30 فروردين 1403 09/10/1445 2024 Apr 18

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 605
بازدید کـل سایت : 2929142
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2316 تعداد مشاهده : 699 تاریخ اضافه : 2012-04-14

 

پترا از چکسلواکی

هنگامی که در غرب بودم کمی درمورد داستان تازه مسلمان چیزهایی خوانده بودم. متوجه این موضوع شدم که آنها درواقع راه حقیقت را پیموده اند. در خانواده ای که ایمان به خدا در آن جایگاهی نداشت متولد شدم. فقط زمانی که مراسم ازدواج و یا مجلس ترحیم اقوام بود به کلیسا می رفتیم. همیشه با دیدگاهی منفی و سوء به مذهب نگاه می کردیم. در این دوره از زندگی سه چیز وجود داشت که مرا در آینده به سمت اسلام کشاند.

اولین مورد علاقه ی من به فرهنگ عرب بود. وقتی که بچه بودم کتاب داستان زیادی مانند سندباد، هزار و یک شب و غیره در این باره می خواندم. دومین مورد درباره ی حقیقت بود که اعتقادم به خدا مغایرت شدیدی با آموخته هایی که درباره ی الحاد به من ارجاع شده بود داشت. هیچ کس به من نمی گفت که خدا وجود دارد و یا اینکه باید او را بپرستم و در راه او قدم بگذارم. با این وجود همیشه به خدا ایمان داشتم مخصوصاً وقتی از چیزی می ترسیدم و یا مشکلی برایم پیش می آمد.

و بالاخره سومین مورد، درباره ی علاقه ی من به مذهب بود. همانطور که گفتم داستان های زیادی راجع به فرهنگ وادیان کشورهای مختلف از جمله عرب ها را می خواندم. همچنین درمورد ادیان، افسانه ها و سنت های قدیم کشور مصر کتاب هایی را مطالعه کردم. از همان دوران کودکی توانستم اهمیت مذهب را به عنوان عامل قطعی در فرهنگ مردم و یک عامل بسیار مهم برای خوشبختی بشر را درک نمایم.

دوران نوجوانی و درک مسائل معنوی

سیزده و یا چهارده سالم بود که داشتم دوران بلوغ را طی می کردم و این بار به ارتباطات مشخصی در زندگیم نیاز داشتم. هیچ وقت از انکار وجود خدا رضایت خاطر نداشتم. در آن هنگام یکی از دوستانم خواندن انجیل را به من پیشنهاد داد. زیاد هم بد نبود حداقل اطلاعاتی درمورد مسیحیت کسب نمودم. کتاب عهد عتیق را خوانده ام و به قدر کافی از این جستجوی معنوی و صفات خداوند به خوبی اشتیاق و علاقه ام به ادبیات راضی بودم.

در عهد جدید، به هر حال افکارم در میان داستان های آن ضایع شد. در این مورد آگاهی و احساسم از چنین اساطیر و ادبیاتی مرا گمراه نمودند. چطور می توانستم به گفته های پاپ سوم و الکساندر اعتماد کنم؟ آیا این حائز اهمیت نیست؟ چرا بعد از برگرداندن اموال کلیسا پس از سقوط کمونیسم در کشورهای اروپای میانی، کودکان یتیم و بیماران روانی از اماکن مربوط به کلیسا رانده شدند تا جا برای راهبه ها و خواهران روحانی بیشتر شود درصورتی که در قرون وسطی کلیسا اولین جایی بود که از این چنین افرادی نگه داری می شد؟

این راهبه ها کاری گذراندن روزهای زندگی و عبادت در آنجا نداشتند، و آیا می توان گفت که کار آنها منفعتی برای جامعه دارد یا نه؟ چگونه امکان دارد کسی زندگی خود را وقف عیسی مسیح نماید و به این بهانه به حیف و میل اموال مربوط به کلیسا بپردازد؟

در شهر کوچک ما، فاجعه ای رخ داد که کشیشی از پسرهای کوچک سوءاستفاده می کرد. خوب شاید این تقصیر کلیسا نباشد، به هر حال گزارشات زیادی در این باره از شهرهای دیگر نیز داده شده است. خیلی از موارد دیگر که بسی جای تأمل و تفکر دارد. در کنار این ها، نیاز به قوانین و احکامی داشتم که مرا به خدا نزدیکتر سازد، و در آخر به کسی نیاز داشتم تا واسطه ی میان من و پروردگارم باشد.

