم. مهمترین چیز این است که تبدیل به چنین فردی شده ام. خوشبختانه تا جایی که توانسته ام خودم را از دوستان، مصرف الکل و خیلی از فعل های حرام دور نگه داشته ام. این ها همه به خاطر رضای پروردگارم است، امیدوارم در این فرصتی که برای زندگی کردن روی زمین خاکی دارم آن طور از لحاظ شخصیتی پیشرفت نمام که خداوند از ما انتظار دارد.

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

 

 

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « لَـيْسَ مِنَّا مَنْ لَطَمَ الـخُدُودَ وَشَقَّ الـجُيُوبَ وَدَعَا بِدَعْوَى الـجَاهِلِـيَّةِ »

کسی که [سر] و روی خود را بزند و سینه چاک کند و ندای جاهلی سر بدهد، از ما نیست.

بخاری، 2/82 در مواضع متعدد و مسلم، 1/99.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010