سبک درست زندگی، دین غلط

هیچ گاه فرد مادیگرایی نبودم، بنابراین نباید جای تعجب باشد که به ادیان آسیایی ها دلبستگی داشته باشم. هندوئیسم هیچ جذابیتی برایم نداشت زیرا زنان علی رغم تلاششان در زندگی از هیچ گونه حقوقی برخوردار نیستند. بودیسم به عبارت دیگر تا حدی الهام بخش بود، و مقداری کتاب و اطلاعاتی که در این زمینه گردآوری شده است را مطالعه کردم و تا این اواخر تاحدی به دردم خورد. عادت به گیاه خواری کرده و از خوردن گوشت خودداری می نمودم. واقعاً از معنویت درونی و کمال گرایی خوشم می آمد و سعی داشتم تا حدی انها را در درون خودم تقویت کنم. درکل دین خوبی است ولی شخصیت های والای آن فقط از نسل بشر می باشد و راهی برای مستقیم رسیدن به خدا وجود ندارد. بنابراین این تنها و آخرین مسیری نبود که در جستجوی آن بودم.

هر چیزی که به نظرم خوب می رسید انجام می دادم، کتاب می خواندم و از هر منبعی اطلاعات کسب می نمودم. به سراسر اروپا سفر کرده و دوستانی برای خود پیدا کرده بودم و اندیشه های معنوی آنها را نیز مورد مقایسه قرار می دادم ولی باز ناراضی بودم.

خداوند مرا به حال خود رها نکرد

اسلام همیشه در اطراف و درونم وجود داشت. علی رغم تفکرات سوء علیه آن تصمیم گرفتم کتاب هایی در این مورد بخوانم. زمانی که سرگرم مطالعات بودم با همسر آینده ام آشنا شدم. او در یک خانواده ی مذهبی مسلمان تربیت شده بود و خواهرش بسیار به دین اسلام علاقمند بود. او اگرچه به وجود خدا اعتقادی نداشت ولی هیچ گاه به دین اسلام توهین نکرد، بیشتر به افکار خود اهمیت می داد. اغلب درباره ی مذهب با هم گفتگو می کردیم، و چنین بحث هایی مرا تشویق می نمود تا بیشتر دنبال عقیده ام بروم.

همسرم اولین مسلمانی بود که تا به حال می دیدم. افتخار این را داشتم که با فردی آشنا شوم که مسلمان سستی بود و هرگز نماز نمی خواند اما همیشه به طور نا خود آگاه تحت تأثیر اسلام قرار داشت و احساس می کرد که خدا مواظبش است. پس از گذشت دو سال تصمیم گرفتم که اسلام را بپذیرم، و آخرین اقدامم در این مورد رفتن به مسجد مشهور الأزهر در مصر بود. ابتدا با ترس و دلهره وارد آنجا شدم ولی بعداً با دلی آکنده از شور و شوق پا به بیرون گذاشتم. سپس با اولین پرواز به وطنم بازگشتم. خانواده ام برای انتخابم احترام می گذاشتند گرچه اوایل واقعیت را درک نمی کردند. همسرم از اینهمه پیشرفتی که کرده بودم به وجد آمده بود. درواقع خداوند ابتدا مرا به سوی اسلام هدایت داد و سپس توسط من همسرم نیز به سوی دین خود بازگشت.

به عقیده ی من این خداوند بود که پاسخ تمام جستجوها و سؤالات مرا داد، و این راه را برایم آسان کرد. عشق ویژگی های متفاوتی دارد مانند عشق به همسر، عشق به خواهر و برادر، عشق به خویشان و غیره ولی هیچ کدام از این ها قوی تر از عشق به خداوند نیستند. امیدوارم همه ی شما چنین عشقی را تجربه کرده باشید.

پایان

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010